جمعه ۱۲ ارديبهشت
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
ای نازنین هزار جوانی! کجا شدی؟
از شاخسار سبز وجودم چرا شدی؟
تا آمدم، شکفته ز لحن خوشت شوم
یکباره پر گشوده ز دستم رها شدی
ای مرغ دل فریبِ چمنزار هستی ام
ازچه ز بامِ خاطرِ من، بر هوا شدی
بنیان حال من، به هوای تو بسته بود
آخر چرا ز حال و هوایم جدا شدی؟
ای دلربا غزالِ گریزان، ز دشتِ جان
فرسنگ ها، رمیده از این بینوا شدی
مستِ شراب چشم تو هستم هنوز هم
گرچه سبو شکستی و بس بیوفا شدی
ای ماهِ پر فروغ!، برون آی از محاق
اکنون که ز پیش، بیشتر، دلربا شدی
سرگشته، در سپهرِ پر از ابر و آرزو
با خاطرات رفته ز کف، هم نوا شدی
کامم هنوز تشنهٔ شهدی ز جام توست
شاید دوباره سفرهٔ دل را، صفا شدی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود