دوشنبه ۱۰ مهر
شعر تقدیمی
|
|
که دنیا رنگی است ای زیبا پسند
|
|
|
|
|
ترسی ندارد ای دل ، این ظلمت شبانه
کز ماه گُر گرفته ، آتش کشد زبانه
|
|
|
|
|
در ازل چون حق بن هستی نهاد
عشق را در قلب مادر جانهاد
|
|
|
|
|
حال یگانه دائما اینسان نمی ماند
|
|
|
|
|
پنجرهام
درختی با میوهی انتظار
|
|
|
|
|
مرحـــــــبا پاییز با نــــــو عشق دارد خا نه ات
هرکسی دارد نفس یک با ره شد دـــــیوانه ات
توعروس
|
|
|
|
|
پدرم باب الحوائج شد !
زینب حسنی (دنیا)
|
|
|
|
|
اینجا کجاست نمی دانم سرسبز و بارانی نم نم .
پیشتر که می روم مه عجیب در کوهستان است.
|
|
|
|
|
حرفهای ناتمام ، لحظه های ناگذیر
حسرت همیشگی ، ناگهان زو
|
|
|
|
|
تقدیم به خودم باآغوشی سرشارازنور....
|
|
|
|
|
خاموش باش تا زنده مانی اما
زندگی ؟!!!!
بعید می دانم
|
|
|
|
|
ازنت های پیانو داخل اتاق
آرامش می بارد
منتظرم بیایی
تاسروده هایم از سرگیرد
بن
|
|
|
|
|
گردیم نوکر بی جیره مواجب
یه حکم خوب قاضی گردیه واجب
|
|
|
|
|
سرزمینی زیبا در دل سرزمین دیلمان.
با درختان فندوق و گردو اش چشمها را نوازش می دهد.
|
|
|
|
|
کنعان نشد این خانه تا یوسف ببیند
|
|
|
|
|
در وصف شهادت محسن حججی ساعتی بعد این کار ترتیب اثر داده شد
قسم به شیعیان حق علی علی شاه تو
شهادت آ
|
|
|
|
|
مرغِ اندیشه اگر سیرِ فلک بر گیرد
|
|
|
|
|
رفته ای از این جهان و سال های آزگار
من به سوگت همچنان درمانده ام آشفته وار
|
|
|
|
|
دیوانه هایِ عاقل و بیدار شهر را
|
|
|
|
|
زین باده بنوشیم و شویم مست الست
مارا نبود خوشتر از این لحن خجست
"مَن مَن" به کناری بنهیم و "ما" شو
|
|
|
|
|
دیدن برف بر روی کوهی بلند در تابستان تماشایست.
من به آن نگاه می کنم و ناگهان آرزوهای خود را در اوا
|
|
|
|
|
مطلع قصیده
تا به بازار جهان سوداگریم
گاه سود وگه زیان میآوریم
|
|
|
|
|
لبخند خدا گوارای وجودتان💚
انسان های اهل دل
انسان هایی که از دارایی خود می بخشند، انفاق میکنند.
چق
|
|
|
|
|
تقدیم به محمّدرضا خوشرو، مریخِ عزیز
|
|
|
|
|
دوبیتی نور علی نور از قدرت الله حاجــــی پـــور
در وصف مادران سرزمینم
ملائک نام و همچون حوریان
|
|
|
|
|
آهای غریبه
مراقب باش
آنجا که تو ایستادهای
آرزوهایم را چال کردهام
آنها به غریبهها عادت ندارند
|
|
|
|
|
آینه،آسمان ودل
این هرسه وسیع تمام نما
در کشاکش امواج روزگار
چنان کشتی نجات
اشک را به لبخند بدل
|
|
|
|
|
شب غم شکسته بادا
خنده کن طلوع فردا
|
|
|
|
|
آنا جانم ! فاطیما ! ...
من خستوی_ بی توماندنم...
|
|
|
|
|
فریب خنده ی من را چگونه می خوردید
|
|
|
|
|
آهسته باران به روی درختان می زند.
و درختان خیس آب می شوندبر فراز کوهی هستم.
|
|
|
|
|
امروز جهان صدا زند روژينا
|
|
|
|
|
کاش میشد مثل اسمون باشیم وقتی ک دلمون گرف اشک هایمان را همچون باران در هرجا ک خاستیم جاری کنیم زیر ب
|
|
|
|
|
عدالت را نمی یابم پنهان به زیر بوته ای هستی نمی دانم.
نمی دانم شاید مرده است مدفون در خاک است.
|
|
|
|
|
من خرامان می روم سوی خیال یادها
|
|
|
|
|
🪖 یاد تمامی شهدای وطن گرامی باد 🇮🇷
|
|
|
|
|
در ایمان به یزدان پناهید و رفت
چو مستان به بُستان خرامید و رفت
|
|
|
|
|
نوشت باد وطن
که سهم مان
از آب و خاکت
گلوله
|
|
|
|
|
مامانی، قربون آهنگ صدات
مامانی، فدای اون لالایی هات
سایه ات بر سر من، تا به ابد مانگار
|
|
|
|
|
شعر درباره شهید طیب حاج رضایی حُرّ نهضت خمینی
|
|
|
|
|
ای رهبر والی مقام ** ای عشق شیعه بر کلام
|
|
|
|
|
📌ترانه
م.مدهوش🖤
🎤خواننده : میثم مرزدشتی🍃
🎹اهنگساز: رضا معینی🌸
|
|
|
|
|
تو هستی دخترم زیبای بابا
نباشی دل نبندم من به دنیا
|
|
|
|
|
آنچه کامل شد توهمی بیش نیست
|
|
|
|
|
دانم که چون تویی کامل همی هسن
|
|
|
|
|
عروس شهر های گیلان، نگین انگشتری لاهیجان.
کوههایش سر سبز و جلگه اش دل پذیر است.
|
|
|
|
|
شعری زیبا تقدیم به تمام بچه های زحمتکش محترم و از جان گذشته هلال احمر
|
|
|
|
|
در مورد من که آفریده ی خدا هستم
|
|
|
|
|
بــســیــجــیــــــــــــــــــان ســـر افــرازیـــــــــــــــــــد.....شـــمــــــــــــــــــــــ
|
|
|
|
|
این عمر گرانبار عجولانه گذشت
|
|
|
|
|
گر شکارت دانه دید و دام را آغوش کرد.
قدر لحظه را بداند آن که شعرم گوش کرد.
|
|
|
|
|
سکانس بی پایان خون
در یک شات بلند
از من فقط
|
|
|
|
|
گوساله ام وقت بسیار تا گاو شدن
کاش نشود کباب دلت با این همه کوشش ها
|
|
|
|
|
نشستــــــــه ماه گردون در...........................................................نگاهـــــــــــ
|
|
|
|
|
تنت شاد باد ای رفیق شفیق!
|
|
|
|
|
امید دلم در تاریکی شب جا مانده
بیا وبهارش باش
جنابِ شعرهای من
خوب میدانی که دلتنگم
چه بوی خوشی م
|
|
|
|
|
نازنینم ما همان اطفال دیرین توایم /
کودکان مکتبت ، دلگرم تمرین توایم....
|
|
|
|
|
بر فراز این کوه سپید زنهار از که خواهم اگر دامنگیر باد شوم.
آه چه غروب دلگیریست وقتی خورشید در روز
|
|
|
|
|
ای چراغ روشن شب های تار بهترین معمارانسان های زار
|
|
|
|
|
رفتی تو یا من مانده ام در اوج حسرت ها
با بال هایت پر بکش تا بی نهایت ها
|
|
|
|
|
خدا بخشنده و بس مهربان است
که مادر نام زیبای جهان است
|
|
|
|
|
بانوی ایرانی
آینه ای ست ایزد نشان!
|
|
|
مجموع ۲۵۴۶ پست فعال در ۳۲ صفحه |