سه شنبه ۷ بهمن
شعر آئینی
|
|
آرزویی حقیقی و رویایی بیاد ماندنی از خاطرات سالهای نه چندان دور ... از راهی ...
|
|
|
|
|
شعله ای برخاست تاریخی به خاکستر نشست
دود آن بر عرش عالم بلکه بالاتر نشست
|
|
|
|
|
چه تلخ این انتظار من، چه شیرین مژده ی وصلت
چه تلخی ها و شیرین ها و یک دنیا شکیبایی
|
|
|
|
|
مدح مولا امیرالمومنین علی(ع)
|
|
|
|
|
در رثای حضرت زهرا (سلام الله علیها) سروده شده است.
|
|
|
|
|
مرا در سکوت شبانه ببر
به دیدار ربّ یگانه ببر
|
|
|
|
|
حیدرکنار خون خدا بغض میکند...
|
|
|
|
|
در این کاروانِ پُر از غم
همه ی مهمل نشینان
همگی ، حیثیت اند از برای ،
همه ی عالم وآدم
|
|
|
|
|
شهادت امِّ ابیها (مفردات)
|
|
|
|
|
هم پای سالیان همه در جهل ممتدیم
چون یادگار محض قدمگاه نور سوخت
|
|
|
|
|
کاش می شد که سپیده دم هر صبح در حرم
|
|
|
|
|
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
|
|
|
|
|
از خطبهی او "فدک" جلا میگیرد...
|
|
|
|
|
گشته علی کبوتر بام تو...حک شده بر لوح دلش نام تو.....
|
|
|
|
|
در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
|
|
|
|
|
واژه ای گم کرده ام در کربلا جا مانده است
لاله ای گم کرده ام در نینوا جا مانده است
|
|
|
|
|
در ره پادشهي ،كيست كه حيران1 نَـبُوَد
نظمش از دوره قديم است، زِ قرآن نَـبُوَد
|
|
|
|
|
چشمم به در است خشک صبا زان سفر آید
شاید که ز طاووس فلک یک خبر آید
|
|
|
|
|
سرباز اگر او بوده ما سربار بودیم
قاسم گلستان بوده و ما خار بودیم
|
|
|
|
|
روی برگ گل نرگس بنویسید سخنم
|
|
|
|
|
دفن ایلیوم
نجه تپراقه سنی فاطمه
|
|
|
|
|
شاعران مِن جمله در اعماق اقیانوس غرق
غرق اما قلب اقیانوس در ژرفای تو
|
|
|
|
|
آن محمد که بود
که جهانی در هیبتِ خلقت وی مانده
و من مدهوشم همواره در رویای او
به راستی آن م
|
|
|
|
|
کجا جویم تو را ای دختر گل
|
|
|
|
|
ذکر لب ملائکی و مونس علی
نام تو اسوه ی عشق است در زمان ما
|
|
|
|
|
دل که عاشق شد نشاید طعن به او
سر که دید دارش نباید تن به او
فرصتی باشد که سر،دارش کنم
این طفی
|
|
|
|
|
خاطره ی دشت شقایق سلام
آینه ی کلّ حقایق سلام
|
|
|
|
|
روز عاشورا بود
وقت تکبیر امام
و نماز سحری برپا بود
|
|
|
|
|
از شانس و از هیاهو آمد برای اهو
آمد که تا سیاهی دگر نباشد اهی
|
|
|
|
|
غروب جمعه دلم رنگ بی قراری هاست....
|
|
|
|
|
قمر تابان و پرنور فلک شادان و مسرور
ملِک در شادی و شور جهان سرتا به پا نور
|
|
|
|
|
آذر آنجا، تهِ این کوچه، پَکَر اِستاده...
|
|
|
|
|
ارزش ندارد این همه یلدا بدون تو...
|
|
|
|
|
به سوی خاک نور عشق از افلاک می آید
|
|
|
|
|
دلتنگم از دوریت آقا، وای از این دربدری
بزار بیام به پابوست، مُردم از این بی خبری
|
|
|
|
|
گویم ای کاش که شبها همه یلدا می بود
|
|
|
|
|
علی مقصود یزدان در زمین است
علی تفسیر قران مبین است
|
|
|
|
|
آسمان مکه می بارید نور ماه رخشانی چنین کی دیده بود مژده آمد بر زمین آن که خدا نام او را مص
|
|
|
|
|
با آدم از ابتدا بلا بوده و هست
بر غصّه همیشه مبتلابوده و هست
|
|
|
|
|
دوباره رشتهی قلب مرا ...
|
|
|
|
|
شهر ماتم زده است
آسمان غم بار است
مرد میدان نبرد
گوییا بیمار است
|
|
|
|
|
سرمنشا ٕ هر بود و نبود است علی
دیباچه ی آغاز وجود است علی
|
|
|
|
|
آرام و قرار دل عُشّاق کجایی؟
وقت است نقاب از رُخ خود باز گشایی
دیری ست غریبانه جهان منتظر توست
کِ
|
|
|
|
|
از آن روزی که نور حق جلی بود
تمام هستی حق منجلی بود
|
|
|
|
|
چو چراغي شده است ،نور گرفته کلمات
دم به دم بر رخ او ،عشق فرست
|
|
|
|
|
آتش به دل ساقی کوثر کردند
زان جور که با علی اصغر کردند
|
|
|
|
|
کی قامت زردشت کم از شخص دیگر بود
از جانب یزدان ، ره علمش به هنر بود
پيغمبر ز
|
|
|
|
|
خیلِ مستان وخماران در پی اَش/
خالق جانها صفا ازسرگرفت
|
|
|
|
|
نیاموخته باذن او بخواندی کلام قرآن را
بنام پروردگاری که آفریده است نوع بشر
|
|
|
|
|
زائرانِ مستمندت را توحجّ وعُمره ای/
ای صفا ومروه ی طاها به دادم می رسی؟
|
|
|
|
|
میلاد حضر ت مولا امیرالمومنین برهمه گان مبارک ( مولود کعبه )
|
|
|
|
|
می آید از سما این ذکر منجلی
حیَّ علی العلی ، حیَّ علی العلی
|
|
|
|
|
میلاد پیامبر نور و رحمت حضرت مُحَمَّدِابنِ عَبدِالله صلَّیَ اللهُ عَلَیه وَآلِهِ وَسَلَّم همراه با ه
|
|
|
|
|
آن آخرين پيامبر ، آخر زِ ما چه خواهد
آن راستي كه بنمود ، از ما در انتظارس
|
|
|
|
|
روزی به خود گفتم :
کاش میشد ، به افتخار بگویم :
من شیعه ی علی ام
|
|
|
|
|
پیچیده به عالم همه جا بویِ محمد(ص)
|
|
|
|
|
با خودش گفت بُتی: جای پرستیده شدن،
کاش می شد همگی سنگ صبورت بشویم
یاکهدرخلوتشب،سرزده مانندشهاب
|
|
|
|
|
به مردم ژاپن
To Japanese people
|
|
|
|
|
دیباچه ی مهر و مهربانیست رضا
سر چشمه ی فیض آسمانیست رضا
|
|
|
|
|
سلام ای آفتابِ ملکِ ایمان!
رسولِ خوبِ دینِ پاکِ یزدان!
|
|
|
|
|
قوّت و قلب سپاه کربلا،عبّاس بود
در رکاب پادشاه کربلا ، عبّاس بود
|
|
|
|
|
تا چشم کار می کند از روی ماه دوست.
درویش دیده، در تب رویا غزل بچین.
|
|
|
|
|
برگ سبز دربهاران ،جان هم نابلد...رنگ زرد خزان چوخزان هم نابلد
پیک آمدي اندر منزل ما نامه ای...پدر
|
|
|
|
|
ذکر نامت چو به تسبیح بچرخد با عشق
مست گردند از این آینه گردانی ها
پرچم دین تو بر قله ی
|
|
|
|
|
حضرت جود و کرم،مولای عشق
قامتت شایسته ی شولای عشق
|
|
|
|
|
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن...
.
.
.
|
|
|
|
|
برای اربعینی که گذشت و نوایی که در دل ها باقی است
|
|
|
|
|
بازم دلم ، هوای تو داره امام هشتم
باز هوایی شده ام برای حس وحالِت
شاهِ دلم ، عزیز دلها ،
آقا ا
|
|
|
|
|
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
|
|
|
|
|
.امروز فاطمه در سوگ پدر خون گریه میکند
داغ یتیمی را تحربه میکند
در خانه علی غوغایی به پاست
حسین
|
|
|
|
|
همین بس سرورم آقا حسین است
|
|
|
مجموع ۲۹۶۶ پست فعال در ۳۸ صفحه |