دوشنبه ۱۰ مهر
شعر ادبیات کودک
|
|
خرگوش بازی🐰
یه خرگوش بازیگوش
ایی یَه ایی یَه اُو
افتاده دنبال موش
ایی یَه ایی یَه اُو
|
|
|
|
|
سکوت شب شکسته
ماه تو نگاش نشسته
|
|
|
|
|
اتل متل پریدن
تو آسمون دویدن
رفتن به باغ ابرا
|
|
|
|
|
شاه پریا نشسته
با بال های شکسته
تو خونه راش ندادن
تو حوض نقره جسته
|
|
|
|
|
ماهِ شعبانْ هر سال
می دَهد این را نَوید
که غَم و غُصه از این
برگِ تقویم پَرید
|
|
|
|
|
شعر کودکانه به مناسبت روز پدر
|
|
|
|
|
شب که میشه به عشقه تو بچه میشم....
تن تن واست فال میگیرم....
|
|
|
|
|
نَه مردِ عنکبوتی
نَه هالک و نه سوپرمن
نَه مردِ آهنی و
نَه اژدها وُ بتمن
|
|
|
|
|
سلام گُلِ قشنگم
خوشبویِ با طراوت
میخوام یه نکته امروز
بِگَم من از رِفاقت
قشنگه خوب گوش بِده
|
|
|
|
|
دستم به سوی آسمان ها
هر لحظه در حال دعا بود
|
|
|
|
|
دفترچه ی شعرم خوابیده در ایوان
|
|
|
|
|
تاب خورد کرم بلا
روی برگ نازنین
|
|
|
|
|
در خانه ی ما یک چتر باز است
|
|
|
|
|
صد تا هزار تا مورچه
دون میبردن تو کوچه
چوخلی چوخلی قاریشقا
دن چکیردی باریشلا
|
|
|
|
|
امشب قرارِ واسَمون
یه مهمونِ جدید بیاد
از دوستایِ باباست و من
نمیشناسم اون و زیاد
|
|
|
|
|
دلِ قمری برای جوجه هایش رفت...
|
|
|
|
|
مادرم گیسوانت همچون پری هاست
|
|
|
|
|
ای کودک دانای من
ای نازنین هیلدای من
هر شب دو چشم ناز تو
خواب است با لالای من
من دوست می دارم ت
|
|
|
|
|
سلام سلام آی بچه ها
خوش اومدین .....
|
|
|
|
|
یه روز مامان و بابام
رفته بودن مهمو...
|
|
|
|
|
روزی دو تا کبوتر !!!! بودن مشغول پرواز
با همدیگه می خوندن !!!! چه عاشقونه آواز
|
|
|
|
|
گولهِ گولهِ برف میاد !!!! از آسمون دوباره
آدم برفی می سازه !!!! دختر گل ...
|
|
|
|
|
ای بچه های خوبُ!!!!زبر و زرنگ و دانا
دایی سلام میکنه !!!! به تک تک شماها
|
|
|
|
|
روز های خوب و زیبا/بود توی شهر گلها
یه روزی از این روزا/ یه بچه ناقلا
|
|
|
|
|
بچه ،خوبه که گوش بده به بابا
نپره توی حرف خوب مامان
بچه ،خوبه که دستاش رو بشوره
......
|
|
|
|
|
ای خونه خونه خونه
طوطی بازم میخونه
رو پیشونی فرشته
باز خداوند نوشته
|
|
|
|
|
من خدا را می بینم
توی بارانی که می بارد
روی گلبرگ گلی که
پدر در باغچه می کارد
|
|
|
|
|
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده و مهربان
خداوند گل های رنگا و رنگ
خداوند پروانه های قشنگ..
|
|
|
|
|
جوراب بکِش روو شلوار، تا نره مورچه ای تووش
|
|
|
|
|
اگه یه روز یه وقتی
حال کسی بد بشه
زنگ میزنیم به اورژانس
تا که بیاد آمبولانس
|
|
|
|
|
عموی اتش نشان
شجاع و قهرمانه
برای جون ماها
جونش رو گاهی میده
|
|
|
|
|
لالا لالا گل نعنا ببین ماه اومده بالا
حالا باید بخوابی تو ببند چشماتو جان ما
لالا ل
|
|
|
|
|
ترمز و گاز و دنده/ هَس توو ماشینِ بنده
|
|
|
|
|
جاری میشود سیل اشکم از حسرتی که تاوان سکوت است
سکوتی که یک عمر زره زره جانم را خورد
|
|
|
|
|
فسنجونم، فسنجون/ عجب غذایی، آخ جون
|
|
|
|
|
گربه خودش رو یَواش، به پشتِ گاری رسوند!
|
|
|
|
|
عملکردی اگر بر گفته استاد
برایم بود دوری از بلا باد
|
|
|
|
|
عموی اتش نشان
شجاع و قهرمانه
برای جون ما ها
به جنگ اتیش میده
با لباسای نسوزش
توی اتیش راه میره
|
|
|
|
|
پرچمه ما سه رنگه
سبزوسفیدوقرمز
سبزه شبیه سروه
خوشنام و سربلنده
سفیدشبیه ابرا
فداش بشم خدایا
قر
|
|
|
|
|
حیوونِ ریز و درشت، از آسمون می بارید
|
|
|
|
|
قُلکِ من کوچیک و/ به شکلِ یه ماشینه/ توش آقای راننده/ با چَن تا سرنشینه
|
|
|
|
|
شیشه های عینکم/ دودی می شن توو آفتاب
|
|
|
|
|
آبجی کوچولوم با من/ می کنه خاله بازی
|
|
|
|
|
چار دست و پا، راه می ره / داداش کوچولوی من
|
|
|
|
|
دهکده ی قِل قِله رود/ یه جاییه مثِ بهشت/ پُر از فراوونی و آرامش و زیبایی و کِشت
|
|
|
|
|
وقتی که دزد بد جنس
چیزی رو بر میداره
آقا پلیس خوبم
زودی پسش میاره...
|
|
|
|
|
ویروس ریز بدجنس
وقتی میره تو تنم
حالم میشه بد بد
باهاش میاد تب و درد
...
|
|
|
|
|
مارمولکه رو دیوار
بالا میرفت هراسون
با پاهای کوچیکش
قدم میزد چه اسون
داد میزنم مامان جون
بیاین
|
|
|
|
|
لونه م دراز و باریکه ، پُر پیچه ، خیلی تاریکه/
راهِ فرار داره زیاد ، موشی می دوئه مثِ باد/
|
|
|
|
|
زمین ما یه دونه ست
داشتن اون یه هدیه ست
امانته دست ما
مواظبیم بچه ها!
زباله تفکیک بشه
چه تو خون
|
|
|
|
|
شعری کودکانه در مورد باران
چیک و چیک و چیک بارون میاد
|
|
|
|
|
به نام خالق گل
خدای سرو و سنبل
خدای شعر و غزل
رودخونه ها و جنگل
|
|
|
|
|
خدارو شکر دوباره بازهم فصل بهاره
بهار که از راه میاد شادی و شور میاره
|
|
|
|
|
يک وجب گر بيشتر بودي سرم آرام بود
گوشه ي اين چار ديواري يقينا جام بود
کارتن خابي چو من را گر حما
|
|
|
|
|
سرزمینی ، پر ز سبزه ، پر ز نور جای آدم شد بهشتی ، کار نور
|
|
|
|
|
بود کلافه ، خالقی از دست خود خلق چرا پس هر چه کردم بس نشد
|
|
|
|
|
جنگلی را داشت یک گرگی مکان روبهی هم گشت ، همسایه ی آن
|
|
|
|
|
حلقه ای را چون نگینی بی نظیر بود اقیانوس را دُرّی ح
|
|
|
مجموع ۱۲۰ پست فعال در ۲ صفحه |