سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 23 شهريور 1403
    10 ربيع الأول 1446
      Friday 13 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۳ شهريور

        اشعار دفتر شعرِ کما شاعر حمید شیخی

        حمید شیخی

        آنکه اعلامِ خدایی میکند با ستم قدرت نمایی میکند نزد او محکوم میباشد اگر هر که حق اش را گدایی می
        ۷۸ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        به ظالم میدهی قدرت مساکین را لگدمالی بگو از رازِ این حکمت چرا هر دم در این حالی خدایی تو خدایی ک
        ۹۲ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        خدا لعنت کن انسان را اگر فرمانده ی شر شد اگر تا غنچه روئید و سپس در باطنِ خر شد زِ آب و گِل بنا گ
        ۶۱ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        گرگ بالان دیده بیرون از قفس آزاد نیست هر که در عالم بمیرد هم که روحش شاد نیست هم سواری کرده ایم و
        ۵۰ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        خدا دیگر صدا کردن بلد نیست یه دردی را دوا کردن بلد نیست به حدی که نفس میگیرد از ما گلومان را رها
        ۱۲۹ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        از زمین و آسمانت شکر ، روی پنهان و نهانت شکر میشوم آسوده ای باقی چند صباحی میهمانت شکر داده ای ه
        ۶۶ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        (( یا حسین بن علی (ع) )) لب تشنه به ده روز و دمی بیشتر هم شاید بحران زده شد سفره که درویش تر
        ۶۸ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        یکی را ریگ دادی در بیابان یکی را زیر کردی در خیابان یکی را زلزله کشت و یکی رعد یکی را دوش دادی
        ۶۶ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        اگر خارج شدم از راه نفرینم نکن الله من برگ گلی بودم در تعبیرِ شاهنشاه کوتاه میکنم لب را چون س
        ۴۷ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        به یک بوسه عشق معتبر میشود به کویت دلی مفتخر میشود همانیکه از وصف حالش سرود که از غربت اش با خبر
        ۹۸ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        چه فرقی میکند در گور باشم و یا همواره لال و کور باشم زمانیکه خدا هم رفتنی شد چرا من بنده ی دستور
        ۶۴ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        مردان خدا میلِ شهادت بستانند از دست بریده ، تنِ آن مشکِ دریده یاران ابوالفضل و حسین باک ندارند چو
        ۶۹ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        دهانِ بسته گِل خوردن ندارد نگاهِ خسته دل بردن ندارد به تیپ و جیب و ایمانم مپرداز بدهکاری کم از مر
        ۸۴ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نسلها قربانی اند و اصل ها زاری شده وعده ها دیگر سراسر پوچ و تکراری شده دردها درمان ندارد بانیان وی
        ۷۹ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        در خوابی که می پنداشتی رویا نخواهی دید اسلامی تر از این خطه در دنیا نخواهی دید در وهم و خیالت با و
        ۱۰۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        در صفوف دشمنان جز آشنا نیست رفیق عافیت را چاره جز شکر خدا نیست رفیق هر که می آید فلان روزی به خل
        ۱۴۲ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ته نامردی و رو کردی برام میتونستم از خجالتت درام…♬♪♫♪ ولی قلبمو سیاه نمیکنم من مثه تو اشتباه
        ۳۹۵۵۰ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        به سادگی رفتی که سخت درگیرم من با خیال تو آروم نمیگیرم هر چی که می بینم بی روحه و سرده بی تو نمیت
        ۹۲۶ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ای وای از این دل دیوونه از دست این زمونه حرفای عاشقونه ای وای تویی که بهارم از اینکه تورو دارم تو ع
        ۱۳۹۸ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        در میره از دستِ دلم عشق تقدیرِ قلب من همینه هر چی که میخونم به یادش نیست تا غمِ ما رو ببینه بارو
        ۴۴۴ بازدید     ۴۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        مثل ماتم در دلم جا کرده ای درد را در سینه ابقا کرده ای زندگان را درنیابیده چرا مردگان را باز احیا
        ۱۳۲ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        پشت من خنجرِ دوست ، مشت من بر دیوار هشتِ من گیرِ نه و ، میل من بر سیگار خوابها دیدم از عشق ، عشقِ
        ۱۰۲ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نه این گوشه گیری نه این انتظار نه این حال و روز دلِ بیقرار نمیتونه از عشق تو کم کنه توو قلبم همیش
        ۱۶۷ بازدید     ۳۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ای بنده تو از چه در هراسی ای دوست چرا در التماسی الله تو را رفیق و یار است معشوق تو آفریده گار اس
        ۱۲۲ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        بنام خدایی که فرد آفرید مرا در بیابان چو گرد آفرید خدایی که تنها در این روزگار شکست و غم و روی زر
        ۱۶۴ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        عمریست که سیگارِ مرا دود نکردی از سنجشِ بیهوده ی من سود نکردی قدرم که ندانستی و از محنتِ بسیار بن
        ۱۱۸ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ای که مُلکِ بی وفا را چاکری اول و آخر خدا را شاکری گوید این اندیشه را با رقص و ناز یارِ دلبر با
        ۱۴۶ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        تا کِی زند این سنگِ پر از ننگ به بالم با هر نفس از غصه ی تقدیر بنالم بر صاحبِ این سنگ فراوان تُف و
        ۱۵۶ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        مرگ هم شرف دارد به این سگ زندگانی ها چیزی نمیخواهند جز این بی وقفه بانی ها گویند فصل امتحانات است
        ۱۵۳ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        گهی در شادی شیرین گهی در هق هق فرهاد دمی در صلح و آرامش دمی در ظلم و استبداد و مائیم و تنی لرزان
        ۲۰۸ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نزن باران که ما را آب برده پناهِ بی کسان را خواب برده غلامان را به ذلت وا مدارید اگر امروزشان ارب
        ۲۱۵ بازدید     ۳۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        عاجز شدم از قلبِ زبان بسته ی خویش محتاجِ جوانه ای ام از هسته ی خویش خورشید مرا به تن کسوف است و خس
        ۱۹۲ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        تو ای سید علی(ع)محبوب عالم تو را دارم کنارم خوشبحالم امام عصری و فرمانروایی چراغ راهی و نور خدایی
        ۱۴۸ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        هر چه آید به سرم خشک و تر اش باکی نیست تنم از آهن و فولاد و دگر خاکی نیست بانیان در صف پرشور صلات
        ۱۹۸ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        آن شبیخون و شرر مضحکه ای بیش نبود سخن از توپ و تشر معرکه ای بیش نبود ما که دکان دیانت به مراتب دید
        ۱۵۰ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        اهل خوبان را چه ماند و آن عجوزان را چه شد قلبِ تاریک و سیاه و شمع سوزان را چه شد همدلی در عشق مصدا
        ۴۶۶ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        اسم تو را دگر بر سر زبان نمی برم با اینکه یاد تو دشنه میزند به پیکرم عشق تو آخرین ضربه میشود به
        ۱۶۷ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نفرین به مرگِ در کمین ، نفرین به اسرار زمین نفرین به اشکِ عاشق و ، نفرین به سر تا پای کین نفرین به
        ۱۷۲ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        تو را گفتمت ای گل اندام ناز وجودم کنارت پر احساس شد دمی از کلامت چو مهمان شدم دلم مست عطر گل یاس
        ۱۷۷ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        هوای دلکشی از مخرج یاران به راه افتاد از آن بالانشینان تا مشام پادشاه افتاد بنا شد هیچکس گردن نگ
        ۱۳۹ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        به حلقوم فقیران داس بردن به صحرای عدو الماس بردن خران را با وقاحت مست کردن به جیبِ مستمندان دست ک
        ۲۰۲ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        زمین از وجودت خجالت بکش بسی سوختم در عزاداری ات صغیر و کبیر از تو دردآشنا کشیدند دست از هواداری ا
        ۱۹۹ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نوری که عقب میکشد از ظلمتِ این دهر بی پرده تر از عالم خورشید ندارد سکنی نگزیند در این دار مکافات
        ۲۱۵ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ما سلسه وار از لبه ی تیغ گذشتیم بستیم دهان را دگر از جیغ گذشتیم در خواب حماقت به گمان حوصله کردیم
        ۱۷۴ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        دیریست کویر دل ما را وطنی نیست از خانه بدوشان غمِ گور و کفنی نیست با هجرتِ باران به رهِ کاخ نشینان
        ۱۵۹ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        تو بری حال دلم بد میشه بیخ گوشم هی خطر رد میشه ضربان قلب من میدونم بعد تو یه خط ممتد میشه تو اگه
        ۱۴۶ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        بعدِ عمری آمدی یاد چه کردی بی وفا دل ما پوسید از نامهربانی و جفا دیگر از راهی که برگشتی برو ای نار
        ۱۴۰ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        بارالهی تن خورشید تو فانوس که نیست شمعکِ جان جهانت تهی از بوس که نیست ما از آغازِ بهار عابر و دلسر
        ۱۴۹ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        آنکه محتاج گره بود گره پیچم کرد بست تا در گذر پوچ زمان هیچم کرد گیج از حاصل این بی خبری میخ شدم ه
        ۲۰۷ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        خدا دردا که دردم را نداند همان محبوب کل انتخابات سوادش را ندارد یا که هرگز نمیخواند کتابی از کتاب
        ۱۵۲ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        وطن عمریست غمخواری ندارد کسی با معرفت کاری ندارد قسم حرفیست در باب تجارت خداهم دیگراصراری ندارد
        ۱۶۸ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        توثابت کن مسلمانی، دین و مذهب اش بامن خداراگوش به فرمانی،مقام ومنصب اش بامن صداقت نقش م
        ۲۱۲ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        روزها درفکر پولم، شامگاهان در هوس در سحرگاهان ملولم چون مریدان درقفس درخرابستان غریقم ناز مژگانِ ت
        ۱۹۶ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        نه سیاست بلدم نه از حماقت دورم نه طبابت بلدم نه خسته و رنجورم نه زیارت روم و نه کافر و بدبینم ن
        ۹۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        پشتمان چونکه سوارندبگوییم ای ول قالمان هم بگذارندبگوییم ای ول ما به شکرانه ی انبوهِ جهالت مستیم
        ۱۰۶ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        گریه کن بر حالِ خویش و سنگ زن بر بالِ خویش مغزها پوسیده امواج لجن در کامِ ماست ما زبان بسته به
        ۲۶۶ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        ذهنم همه آبستن امرار معاش است شهر دل من از گذر عشق شلوغ نیست گویی تو مرا بیرقِ مردانگی ات کو
        ۱۴۰ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        به هرمیخانه ای رفتم بیادت مست نوشیدم بنامت زندگی کردم به راهت سخت کوشیدم
        ۲۵۳ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        این همه دوری چراباماکنی مثل مارادرکجاپیداکنی مادرآغازوصالت مانده ایم ازچه در ماندنت پروا کنی
        ۱۳۳ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        دیریست که یاران همه رفتند لکسوس سواران همه رفتند
        ۱۶۰ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        گرمرغ نمی پرد مگو بی بال است سرتاسرِ زندگی بدین منوال است آنی که به پول غره میگشت کجاست انسانیت
        ۱۳۷ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        الا ای دل مکن زاری که دلداری ندارد کسی در آسمان گوشِ بدهکاری ندارد خدایااستراحت کن که چشمان قطور ا
        ۱۱۶ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        اگریک روز تامرگم بماند همان یک روز راهم مست باشم بنوشم بی خبر از دارِ دنیا فدای ساقیان دربست باشم
        ۱۱۵ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        دگرکارهم نشد دارد شجاعت جای خود دارد کسی ازدردمیگوید که غم درکالبُد دارد الاای اشکِ در دیده الا
        ۱۶۱ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        عیدندارم که به کس تبریک گویم حالِ بدِ هموطنم رانیک گویم من به درازای سخن شهره ام اما شرحِ افول هم
        ۱۲۹ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        تیغِ بُرّانِ عدالت ضُعفا رامیکُشد آنکه ایمان دارمش ایمانِ مارامیکُشد
        ۱۴۷ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        مرگ خبرنمیکندنزدِفقیروبی نیاز فرق نمی نهددراین عالم مستی ونماز
        ۹۹ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        خداباشدنباشدحال بدهست گناه وتوبه وشرک وحسد هست اگربارگران بودیم ورفتیم همانیکه مراگردن به زد هست
        ۲۱۶ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        خداونداچقدرجلادمیخواهی چقدرازبیستون فرهادمیخواهی چقدرازقامتِ زیباغضب داری که دنیاراپرازایرادمیخوا
        ۱۵۴ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        حمید شیخی

        من بی توکل نیستم اماتوکل تابه کِی گردن به تیغ آرم ولی لب ترکنم برجامِ مِی
        ۱۴۵ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2