چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت
جام زهر شعری از حمید شیخی
از دفتر کما نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۹ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۱۸۳
بازدید : ۴۰ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب حمید شیخی
|
سوختم از سوز سرما آتشی بنمای رب
جام زهری برملا کن تا بی افتد از طلب
فاش گوی و برملا کن بنده ی شیرین سخن
گر بگیرند ات چو جمعی در نهایت بر غضب
با درایت هر کسی را بهر کاری ساختند
مرد آهنگر بداند فرق فولاد و حلب
پاسبان چون یار دزدان است مجرم در امان
میزند بر خانه ما میبرد هر روز و شب
نیک مردان را برای نیک دردان ساختند
دارد هر مشق جوانمردانه یک درس ادب
حاضر و ناظر به اعمال تو میداند که راست
راهِ خوبان است و خلوتگاهِ با اصل و نسب
گر علیرغم خیال و میل دلخواهتان خدا
غیر از آن کرد ای جماعت حکمتی باشد سبب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.