پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت
|
|
ای کاش این دیوار و بر دارن
تا حس کنم موهات و رو گونه ام
تا حس کنم افسرده ای، پیری
باور بکن...
|
|
|
|
|
در آسمانِ قسمتِ من یک ستاره نیست
امکان درکِ فراق ، با استعاره نیست
دشتِ سخن چه مزرع بی حاصلی شده
|
|
|
|
|
عطر پیراهن خوش بوی تو را می خواهم
ناخوش احوالم و داروی "تو" را می خواهم
|
|
|
|
|
در آن بزمی که دور خویشتن پروانه می گردد
صدای زندگی با گوش من بیگانه می گردد
|
|
|
|
|
در دفتـر و دیـوانِ مـجمـوع چشم :
چـکامـهٔ اشـک را گریان میخوانـدم
ریسه نشو دنبال من اندوه ؛ چون
|
|
|
|
|
گفتی ندارد درد مهجوری طبیبی؟
|
|
|
|
|
عمر بسی رفت و نیاموختیم / علت خلقت ز ازل از چه روست
|
|
|
|
|
اگر باران شدم رفتم زمانی
فراموشم نکن تا می توانی
|
|
|
|
|
*رسپینا بانو!
برایت حرف درآوردهاند آدمها
میگویند غمگین و افسردهای
از من میشنوی، گوشهایت را
|
|
|
|
|
خـداوند دانـاي فـرد غـفور
به دستـش بُـوَد گردش اين امـور
تسلـط نـداد
|
|
|
|
|
کجایی ای مهر بانو مهربان یار
رهیدی ز ما همچو آهوان یار
|
|
|
|
|
زمستان
گفت پنجره چه خواهی زمن طوفان
جواب داد منم پیک رسیدن زمستان
من کوله باری از بر
|
|
|
|
|
منوتوتنهاییم
وکسینیستبفهمدمارا
جای ماندن هم نیست
پای رفتن هم نیست
سایههامانرانیزمیزنند
با
|
|
|
|
|
از من نمیگیری دگر حالی و احوالی .
اصلا از عاشق گشته ی زارت خبر داری ؟
|
|
|
|
|
یکی میره که فرداشو بسازه
یکی پابسته ی تقدیر میشه
هوای پرزدن توی سرش نیست
به جای هردوتاشون پیر میش
|
|
|
|
|
سهم من از همه ی عشق فقط فاصله بود...
|
|
|
|
|
آسمان که دلش میگیرد،
--ابری میشود
نمیدانم
چرا من،
هوای گریه دارم!
لیلا_طیبی (رها)
|
|
|
|
|
گریه
سوغات دلتنگی شبانهست...
نیمه شبها
خطخطی میکند،
سلولهای تنام را
سعید_فلاحی (زان
|
|
|
|
|
در طول تاریخ
شکست های بیشماری خوردم
|
|
|
|
|
من به تو بد نکردم
رحم نکردم
|
|
|
|
|
کسی را کسی را که بر تخت قدرت نمودی سوار
|
|
|
|
|
امشب دلم گرفته ولی صبر میکنم......
|
|
|
|
|
از همان
روزهای دور
در لوح خاطره ام نقش بسته
|
|
|
|
|
زن
درد را آغوش مهری می کند درمان
زخم را تیمار دستی می نهد مرهم
|
|
|
|
|
درد ما این حال بی مقدار نیست، که دارد گم میشود
درد پنهان، در عبارت یک روز از قیامت معلوم میشود
|
|
|
|
|
ما شروع کارهایمان با نام خداست...
|
|
|
|
|
چه شد آن گذار چشمت زحریم ماگذرکرد
وبه دردعشق بازی دل مابه یک نظرکرد
توبه گوش دل چه خواندی
که ح
|
|
|
|
|
کیستم من
(سروده ای برای خوزستان)
****
" خشک افتاد کشتگاهم" *
در کنارم تشنه مردند دام هایم
می
|
|
|
|
|
آن شنیدی مادر وفرزند ، هر دو کور بود
دست آرند نان شب ،روزِ سرور و شور بود
|
|
|
|
|
و عشق، آن کاراکتر یخ زده ی متن های ممنوعه ام
در زمستان سکوت لای گل های برفی
به فکر تخریب وجودم بو
|
|
|
|
|
یک دم به ره یارم یک دم بشوم راهی
جانا تو جهان من بر قلب و دلم شاهی
|
|
|
|
|
به جای باده خون دل بریز در سبوی ما
|
|
|
|
|
کاش باشد در جهان باز انتخاب دیگری
بشکفد خورشید عشق با یک نقاب دیگری
|
|
|
|
|
گفتی سفر کنم تا از خاطرت روم من
|
|
|
|
|
من مدتی ست که دست ،
از جانِ خویشتن شسته ام
|
|
|
|
|
ماه عاشق زمین
زمین عاشق خورشید
خورشید عاشق کهکشان
کهکشان عاشق ......
و آن ع
|
|
|
|
|
وقت اخمت میشوم من مبتلایت بیشتر
|
|
|
|
|
درويـش اگر ره بِبَـرد سوي خرافات
از گمرهي آن بتوان گفت كـه هيهات
در
|
|
|
|
|
آتش زده چشمان تو خلوتگه ی جانم
|
|
|
|
|
ای جاری همیشه
(به یاد زاینده رود)
*******************
همچون کویر
آرام و در سکوت
تازیانه های
|
|
|
|
|
نشد بغل کنمت غرق دردسر نشوم
|
|
|
|
|
ز چشمان غزالانت غزل گلنار می بارد
به دشت سینه ام باران گوهر بار می بارد
|
|
|
|
|
وقت جان دادن. کجایی. همدمم که تو را نفس کنم
بوی تنهایی می دهد کفنم که ردای. تو را قبا کنم
گذر
|
|
|
|
|
یک حادثه من را سرِ سطرِ خطر انداخت
|
|
|
|
|
از پشت سینوس جدایی مان با رویتت وقتی شفق در زد....از دورههای این تناوب ها دل، دل خوشی ها را ورق می
|
|
|
|
|
پری رو ناز من شیرین زبونه
|
|
|
|
|
نگرانم ، نگران
نگران از شب پر تشویشی که مدام ....
|
|
|
|
|
گفتم به دلم دست از این عشق بدار /آغاز مکن این قصه ی بی اعتبار/
|
|
|
|
|
روزاروز
به کسرِ فزون
آه
ای عمرِ دورو
|
|
|
|
|
می شود تکرار مرگ و زندگی در حال ما
عشق ما اعجاز انفاس مسیحا میکند
|
|
|
|
|
جان من جایِ خودت باش نه رويایِ خودت
ديگران هرچه بگويند، بمان پایِ خودت
|
|
|
|
|
تو چـــه باده از نـــگاهت به مـن خـــراب دادی /
که تو صبر و عـــقل ما را
|
|
|
|
|
دویدن است زیستن
از به پا خواستن خود
تا به پا خاستن
|
|
|
|
|
تو گذشتی و دلم سمت رها مایل شد
|
|
|
|
|
شادمانم که دلی همچو یه دریا دارم
|
|
|
|
|
من که دیوانه و قربانی این خانه شدم
عاشق و حیرت دردانه ی دیوانه شدم
|
|
|
|
|
هبوط اشک
به درد می تپد دلم همیشه دل به راه تو
هبوط اشکهای من به درد نابگاه تو
شبیه برف قط
|
|
|
|
|
عشق با هر نفش شانس مرا خواهد یافت. تو بخوان عشق که احساس تو میچند
|
|
|
|
|
با کدامین دل
می توان کرد آزاد
عشقِ در کُنجِ بیشه را
|
|
|
|
|
تمام حرف من
یک جمله بود
و جز معنای عشق نبود
دوستت دارم
حرفی که از
|
|
|
|
|
زندگی یعنی همین شیرینی لبخند تو
زندگی یعنی شب زندان ولی در بند تو
|
|
|
|
|
دارد امروز هوایی آرام
یوسف آباد قَوام
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۸۱ پست فعال در ۱۵۴۸ صفحه |