جمعه ۱۱ فروردين
شعر شعرناب
|
|
دل اگر عاشق شود سوی خدایی می رود
خار اگر پاشنه نشنید لنگه کفش بهر جدایی می رود
عاشقی کار امروز
|
|
|
|
|
عید آمد عید آمد باز ممد بر سر بام آمد
وز عید مبارک دم دولت به سلام آمد
|
|
|
|
|
پشت ترافیک که هی چراغ و بوق بود
|
|
|
|
|
ما را چه آتش است در بر تو
که بسوزیم و بسازیم و بتازیم بر تو
|
|
|
|
|
خوب می دانی چه گویم در لفاف
سی نشد سیمرغمان در کوه قاف
|
|
|
|
|
رفته رفته
میزند سپیده از شب سیاه
|
|
|
|
|
لا اقل در بیرون ظاهر راحفظ کنید
|
|
|
|
|
حسرتی بود و گذشت و با تو چندی زیستم
|
|
|
|
|
ای دل به دنبال تو و شرین تر از قند
عاشق به قربان تو و محبوب تر از پند
سزاوار است پرستش کردن تو
|
|
|
|
|
بلند ترین صدا نفس
چنان که برق بی رعد می زد بر
کوه
خورشید عرق سردِ شرمش
یخ کرده در دستار
ابر
|
|
|
|
|
خالی این کاسه، خلاصه، کجا، کی پر می شود
|
|
|
|
|
تا دشنه ای در سینه ای بنشیند و جانی بگیرد
هر خون که ریزد بر زمین احساس تاوانی بگیرد
|
|
|
|
|
آوایت...
صمیمانه ، محبت را به دل ارزانی می دارد .
آنقدر از صبوری و مهر تو سروده ایم
که دیوان عاشق
|
|
|
|
|
کاش می شد مرا کسی درک کند
|
|
|
|
|
بی آنکه نذر کند برده دله شما را
|
|
|
|
|
یک سال ندیدهام تو را؛ ماه دلم
|
|
|
|
|
گذشته ده شب از بهمن
شبی بس سرد ومه آلود
|
|
|
|
|
یا خدای احوال
نزدیکترم کن
|
|
|
|
|
یکی گفت که عشقت اشتباه است! جوابش داده ام اینطور:
|
|
|
|
|
ناتوانم ناتوانم ناتوانم ناتوانم
|
|
|
|
|
من در آرامش دیگری
طور دیگری آرمیده ام
|
|
|
|
|
من راه می روم با آن که مرده ام
|
|
|
|
|
من قادرم برای تو هر کاری بکنم
|
|
|
|
|
ته خط با سر آن چه فرقی دارد
|
|
|
|
|
من به جنگ رفتم ! جنگیدم که امروز تو بهتر باشد
|
|
|
|
|
مادر چو نشان قدرت
مادر همه عمرت برکت
|
|
|
|
|
چه بهار پر احساسی می شد..
|
|
|
|
|
همه اعضای تنم
در پی دزد
چشمم
تو را گرفت
دلبر
|
|
|
|
|
وقتی که من مردم، برگی فرو افتاد
در انجماد شب، در کودتای باد........
|
|
|
|
|
خودم را در آینه دیدم.....دیدمت موهایت سپید شده بود ....
|
|
|
|
|
گفت بلند شود آنکس که عاشق است
|
|
|
|
|
این روز ها
فراموش شده ام
عریانم
|
|
|
|
|
دخترِ احساس من! همواره در حسّ دلم،
دوستت دارم؛ عزیزم! نازنینم! مهربان!
|
|
|
|
|
مانده ام بی یار و کس نامهربان
هم دمم شد خار و خس نامهربان
|
|
|
|
|
هر بار که احساس می خوابید
و معایب بروز می کرد
آن مرد با آن موعظه ها
برای دوباره جو حاضر بود
|
|
|
|
|
«دانشگاه صنعتی شریف، پرچمدار بیداری و تفکّر علمی کشور.»
|
|
|
|
|
راز گویم بر شما، چون هست ثواب، زندگی تنها خیالی هست به خواب...
|
|
|
مجموع ۱۰۱۶ پست فعال در ۱۳ صفحه |