محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
سه شنبه 19 اسفند 1399
26 رجب 1442
Tuesday 9 Mar 2021
ذهن شما مانند کارخانه است. افکار شما مدیر تولید آن و نظرات دیگران مواد خام این کارخانه می باشد. پرمودا باترا
سه شنبه ۱۹ اسفند
شعر محرم
جنس اندوه تو از جنس نشاط است حسین
مرگ در مسلخ تو اصل حیات است حسین
بنگر دوباره کاروان یکسر ولائی شد
طرح عاشورایی , حضرت حبیب بن مظاهر
دل نیست مگر آنکه ، خریدار حسین است سر نیست مگر آنکه ، هوا دار حسین است
کاروان ای کاروان وقت عزیمت گشته است
کوله بارت پُر ز غم، رنج و مصیبت گشته است
...
چه کنم باز دلم دلزده و غمگین است
غم دوری ز دلدار بسی سنگین است
زمین کربلا میگوید ای دوست
"اُمُّ المَـصـائـِب" ؛ آفتـابِ کـربــلایِ در اســارت/
هر لحظه ی فریادِ دشمن کوبِ او صد مرحبا داشت
آسمان خون را به چشمش سرمه کرد
تا به روز داوری خون گریه کرد
سلام ای وارثِ اَسماءِ آدم/
سلام ای گوهرِ بی تای عالَم
عاشورا _ اربعین _ حضرت علی اصغر (ع)
ای شاهدخت قافله ها دلبرت کجاست ؟
آن لخته های خون سر و معجرت کجاست ؟
با مَشک ِ پر از آب به دست آمده ای تا
یا عاشق و شوریده و مست آمده ای تا؟
سر باز کند چشمه ی عطشان
آرزوم اینه فقط
یه بار بیام پیشت آقا
تاج گلهای بنی هاشم به یغما بُرده اند/
زینتِ دوشِ نبی را نغمه خوان آورده ام
بهترین عُشّاقِ عالم را خدا/
جمع کرده در زمین کربلا
راه حسین (ع)شعرهای محرم
رهروی در راه حق، دلدادگی است
بندهی حق بودنت آزادگی است
ایستادن رو
معیار، حسین(ع) است
عالم همه یک لشکر و سالار حسین(ع) است
دین دایره و نقطۀ پرگار حسین(ع) است
۰۰امروز ، عاشوراست، عطش بیداد می کند
حسین ، از قید و بند زندگی، خود را آزاد می کند
بیابان شد همه غوغا
برای زینبم اینجا
مصیبت بود پیش چشم:
ولی زیبا
آزاده ای که راهِ حقیقت گشود و رفت
شعری برای اهلِ بصیرت سرود و رفت
وقتی که دید بیرقِ دین با دغل یکی
رباعی
ارسال شده در تاریخ : 06 شهریور 1399 | شماره ثبت : H9412389
تابنده تر از خودت ندیدیم حسین
بخ
حتی قلم گریستن آغاز کرده است ..
شرمنده ام حسین از این چشم بی وفا
دگر بلا نخواهم چو کربلا نخواهم ،
به نیزه های خونین ، سَری رها نخواهم .
آنچه حق است
مستحق است
سروری امروز را بر حق نهاد
گفت راز عاشقی باشد جهاد
درعزای شاهِ مظلومان دلِ حامی شکست
عاشورا , امام حسین بن علی (ع)
این حسین (ع)کیست که عالم نامش بر پرونده خود دارد..
دهان و دل و چشم و جان بر خود گمارد..
در الفبای کلامِ "یاحسین" /
رمزِو رازی آمده با شور وشین
عشق خدا سر زده از کربلا _ نقشه ی طاغوت شده بر ملا _ راه خدا هیچ زمان بسته نیست _پرچم سرخ تو دهد این
باید جواب داد قیامت به این سوال
گر بنده ای بگو که محرم چه کرده ای ؟!
محرم رسید و ما دلشکسته ایم
پس از تو خار بیابان رفیق طفلان است
رقیه خواب ندارد ز هجر دامن تو
دانی که چرا ، نَیْ ، تُـهی از مغز شدو طُعمه ی آتش؟
چون رأسِ حسین ابن علی برسرِ آن رفت اِسارت،
ریا ریا و فقط ریا باعث شه قمه زن بشی طرف ،
مرده دل کوفیان!
کوفی صفا ندارد!
عازم مشو حسین جان
کوفی وفا ندارد!
یاد روزهای کودکی و روضه های هیئت
السلام علیک یا ابوالفضل العباس...
اینها که نام جـدّ تو را جار می زنند
آقا نیا؛ شبانه تورا دار می زنند
افسوس که یک بار ٬ حضورت نرسیدم
جنگ نیکی کرد اینک شادمان
خالق اکبر ز تو باشد رضا
می نمایم من به
کربلایی که غمینی _ نینوایی که حزینی_ چشم روشن زمانی_سرمه به چشم زمینی
پیوسته دلش خراب و بی تاب حسین
چشمش به رهست وا شود باب حسین
او را چه به آنکه کشتنش بهر چه بود
عشق
کربلا عزّت، شرف ، مردانگی
انتهای غیرت وفرزانگی
باشهادت عشق معنا می شود/
کربلا « اِنّا فَتَحنا» می شود
نوحه به سبک - عجب محرمی
واااای موسم ماتم اومد
واااای به قلب ما غم اومد
وااای مشکی به تن بپوشید
حضرت مختار ثقفی _ عاشورایی
شد زمین و آسمان پر شور و شین
آمد عاشورای خونین حسین
خواب بودم جسم و جانم خسته بود
از عطش گویا دهانم بسته بود
عاشورا , امام حسین (ع) , حضرت رقیه (ع)
گر ببینم هر دفعه آن یزید پرلعین زه ببندم بر کمر،خون بود دیده ی من
اینجا برای سجدهی ناقص مجال نیست
شش گوشهای چو هست چهارش کمال نیست
پر میکشم بسوی حریمت بدون بال
عاشورا , امام حسین (ع) , عرفان
خوش آمدید و مشرف به سرسرای شراب
غبار غم بزدایید با دوای شراب
تفضلوا و تقبل ک
عاشورا , امام حسین , کربلا
کرده ام دل را به نامت یا حسین
بودم از خردی غلامت یا حسین
نثر ادبی حضرت رقیه (ع) عاشورایی
چهل روز نَه چهل سال کم است گریه برایت
تو کشته ی اشکی و دو عالم به فدایت
تو شاهی ما جمله غلامیم برا
دراربعینت یاحسین،غوغاست در کوی رضا
صحن و سرای عاشقی، پُرگشته با بوی رضا
جا ماندگان اربعین،همچون کب
دلها همه امروز فقط یاد حسین ( ع ) است
ای حسین(ع)
خون است جهان ز دست نامردی ها
آشوب شده از غروب شب گردی ها
خورشید که رفت و آسمان غمگین
چهل روزاست خورشیداست برنی
لباس وصل پوشیده است برنی
هر قدم می آیم و آقا سلامت می کنم
مخزن اسرار
یک اربعین بهانه ی دیدار می رسد
صد کاروان ترانه ی تبدار می رسد
از انتهای کوچه و باز
نثر ادبی عاشورایی _ نثر ادبی امام حسین (ع)
مجموع ۵۰۹ پست فعال در ۷ صفحه
نقدو تحلیل شعر شاعران سایت
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک