سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 23 بهمن 1403
    13 شعبان 1446
      Tuesday 11 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        سه شنبه ۲۳ بهمن

        اشعار دفتر شعرِ پینوپروک (دفترسوم) شاعر عنایت اله کرمی

        عنایت اله کرمی

        باز کن پنجره ها را که نسیمی نوشین سرخوش و رقص کنان در راه است کهکشان منتظر خندهٔ ماست
        ۲۳ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        دوس دارم از لابلایِ سیمای پر خار غصّه رد بشم برم جایی که، هیچ کسی ازم نپرسه از کجایی تو؟ کی هستی؟
        ۳۰ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        نوای هم نفسی جز عسس نمی آید نسیم زندگی از این قفس، نمی آید پیام روح نوازی، ز کس نمی آید
        ۳۶ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        نمایشِ غریبی است زندگی در گرگ و میش بازی تزویر و سادگی
        ۵۶ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        با درد و رنج، گنج، میسّر نشد مرا اجری، به پاس رنج، مقرّر نشد مرا توفیق یافت هرکه ریاکار بود و بس
        ۵۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        آلوده تر ز مغز تو چیزی ندیده ام در دیده ات، سِگالِ تمیزی ندیده ام در آستین حلق و دهانت، نهاده ای
        ۴۷ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        پرداخته ام، هزینهٔ احساس خویش را تاوان عشق، به رایحهٔ یاس خویش را هر وقت، که به زیارت گلزار، رفته
        ۷۸ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        زین همه رنج، مرا راه فراری بنما جان بی تاب مرا امن و قراری بنما این بیابانِ پر از دلهره پایانش نیس
        ۶۵ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        جوانی موهبتی بود و من ندانستم وفورِ مرحمتی بود و من ندانستم مدار گردش صدها ستاره در با
        ۴۸ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای بلبل آزاده ازین باغ گذز کن از دامگهِ روبه و کفتار حذر کن اینجا، گهر ناب که بازار ندار
        ۴۴ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        یک شهر بود و زمزمۀ چشم مستِ تو صدها نگاهِ کنده ز خود، پای بست تو میخانه و شرابِ طهور و شکوهِ عشق
        ۴۵ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        نادره کوکب شده ای نازنین! گشته مکدّر دل من، از همین روی چرا تُرش نمودی صنم حیفِ تو باشد که کُنی ا
        ۹۲ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گشتم فدای نفاق در کِرد و کارِ تو شد گوهرِ محبّتِ من، خاکسار تو هرچه اندوخته بودم از راهِ اعتبار ر
        ۷۱ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گفتی که باز، پنجره ها باز می شود روزی سازی برای خاطرِ ما ساز می شود روزی گفتی که کوچه های پراز برگ
        ۶۳ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        نازنینم! ناز تو وافر، ولی لطفت کم است سایه ات سنگین ترینها در تمام عالم است روی ماهت را ربودی بی د
        ۹۷ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        پیش از تو آسمان دلم بی ستاره بود در انتظار رخشش یک ماه پاره بود در پیش چشم خاطر افسرده ام، دگر دن
        ۶۸ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای که برای بی هنران بهتر از گلی باور نمی کنم، تو همان آسمان جُلی باور نمی کنم، که تو با این همه اد
        ۸۵ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای سفرکرده! از چه دلگیری؟ ای که گاهی غزال و گه شیری بی گمان، در مدارِ این چرخش غافل
        ۱۲۵ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        بودی تو در کنارم اگر، گم نمی شدم محتاج مهر و ماهِ ترحُم، نمی شدم در بیکرانِ عالمِ جهل و جمود خود
        ۹۵ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گاهی شدیداً تشنۀ یک جو نگاهت می شوم مثل شبی تار و سیه، محتاج ماهت می شوم مانند گل وا می شوم وقتی ک
        ۹۴ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        با اعتبارِ عشقِ تو ، من معتبر شدم شایانِ شور و معرفتی تازه تر شدم آن شب که آسمانِ دلم مِه گرفته بو
        ۹۳ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        تا ز تو یاد می کنم، می روم از یادِ خودم محو سکوت می شوم، در لبِ بیداد خودم گاه که دردِ دوری ات، می
        ۱۲۳ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        مرغان آبی به آب که می رسند چنان غرقِ خواب می شوند که شاید
        ۱۵۶ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گر نالۀ بی کسان شنیدی مردی زنجیرِ هوس اگر دریدی مردی بی منّت اگر به دادِ مرغی ناکام در سیطرۀ قفس،
        ۱۴۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای قوم فرو خفته، به دامان تقلب ای رشد و نما یافته با خوان تقلب یک عمر شنیدیم شما
        ۱۷۹ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        بوستانی، نامراد از تابشم بوته ای، در انتظارِ بارشم مثلِ قلبی، بی پناه و مبتلا
        ۱۵۵ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        روحم مثال کاغذِ باطل مچاله شد سهم من از پیالۀ هستی، تفاله شد شهدِ به بار آمده، از اش
        ۱۱۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        وقتی که دزدان شعور، شبانه به مخچهٔ ما، دستبرد زدند و کلاهمان را بردند
        ۱۱۲ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        سال نو را پر طراوت، خوش قدم با تنی سالم، دلی شادان هوایی پاک و تابان
        ۱۱۵ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        منشورِ او تَبَر، من خام و بی خبر او ریشه می زند، من جار با خطر در بام و بومِ شب، او می کشد هنر من
        ۱۳۳ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        جان زمین ز دیوِ زمان، ضجه می زند گرگ هوا به چهرهٔ جان پنجه می زند بنیان خانه سُست و کمر خم شد از
        ۲۱۲ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گشته ای بالانشین، ما را نمی بینی دگر عابدی عزلت گزین، ما را نمی بینی دگر با ملائک دوستی، در
        ۱۹۷ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ما نوع بشر زنده به احسانِ همیم محتاج دل و نگاه و دستان همیم هنگام خطر کنار هم با دل و جان فارغ ز
        ۱۰۳ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ما مثل دو یارِ غار، با هم بودیم در عرصهٔ هر قمار، باهم بودیم وقتی ز سبوی بی نشان نوشیدیم بی وقفه
        ۱۶۵ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        سری که پر نشود، از هوای آزادی شبانه بهر اسارت، اجاره خواهد شد هزار مرتبه هم، از قفس که بگریزد اسی
        ۱۹۳ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        من سازهای نازِ تو را، گوش می کنم هرچه که گذشته را فراموش می کنم ازاین به بعد به جای هر باده ای، فق
        ۲۳۸ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گفته بودم که دگر محوِ نگاری نشوم خامِ ابروی خم و چشم خماری نشوم دل به آهنگ خوشِ سازِ غریبی ندهم ه
        ۲۱۶ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در این کرانه، میوهٔ ادراک، نارس است هر ناکسِ نخاله، گمان می کند کس است ناموس تاک و شاخهٔ گیلاس و ب
        ۳۸۰ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        افتاد اگر، نگین امیدم به روی خاک آواز باد و نغمهٔ باران مرا بس است، تا پر شَوَم دوباره از امّید و
        ۱۶۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        عمری گذشت، خانهٔ دل با صفا نشد روشن، نظر به چهرۀ آن مه لقا نشد هر جا که شد، شدم به امّیدِ وصل او
        ۱۸۲ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        کوه به کوه نمی رسه، آدم به آدم می رسه آخرش این فریادها به گوش عالم می رسه وقتی که تشنه افتادم، رو
        ۱۵۶ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در سایۀ نگاهِ تو از ره به در شدم با جان و دل مقابلِ عقلم سپر شدم در التهابِ آتش عشقت گشاده روی از
        ۱۵۸ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        آن قدر مرا عذاب دادی، که نگو درهای جفا چنان گشادی که نگو با خون جگر، رسیده بودم به نوا داغی به سر
        ۱۵۹ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای نازنین هزار جوانی! کجا شدی؟ از شاخسار سبز وجودم چرا شدی؟ تا آمدم، شکفته ز لحن خوشت شوم یکباره
        ۱۶۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        کاش، در اوج اقتدار بی هیچ چشمداشت چونان نخی باریک بگذرم از سوراخ سوزنی برای وصله بر تنپوش پاره
        ۱۴۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        شدم بازیچۀ دستِ، حسادت های گه گاهت شدم درگیرِ وسواس و، تمنّاهای بی راهت دلم آخر مگه سنگه؟ که نیشِت
        ۱۲۳ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        کاش ما با هر نگاهی سازگاری داشتیم باوری منطق پذیر و بردباری داشتیم اهل حق بودیم و در ر
        ۱۵۵ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        کابوس وحشتناک شد، خواب خوش و شیرین من خاکستری بر باد شد، آرامش دیرین من تعبیر خواب سرخوشی، با رقص
        ۱۴۸ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در کالبد ما، چه دمیده است روزگار؟ که مرده ایم، در قعرِ زندگی
        ۳۴۹ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در آینۀ رنگت ، همرنگِ تو گردیدم در سایۀ نیرنگت، دلتنگِ تو گردیدم آهنگِ جماعت بر، بنیانِ سعادت بود
        ۱۱۹ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        جورِ هزار ساغر جعلی کشیده ام تا ذرّه ای ز جام حقیقت چشیده ام کاین ناله های مردمِ افتاده از نفس دی
        ۱۰۴ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        خسته از ره رسیده بودیم و چشم ها، ذره ای فروغ نداشت در مسیرِ دراز و تاریکی که پر از خار و مارِ غا
        ۱۱۷ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        وقتی بنای هستی من بر هوای توست وقتی دلیل زندگی ام خنده های توست وقتی غذای جان و تنم از تو می رسد
        ۱۲۲ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        شب از نیمه گذشته است شرف از کوچه های شهر قمارخانه ای به وسعت قومی هویٰ به سر
        ۱۶۹ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        تا آمدم، ز مرز وجودم گذر کنم چشمان آشنای نگاری، مرا ربود بندِ قرارِ حال مرا از خودم گرفت گردِ غم
        ۱۹۳ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        برنخاسته، خسته ای نیفتاده، شکسته بی مقصد و بی چراغ بارِ سفر بسته ای
        ۲۰۲ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        آمد نشست، قلب مرا آب کرد و رفت تصویرِ آن مقابله را قاب کرد و رفت آرامش از سرای خیالم، گرفت و برد
        ۲۶۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گذشت، از روی شرف کاروانِ تازه به دوران رسیده ها خراب شد، دیوارِ آرزو بر سرِ محنت کشیده ها
        ۲۰۴ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        قاصدک می گوید: پرِ پروانه اگر می لرزد چون به پایندگیِ شمع نمی بندد دل گاهی افراط، ضمادِ یأس است
        ۶۵۱ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        از زمانی که تو رفتی و نگاهی به رخ زرد من و سینه پر درد من و حسرت دیدار نکردی، برگ های سبدِ خاطر
        ۱۷۶ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گاهی چه حس بی ثمری داری، آدمی! چنان که گمان می کنی همۀ راه ها به اقیانوس و اقیانوس، به سرزمین
        ۱۶۹ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        گفتی بزن به سیم بی خیالی زدم نشد مغزم دمی رها ز کهنگی طاق و طاغیان
        ۲۶۸ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        دیوانه گشته ام به خدا در هوای تو با خاطرات پرشده از خنده های تو آنجا که دائما، ز لبِ سرخ ارغوان ا
        ۱۷۲ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        برای دیدن تو، رهسپار خواب شدم سوار اسب هوا، عازم حباب شدم به محض گم شدنم در دیار بیهوشی خمار نف
        ۲۸۱ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        جایی که یادِ یار، فراموش می شود گل در میان خار، فراموش می شود در گفته های مَردُم و رفتارِ حاکمان
        ۲۹۷ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        درختان، در میان هرز علف ها، در حصارند امان از هرز علف ها!
        ۲۲۴ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در تاریخ زندگی ام عکس های زیادی گرفته ام تا جغرافیای زندگیم را گم نکنم
        ۱۳۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        آخرین چکه های اشکم را، ریختم پای عشق ظاهر تو آن شبی که سکوت پاشیدم، تا بروید زبان به خاطر تو خیس ش
        ۵۵۲ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        پیام داد، به محبوبِ خود شهی ظالم درا به بارگه ما، که زار و دل تنگم به سانِ ما، تو نیابی مُصاحبی هر
        ۲۲۸ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ای تو رفیق نیمه ره! در خمِ عشق ابترم ای که غبارِ نازِ تو! گشته هوار بر سرم ترکشِ ناز تا کجا؟ سوز و
        ۲۱۴ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        دورۀ سوز و گداز است، بیا اشک بریز راهِ بهروزی دراز است، بیا اشک بریز روبه حیله گری، سازِ تعارف زد
        ۲۹۰ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        خاطرت، خانهٔ عنکبوت رؤیا شده است خواهشت را، هوسی تازه مهیّا شده است در خم و پیچِ رهی گم شده در درّ
        ۱۳۱ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        ز راهِ عاشقی آخر عزیز خواهم شد عزیزِ و مفتخرِ رستخیز، خواهم شد اگر چه غوطه ورم در غبارِ ناکامی ول
        ۲۵۹ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        خدایا! من طلب کارت نبودم رضا به خشم و آزارت نبودم اگر خلقم نمی کردی، از اوّل چنین، حیرانِ اسرارت
        ۲۱۴ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        دستم را نگرفتی رفیقِ جان! نشنیدی که از نفس و پا، ز کهکشان افتاده ام به دامن یک بخت بی نشان؟ کِش
        ۱۱۳ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        تا پنجرهٔ چشمم، بر روی رُخَش وا شد میدانِ دل و جانم، پر آتش و غوغا شد در معبدِ چشمانش، وقتی که شدم
        ۱۷۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        من بارها شنیده بودم، که سیبِ سرخ نصیبِ شغال می شود، ولی امرز، در روشنیِ روز شاهدم
        ۱۳۸ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        پاییز بود و معرکهٔ‌ ابر و باد بود تا نیمه شب نگاه تو محرابِ یاد بود در کلبه ای که قهوه و سیگار پشت
        ۲۱۱ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        پس کی نظر می کنی؟ بر شعرهای پریشان دفترم شعر که نه، ردّ اشک های چکیده بر کاغذ،
        ۱۱۷ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        عنایت اله کرمی

        در برج عاج نشستن و مستِ تفالۀ برتری شدن با بذلِ لقمه ای به فقیران، مفتخر، به گدا‌پروری شدن
        ۱۴۹ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        مجموع ۲۳۶ پست فعال در ۳ صفحه

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9