جمعه ۱۱ فروردين
شعر غزل
|
|
آمده امشب به نگاهم مه ماهم
خوش مدی ای ماه من امشب به نگاهم
دود به چشمم شده از روز جدایی
دود به
|
|
|
|
|
شده جاری ز خون دل ، به نمکزار دفترم
|
|
|
|
|
خداداند که مجنون چندی وفا کرد
خداداند که لیلی چندی جفا کرد
خداداند که عشق ما چه کرده
خداداند که
|
|
|
|
|
کیمدی ازل کیمدی یَزَل کیمدی ضل
کیمدی اول کیمدی حَوَل کیمدی وَل
|
|
|
|
|
چه شعبده که نکردند با تلازم غم
|
|
|
|
|
سلامت سلامی چه خوش،آشناست
کلامت چه خوب و چه گیرا رساست
|
|
|
|
|
هیچراهیجزنشستنبادلتنهانمانده
جزهمینچشمانزیباهیچچیزیجامانده
قلبپاکمهدیهدادمبیوفایی
|
|
|
|
|
گنج در هرکس در جهان بی پرس و جو اخلاق اوست
|
|
|
|
|
ریشه در خاکم ولی زخم تبر دارد دلم
سیب سرخی در کنار نیشتر دارد دلم
|
|
|
|
|
هر کسی را آرزویی در دل است
دامنت در دست و پایش در گل است
عقل و هوشم دیده را با دل دهم
جان برای
|
|
|
|
|
قوی تر آمدم اما خداقوت به بازویت
که بردی لشکر قلب مرا با تارِ گیسویت
نمی دانم چه وردی خوانده چشم
|
|
|
|
|
به جنگ نقش میآید حریر-ابریشمِ مویت
|
|
|
|
|
بعد از تو دیگر خوش سر و سامان نبودم
|
|
|
|
|
زمین باشد پر از جشن و هیاهو
بهار آمد بهاری سبز و خوشبو
|
|
|
|
|
این چنین بود حال دوران از ازل آیا مگر؟
این چنین هرگز نماند حال دوران غم مخور
عادل هوشمند( عدل)✍
|
|
|
|
|
خوشا احوال آنهایی که دلها شاد کردند
|
|
|
|
|
سکوتی به لبش دوخته بود...
|
|
|
|
|
روزی زنی در کوچه ها آواز میخواند
با هر کلامش آیه ی اعجاز میخواند
|
|
|
|
|
هرکیمین بو فلک بیر جورَه عقلین
اوشدورور باشیننان ائیلَسین امرین
|
|
|
|
|
قصه به قصه خواندنت
هجومِ هجمه های درد
به نیمه شب کشاندنت
|
|
|
|
|
ساقی فرخ لقا می زمیستان برد
|
|
|
|
|
خاطرت تا عاقبت در آسمانم مانده است
|
|
|
|
|
من ز خوابی بس گران برخاستم اینجا کجاست
|
|
|
|
|
زندگانی شده تکرار همین ثانیه ها
روی هر ثانیه تکرار زمان خواهم شد
|
|
|
|
|
سیبی از شاخه تکاندیم و به زیر افتادیم
سر یک شاخه چه بر روز بشر خواهد رفت...
|
|
|
|
|
چون شکفت گل از بهار کوی تو
خط بر ابرو کشید ملک با مینوی تو
تا بهار آمد به باغ جام مستی
|
|
|
|
|
چه زیبا شود گر زمستان بمیرد
تن دی به یلدا شب آتش بگیرد
بسوزد در آتش زمستان و سرما
به رخسار دی رو
|
|
|
|
|
✔︎آغاز صبح
درحسرت دیدار چشم ها بخفت
هجرت دل ها برجای دگر رفت
باد نسیمی برسر جنگل،دریا و کوه ه
|
|
|
|
|
دعای یا مقلبدن تحول گلدی احواله
|
|
|
|
|
دیدن زیبایی ات صبر مرا مغلوب کرد
|
|
|
|
|
هر چند در جوار تو من بی صداترم
بنگر دمی به چشم و نگاه رساترم
|
|
|
|
|
هر که می بیند مرا
پندم کند....
|
|
|
|
|
افتاده ماه چهره نگاری به فال ما
|
|
|
|
|
خواب دیدم من شبی چوپان طعامم کرده بود
گرگ مجلس دیده ما را هم کلامم کرده بود
گفت ما را راه مستی را
|
|
|
|
|
به دیدار تو ره بردن دلی بی کینه میخواهد
|
|
|
|
|
گفتی به لبم لب نزنی چون رمضان است
|
|
|
|
|
زندگی پرواز شوق عاشقان است
زندگی اشکان چشمعاشقان است
زندگی گلبرگ روی عاشقان است
زندگی نصف انهار
|
|
|
|
|
تو هم مثل منی انگار اما دورتر از من
تو هم انگار تنهایی ولی مجبورتر از من
تو هم در دل غمی داری ولی
|
|
|
|
|
گفته بودی که به شعر وصف روی تو کنیم
روی دیوان غزل ، غزل از لطف غم ات
|
|
|
|
|
ای که داری به دلت میل تماشا کردن
رو به دیدار همان خوشکلک دنیا کیش
|
|
|
|
|
خدایا هستی هردل را پناهی
به حق رحمت خود باش پناهش
رحیم و عادل و تو تکیه گاهی
|
|
|
|
|
✔︎ققنوس
ققنوس منم که در غم شب و روز را به هم دوخته ام
ودر اتش ناخواسته بال و پر سوخته ام
از آ
|
|
|
|
|
وقتی که خورشید دلم گم شد...
|
|
|
|
|
تا فرصت عمر آدمی کوتاه است
|
|
|
|
|
به فدای آن گلویت بشوم که ساز باشد!
|
|
|
|
|
خاطرات کودکی در خاطرم دارم هنوز
با نوای لای و لایی مست و هشیارم هنوز
خنده های از ته دل، وقت بازی
|
|
|
|
|
دوش دل در هوس روی بهارین تو بود
|
|
|
|
|
چون به فکرت میشوم حالم پریشان می شود....
شعر از دانیال گودرزی
|
|
|
|
|
دلم که تَنگ میشود، به گریه میسِپارمَش
تمامِ تُنگِ کوچکم پُر است از زلالِ تو
|
|
|
|
|
پلکی زده بودم ز چه مهتاب گرفت؟
|
|
|
|
|
منم و دفار شعری که بی تو پاییز است
و از تمام وجود تو، بی تو لبریز است
نبوده ای تو ولی، برگ برگ این
|
|
|
|
|
دست آزادی به زنجیر و زبان در کام مرگ
|
|
|
|
|
خورد خطی دفتر ایام را برگی دگر
|
|
|
|
|
شد فرش چمن، سفره ی گل شد همه جا باز
|
|
|
|
|
برخیز با باد سحر همراه باشیم
|
|
|
|
|
زندگی آرام باش
زندگی ساحل باش
من فرزند توام
|
|
|
|
|
سروشی در حال و هوای نوروز
|
|
|
|
|
از وقت آن گذشته که مهلت بیاورد
|
|
|
|
|
بوی باران می دهد نوروز مانند بهشت
|
|
|
|
|
تفاحه الفردوس:
آسمان عشق مردان خدا
اول و آخر تویی،تو یاعلی
بهترین یار و ولی مصطفی
بهترین یاور
|
|
|
|
|
هزار مژده که اینک بهار می آید
شمیم عشق ز هر رهگذار می آید
|
|
|
|
|
تو خوابِ ناز بودم که با
صدایی از خواب پریدم
|
|
|
مجموع ۴۰۲۹۴ پست فعال در ۵۰۴ صفحه |