چهارشنبه ۱۵ تير
شعر حماسی
|
|
قرنهاست تپش پشت تپش مجنون است
|
|
|
|
|
مایی که به خورشید ارادت داریم
از جادوی شب چرا شکایت داریم
|
|
|
|
|
ای پهنه ی شگفت زمین، ای نگین فارس
ای خاستگاه کشور جنگاوران پارس
ای دشت سبز مرودشت،ای زادگاه شی
|
|
|
|
|
کشتهء راهِ علی اجر شهادت دارد
|
|
|
|
|
من توانم برسانم که رسانم به خویش *** گر چه نرساندن هم نیست عیبی بیش
|
|
|
|
|
ما مزرعه ی سبزِ سعادت بودیم
خوشوقت ترین لحظه ساعت بودیم
|
|
|
|
|
آبادیِ ما هزار و یک خان دارد
صد مشکلِ آشکار و پنهان دارد
در راهِ وطن اگر همه کشته شویم
این خاکِ
|
|
|
|
|
تا هزاران سال ، هم مانَد صلیبِ تازیان
قلب ایران می تپد در پنجه ی محبوسِ خون
|
|
|
|
|
شدم
چون اسب عصاری
سرم در دامن شیوا
|
|
|
|
|
آتشگاه پارسه
زیر چتر نور ماه و چشمه ی اندیشه و فریاد
می نگارم قصه های بیستون و تیشه و فرهاد
زیر
|
|
|
|
|
تموم کن فاصله ها رو
که اَشکام بوی خون میدن
دوباره بازم مثل هر شب
چشمام خواب تورو دیدن
بیا برگر
|
|
|
|
|
در شگفتم از شکوه و شوکت اهرام
در گذار مهر و ماه و زهره و بهرام
مصر و آن اهرام زیبای شگفت انگیز
|
|
|
|
|
مطرب با ریتمی تند ،
زخمه به سیمها میزد
|
|
|
|
|
آن روزها تنها یک لحظه بودند
انسان ها بی ناموس نشان میمردند
و بی نشان به خاک سپرده می شدند....
|
|
|
|
|
در کشاکش پیکار به رسم مهر به آیین
خوش خط و خال دیدم ماری چنبرین
|
|
|
|
|
در اینجا خفته تاریخ دلیران
همان نام آوران از مهد شیران
شکوه کشور زیبای ایران
شده در خاکها خا
|
|
|
|
|
... از اصل در نهاوند افتاد و در مرو، از اسب!
|
|
|
|
|
این ماییم خشونت و خشم
ماییم پر شده از عقده ی خشک شده اشک،از تویی که عمری ما را بازی داده ای به رشک
|
|
|
|
|
سرباز وطن
سرگشته سربازی در خانه هرمومن مسلمان
|
|
|
|
|
در سنگر نام آوران شب را سحر کن
|
|
|
|
|
مجموعه تناقضات عالم به من رسید
ارثیه ای ز پدرم آدم، برای پور
|
|
|
|
|
ﺷﺎﻋﺮِ ﮐﺷﻮﺭ ﺯﯾﺑﺎﯼ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥِ کهن
ﺷﺎﻋﺮی ﮐز قلمت ﺧﻮﻥِ جگر میرﯾﺯد
|
|
|
|
|
ما راه كربلاست كه هموار مي كنيم
خود را به كربلا چو پرستار مي كنيم
ما پيروا
|
|
|
|
|
.می تونستی بمونی توی ساحل
تماشاچیِ گرداب بلا شی
ولی جونت رو تو مشتت گرفتی
که خط اولِ این جبهه
|
|
|
|
|
ما ملت دین داریم ، بر دین خدا یاریم
بر مذهب و دین خود، دلبسته و هوشیاریم
ما
|
|
|
|
|
عشق و ز تو آموختم ایران شکوفایم...
|
|
|
|
|
یه نگاهی هم به پاهای خسته بکن
دیگه رمق نداره ادامه بده
بیا و به هر کی که دوست داری بیا
جواب بغضی
|
|
|
|
|
ایران من ایران ای سرو. رعنا قد تو
|
|
|
|
|
میزند نبض ضعیفی وطنم که چه آرام به حال مردن است
خاک ، این در کهن را مفروش
|
|
|
|
|
به دور از غیبت و تهمت تو ای ایران من ...
|
|
|
|
|
بــا همّــتِ والایِ دلیــــــران
آزاد وطـن بـه هـــر کـــــرانه
تاریخِ دفـاعِ هشت ســالـه
|
|
|
|
|
تاریخ گواه است که بد خواهد مرد
|
|
|
|
|
طالب بداند، فاتح در این جنگ
فرمانده احمد، در پنجشیر است
|
|
|
|
|
ایران نامه . سلسله آل بویه ( پایان دوران قدرت خلافت عباسی )
|
|
|
|
|
روایت تاریخ ایران در بحر متقارب (وزن شاهنامه). روایت قیام بابک خرمدین. قرن دوم و سوم هجری
|
|
|
|
|
روایت تاریخ ایران در بحر متقارب ( وزن شاهنامه ) . این بخش : قیام ابن مقنع و آغاز حکومت طاهریان ( قر
|
|
|
|
|
ایران نامه. ادامه شاهنامه فردوسی . سامانیان . زیاریان .
|
|
|
|
|
دریغا سرزمینم بی امان خون اشک می ریزد
غریبانه درونش همچو مادر درد می ریسد
|
|
|
|
|
روایت منظوم تاریخ ایران در بحرمتقارب. سلسله صفاریان قرن سوم و وچهارم هجری
|
|
|
|
|
روایت منثور تاریخ ایران در بحر متقارب. مازیار قارنی و سرخ علمان
|
|
|
|
|
به دشتهای رنگارنگ آینده بگو
باد مارا با خود برده است
تا بار دیگر روزی
چون دانههای وحشی شقایقه
|
|
|
|
|
سهم مان خار از این مزرعه ی گل شده است
|
|
|
|
|
من ازتبارآرشم، ازجنس رستم
بهروطن ،دست ازدل و ازجان بشستم
ایرانی ام، ایرانی ام ،من ،مردمیدان
|
|
|
|
|
سرو چمان من تویی
امن و امان من تویی
زمین، زمان من تویی
وقتی درونِ قلبمی ،
زمین مصفاست مرا
|
|
|
|
|
آبادیِ ما هزار و یک خان دارد
صد مشکلِ آشکار و پنهان دارد
|
|
|
|
|
گر خواهی شوی تو یار مهدی
باید بشوی دچار مهدی
|
|
|
|
|
ما همان بچه های بی تابیم
در رحم های مضطرب از ترس
|
|
|
|
|
ای مدعی که پیرو زهرای اطهری
بالاتر از حجاب تو را نیست زیوری
پوشیده باش همچو دُری داخل صدف
|
|
|
|
|
رازآ بهِ راز رَزارآ نمی خوری
|
|
|
|
|
اینکه می بینی ، زره است در تن من
چونکه ایران است یقین ، پاره تن من
|
|
|
|
|
دارابگرد
این شعاع کهنه چون نوری به دوران گشته است
تخته سنگ زرد منشوری که تابان گشته است
|
|
|
|
|
وای بر شعر؛ اگر خرج کسی جز تو شود
شعر در وصف کسی غیر شما بی جان است
شعر من ارگ قشنگی شده اما آقا
|
|
|
|
|
داستان مرد های فرا انسانی را شنیده ای
|
|
|
|
|
در بیشه جنگل های آرتویس بود
|
|
|
|
|
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم بر زنده یک تن مباد
|
|
|
|
|
تو را فارس و کرد و لر و ترک،
بلوچ و عرب ترکمن های!
میستایم که برخاک ایران گزینید جای
|
|
|
|
|
روبه نیستیم که از روزنه بنگاهیم
|
|
|
|
|
همايون تربتِ ايران
الا اي كشور ايران، چه رعنا و چه خوش منظر
هوايَت نرگس ِ مژگان ، شُمالــَت برگ نی
|
|
|
|
|
ما همان اصلیم که از اسب یقین افتاده ایم
یا همان موجیم که از بالا نشین افتاده ایم
|
|
|
|
|
تک درخت تنها
صمیمی بااطراف
|
|
|
|
|
آینه ی بخت و اقبالمان شکسته شد
چشمی که بدر دوخته بود بسته شد
|
|
|
|
|
به یاد سید الشهدای مقاومت سردار سلیمانی عزیز در روز جهانی قدس
|
|
|
|
|
داستان زندگی شعیا ی پیامبر را مطالعه کنید در اینترنت
|
|
|
|
|
نبرد حضرت علی و عمرو بن عبدود
|
|
|
|
|
در شگفتم از شکوه و شوکت اهرام
در گذار مهر و ماه و زهره و بهرام
مصر و آن اهرام زیبای شگفت انگیز
نی
|
|
|
مجموع ۴۰۹ پست فعال در ۶ صفحه |