يکشنبه ۲۹ تير
شعر حماسی
|
|
شعر دوازده روز
از کیمیا ساعیان
*قسم بر خاک پاک مام مهدم
همان خاکی که هر جایش شهیدی ست
*ز نسل آ
|
|
|
|
|
شعر از کیمیا ساعیان
*ای مادر دریایی، نامی پر از زیبایی
ای قدرت ایرانی، تاج خلیج مایی
*ای مادر
|
|
|
|
|
در مورد این که ایرانیان مثل شیر هستند.
|
|
|
|
|
جهان در سایهسار صلح خرم باد و آبادان
که از عطرش شمیم دوستی آید به این بستان
|
|
|
|
|
مویه کردندچون تهمینه درسوگ سیاوش.......
این تماشاخانه پُربودازپرمرگ سیاوش.........
|
|
|
|
|
تقدیم به شهدای جنگ تحمیلی
|
|
|
|
|
دل اگر آتش بگیرد، رزم میدان میشود
|
|
|
|
|
ای همیشه نام تو در اوج ای ایران من
|
|
|
|
|
در ادامه بیتی از آن را نمایان می کنم
|
|
|
|
|
چنان موشک زند ایران که شیطان چهره بگشاید
به دادِ بچّه ی منفورِ نامشروعِ خود آید
|
|
|
|
|
«به نام خداوند جان و خرد ، کزین برتر اندیشه بر نگذرد»
|
|
|
|
|
شعر کودکانه وعده صادق ...
|
|
|
|
|
ساقی بنوشان باده ای، کاین دل نخواهد چاره ای
با من بگو از حکم عشق، تا سر دهد دیوانه ای
|
|
|
|
|
هلا؛ غاصبگرانِ شومِ صهیون
چموشی کرده بودید و
چو موشی گشتید اکنون
|
|
|
|
|
ایرانیان،دلیران بی همتا
در ره حق،پیشتاز و بی پروا
گر هزاران فتنه پیدا گردد
با دلی استوار،وطن پابر
|
|
|
|
|
به روزگار پر از جنگ مردمان مجاور...
|
|
|
|
|
ز ما نیست عقبگرد، این راهِ ماست
پیِ فتح، هر خون که جاری، رواست
|
|
|
|
|
هر چند سر به دامنه غم نهاده ایم
ما در چکاد حادثه هم ایستاده ایم
|
|
|
|
|
ای غاصب کودک_کش مغلوب به میدان
|
|
|
|
|
دیو چون دیوانه وغرق توهم می شود
|
|
|
|
|
اساتید گرامی، نوشته های بنده در قد و قواره ی شعر خطاب شدن نیستن، بنابراین پیشاپیش از حسن توجه و وقتی
|
|
|
|
|
چون کارد به استخوان رسد راهی نیست
حاجت به بیان معذرت خواهی نیست
یکبار زدی به صد جهت خواهی خورد
بی
|
|
|
|
|
مادرم، ایران، هنوزم خانهات دارد پسر
از هجوم دسته ی گرگ بیابان، غم مخور
|
|
|
|
|
آسمان
در چشمانشان تگرگ
کارونت
جاریست در رگ
تا با هر خروش
برساند
آواز وطن را تا ثریا
پ
|
|
|
|
|
میهن ام ای زادگاه پاکیان
خاک تو زایشگه افلاکیان
|
|
|
|
|
عاقبت کودک کشی و داغ ننگ
شد سبب تا بشنود شیپور جنگ
|
|
|
|
|
جهان در حیرت است از ضرب شست ملت ایران
چگونه شد، حیفا و تلاویو خالی و ویران
|
|
|
|
|
درگیر جنگ نظامی که می شویم
من شعر و قافیه پرتاب میکنم
|
|
|
|
|
تو از دور اگر خنجری تیز کن
من اینجا دماوندم، ای اهرمن
|
|
|
|
|
به نام وطن، خاک پاک دلیران
که آواز عشقش روان است چو باران
زمینش پر از ریشهی استواریست
پر از شور
|
|
|
|
|
دهان بند از سکوتی تلخ، بر روی دهان دارد
به دل از آتش حسرت، هزار آتشفشان دارد
|
|
|
|
|
ماه از شب های این دیار روی گردانده
کوهستان بر روزهایش سایه افکنده
پرندگانش آواز نمیدانند
چمن های
|
|
|
|
|
این شعر، یادآور تلاش مستمر، ایمان و امید است؛
ما با دست خود آینده را میسازیم، در مسیر نور و صلح.
|
|
|
|
|
توگر علم و دانش بیاری به دست
ره رستگاری نشاید گسست
|
|
|
|
|
اگرچه سهمِ من از این زمین، ناصافی است
همین که من به تو خواهم رسید این کافی است
مرا به وسعت مر
|
|
|
|
|
خلیج فارس ایران
نماد مهر و ایمان
که از جغرافیایش
هویداست نام ایران
|
|
|
|
|
ای خفته در تلاطم و طوفان خلیج فارس
|
|
|
|
|
حب الحسین اجننی می گفت و می رفت
|
|
|
|
|
به خاک افتاده ای اما نگاهت نور گیراییست
تنت در خون غلتان است و چشمت مشق شیداییست
شکوهت آسمان
|
|
|
|
|
واژه هایی برای گفتن دارم. واژه هایی که همچو آتشی در دل هستند. واژه هایی که قابل توصیف نیستند. قلم از
|
|
|
|
|
خزانی از جهان شد بر تو، ویران
ز مردی ات، دلت را کن خروشان
شکیبا باش در راهی ز خونت
یلی خود باش ت
|
|
|
|
|
از تولد خوانده در گوشم ز اسرار نهان
|
|
|
|
|
سرایِ مِهروَرزان تا ابد جاوید و سرسـبز
نگاهِ هر بداندیشی به دور از نقشِ این مرز
|
|
|
|
|
ما مرد میدانیم اما صبر داریم
از داغ سید دیده ای پر ابر داریم
|
|
|
|
|
من شیر یال دارم بی باک و تاج دارم
|
|
|
|
|
زمان از من دریغ کرده تمام دلخوشی ها را
خدا را جستجو کردم طلوع صبح فردا را
|
|
|
|
|
مهتابم وبی تاب ز اندوه جهانم
جواد جهانی فرح آبادی این شعر را صمیمانه و خالصانه تقدیم می کند به دختر
|
|
|
|
|
برادرانه شدی باورِ حسین ع شهید
|
|
|
|
|
ما پهلوان و مرد این عصر نوین هستیم
بی هیچ ترس و واهمه آری همین هستیم
|
|
|
|
|
غزه و خمپاره و فریاد ها
داد ها بر منطقِ بیداد ها
کشته های ...
|
|
|
|
|
غزه ،یعنی درد های مشترک
از گلوی ما صدایِ مشترک
|
|
|
|
|
همین افتخار بس مرا که نام علی
بر زبان و دلم شده جاری و موندنی
|
|
|
|
|
رویای جنگ و تجزیه دوری محال است
با این علل که غیرت مردانه داریم
|
|
|
|
|
شعری برای ایران خسته اما نیرومند
|
|
|
|
|
بیا تا از دماوند جوز جیحون را زنیم
بیا تا از نشابور قلب پر خون را زنیم
|
|
|
|
|
ایـرانیـــانِ مهــربـان
ایــرانِ زیـبــا
ای سـرزمیـنِ جـاودان
|
|
|
|
|
🌷بیست و پنجم ز ماه آبان شد🌷
🌷روز ایثار اصفهانی ها🌷
|
|
|
|
|
میان آن سکوت گُرگرفته اش ،
رنج سخت عطش بود
|
|
|
|
|
سگِ "دست آموزِ" شیطانِ بزرگ_کافرِ صهیون، دَدِ همسانِ گرگ
|
|
|
|
|
پرتویی تابید و قرص ماه شد
|
|
|
|
|
به نام خداوند گرز و کمند
خداوند فایق در این راه حق
|
|
|
|
|
شیار 143
شدم گریان در آغوشم تورا،
بوسیده ام.
لاله ام را بر خدای دشت ها،
بخشیده ام.
|
|
|
|
|
مائیم همیشه ایستاده تو بحران
|
|
|
|
|
کربلا افسانهای غمبار نیست
کربلا تاریخ بی تکرار نیست
کربلا در هر زمان و هر مکان
میشود پیغمبرِ
|
|
|
|
|
خوشبویتر از لاله و ریحان بودی
|
|
|
|
|
من آن لر زاده ی برنو به دوشم
|
|
|
مجموع ۶۱۵ پست فعال در ۸ صفحه |