سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        اشعار دفتر شعرِ یادو خاطره ها شاعر فاطمه بهرامی

        فاطمه بهرامی

        سیه پوش آسمان و اهل زمین است سالروز هجر یار امیر المومنین است مدینه شرمنده و امروز غمین ا
        ۱۶۲ بازدید     ۴۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        تو را آنگونه می خواهم که پاییز و هوایش را شبیه چای لب سوزی که می سوزاند لب عشاق با صفایش را
        ۲۴۸ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        آتش گرفته باغی که پیچیده در آن عطر زیتون زیر گلوله زیر بمب زیر خمپاره های خصم صهیون جولانگه کفت
        ۱۷۴ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        با غرور پر جذبه قدم بر دل زمین می نهد پاییز صدای رعد هایش تن آسمان را می لرزاند قطار بار
        ۱۳۹ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        عمری در پاییز یاد تو سر کردم درغفلت خواب پاییزی عمر خود هدر کردم خزان شد هم بهار و هم پاییزم
        ۲۱۶ بازدید     ۷۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        قیام شقایق سرخ بر پیکر خصم زخم کاری ست وطن وادی عشق نی ..... جای بی بند و باری ست نهراسیم
        ۱۶۲ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شب بود ستاره در نوردید با عشق کوه کهکشان را با لبخند زیبا پک می زد پیپ آبی هفت آسمان را
        ۲۴۷ بازدید     ۷۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سالیان سال دید دشمن درونمان برکه ای محبوس را کشت حسرت پیشترفت هایمان کل اقیانوس را عزمی
        ۱۹۲ بازدید     ۴۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مصمم در اندیشه خیال نظاره گر نوری از پس تاریکی ها. باورش بود امید است ... ثمره ی وجودش؛ وباز می
        ۴۸۶ بازدید     ۱۰۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        ورق می زنم روزگار پریشانی ام غم و شادی و همه روزهای تنهایی ام ورق می زنم برگ برگ پاییز ام
        ۱۳۸ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مقطوع النسل کردند زیر ساطور جلادی بنام ((زن ،زندگی ،آزادی )) دخترانی را که مادران فرد
        ۲۲۱ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سپرده ام به درد به غم به غصه نایم را بریده اند هر سه اهریمن به جان صدایم را من آن شاعره ی
        ۱۹۱ بازدید     ۴۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        وطن ای مام من تو مادری فداکاری افتخار است که نامی چو ایران داری در دل خاکت فرزندان با ایمان دا
        ۲۷۸ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        "خوشا آن دل که دلدارَش حسین است" همیشه بر لب اذکارَش حسین است به دنیا باحسین یار است اگر
        ۲۶۸ بازدید     ۴۹ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        دلش گرفته آسمون می باره از چشاش باز قطره قطره های بارون اشک غم آسمون شاد می کنه دلامون بازم ص
        ۲۴۶ بازدید     ۵۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        می سوخت در هیزم آتش غیرت معجنون آنگاه که زلف پریشان لیلا را در دستان باد می دید ....
        ۲۵۴ بازدید     ۴۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        چرا به زمزمه ای لب تر نمی کنی؟ ای دل ! دیوار سکوت خراب و فاصله کم نمی کنی ؟ای دل ! هست نشان هزار ع
        ۱۶۸ بازدید     ۶۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شب بود درمبهمی سکوت دوختم نگاه را از پنجره ی ماه به ایوان ملکوت هلال ماه وزیبای مهتاب نظاره
        ۱۷۹ بازدید     ۴۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خشک وتر باهم سوزد مادامی که باد شعله افروزد شهر شود دریا چون موج نعره برمی دارد نعره های ناگهانی
        ۱۴۷ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        دختری می دید رنج پدر گرد پیری آمدش آرام به سر روی آرامش ندید ، در پس کار جان فرسا گشت پیر و ا
        ۳۸۷ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مگر چه نجوا کرد ؟ صبا به گوش گلستان که اخم غنچه وا شد زخنده در میان بوستان زهر کرانه می آید :
        ۲۲۶ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خواهم سرود ! کتاب درد را دردی که آزرده حتی خاطر دنیای نامرد را قصه های من سراسر ماجرا قصه ا
        ۱۹۷ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        «برایت کافی نیست » ای من خسته این همه ننگ و نام بودن رفتن نفهمیدن این همه اتهام ! ای م
        ۳۶۰ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شاعر آن است که هر بار با جزر و مد امواج ذهن کوله بار پر باری به ساحل سخن هدیه آورد حتی با یک کلام ..
        ۲۳۸ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غربت فاطمه سیه پوش آسمان و اهل زمین است سالروز هجر یار امیر المومنین است مدینه
        ۱۶۵ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        دلش برای رسیدن نفس نفس می زد پاییز بود برتابستان بانگ جرس می زد شادان وخندان بود غمگ
        ۵۱۶ بازدید     ۷۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        دارم از مردم دلی اندوهگین طرحی از افسوس دارم بر جبین روزگار نا به سامانی شده ست نیستند آن
        ۱۸۷۷ بازدید     ۱۰۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        ای نگار همیشگی ،رهبر مهزیار همیشگی ،رهبر من شدم یار ومانده با تو هنوز انتظار همیشگی ،رهبر
        ۳۶۴ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        ناگه به شهر دلهره ها می بری مرا قدری درنگ کن ،به کجا می بری مرا حالا که پاسخی به سوالم نمی
        ۳۱۵ بازدید     ۳۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        جا ماندگان اربعین دلم دارد امشب هوای کربلا چه دلتنگم امشب برای کربلا گلویی پر از بغض دارم
        ۲۲۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        در سفر عشق......‌‌ به رسم ادب اول باید خدمت پدر مشرف می شدیم وبا کسب اجازه از ایشان به زیارت فرز
        ۲۱۸ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        آن نقطه ی آغاز که من و تو ما می شویم گر بچرخد چرخ تقدیر سرو رعنا می شویم
        ۲۲۴ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        حال و هوای مردم ما یاد باد آن روزگاران قدیم هرکسی بود در شهری مقیم دوستی ها بی ریا بود وفهیم
        ۳۱۵ بازدید     ۵۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        من که دانم خیمه ی عدل تو بر پا می شود دیده ای دارم که هر شب بی تو دریا می شود چون که می ترسم
        ۲۶۶ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غربت انتظار برسان ای باد صبا پیام مرا به گوش یاران مغرور پر مدعا
        ۱۰۵۰ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غروب حرم غروب حرمت به خود مات می کند ما را چو می بینیم جلوه‌ی ذات پاک یکتا را غروب حرمت
        ۳۰۹ بازدید     ۳۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        هوای محرم شد محرم هوای دلم بوی کربلا گرفت بی روضه خوان دوباره دل من عزا گرفت مرغ شوریده ح
        ۳۶۰ بازدید     ۳۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خدا نوشت به نام علی بنیاد جهان را و آفرید به نام علی ، زمین و زمان را نگاشته بود خدا پیش از
        ۳۴۵ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مژده شیعیان عید غدیر آمد بهر امامت ما علی امیر آمد خندید با لبخند غدیری زهرا تا دید علی بر
        ۲۳۲ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خالقم مرا گفت :نگارم به عشقت عالم آفریدم بدیدم بر تو بنیاد به مهرت شادی وغم آفریدم تو را روح
        ۳۳۰ بازدید     ۷۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سر آغاز تمام قصه های ناتمام من تویی بهترین سخن برای پایان کلام من تویی می نویسم قصه ای از عم
        ۲۸۵ بازدید     ۳۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        عنکبوتهای کن کف می زنند در جشنواره کن تا برایتان پر می کنید حنجره ها را از صدایتان بادی
        ۵۳۱ بازدید     ۸۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        گویا خیال ماندگاری دارد این غم با آبادان سر ناسازگاری دارد این غم تا خواب را از چشم مردمانش ند
        ۳۲۲ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سردار دلها سردارگرفت از پس تردیدها یقینش را رفت و بر گزید در این کار بهترینش را شکفته غنچه
        ۲۷۷ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        گاهی دلم می خواهد از خود سفر کنم ز این روزگار خسته خود باز گذر کنم تصویر مبهم بر نقشهای روزگار
        ۲۸۴ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        درد پنهانی باز امشب دل من در بند نگاهت زندانی است دریای آرام وشب زیبای دلم طوفانی است ه
        ۲۵۲ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مادرفرشته هستی خدا به احترامت جهان آفرید آنقدر کم بود پیش مهرت بهشت جاودان آفرید از آن لحظه آف
        ۲۹۱ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        عشق من خسته دل را چه به شیدایی عشق در عاشقان گشته تماشایی چه شب و روزی
        ۲۴۴ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شب‌های بی علی شب قدر می شود دلم می کند هوایت را به شهر مدینه می شنوم دردهای آشنایت را زمین
        ۲۸۳ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سال رفته،عمر رفته ای دوست سال نیکو تر از نیکو گذشت بر سر شوریده ،آرزوها از پر گیسو گذشت
        ۲۰۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شب میلاد تو درهای رحمت خدا وا بود غرق نور همه ی زمین و آسمان ها بود رجب بود و ماه خدا از آن ج
        ۲۴۲ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غریب شهر سامرا نه.... که آشنا هستی تو جانشین علی و عزیز خدا هستی هزار فخر ت
        ۲۰۱ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        باز غمین دل مولای مومنین است سالروز هجر مادری نازنین است بارانیست چشمان علمدار امر
        ۲۳۱ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سردار چون روح تو راه جنان گرفت شانت زمین نبود تو را آسمان گرفت تازه مست روی سردار شدیم سنگ
        ۲۷۲ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مالک رهبر خبر رسید که مالک رهبر آوردند ولی مالکی بی بال وپر آوردند رها تر از نفس صبح بانسی
        ۲۴۸ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        سالروز حضرت فاطمه سیه پوش آسمان و اهل زمین است سالروز هجر یار امیر المومنین ا
        ۲۸۳ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        زمستان گفت پنجره چه خواهی زمن طوفان جواب داد منم پیک رسیدن زمستان من کوله باری از بر
        ۲۰۰ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غربت مادر مسمار و در و میخ و آتش وای پسرم شیعیان من دیدید که چه آوردند به سرم بی رحما
        ۲۰۱ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        وادی عشق در این وادی هر چه دیدم با دیده ی مست گرد و غباری بود که بر دل آینه نشست چون
        ۲۴۵ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شهر من قیما خونه هامون رونقی داشت میون حیاطاش میز و صندلی داشت جمعه ها دور هم د خونمون جمع
        ۲۷۱ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        مناجات ز دیده سیل اشکم گشته جاری به عشقت می کند دل بی قراری پرستش را به من شای
        ۲۳۶ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        غربت انتظار برسان ای باد صبا پیام مرا به گوش یاران مغرور پر مدعا
        ۲۷۹ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        دست ملائک خواب دیدم که ملائک آب حیاتم دادند دست در دست از دام بلا نجاتم دادند تا رها
        ۱۸۰ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خواهر غریب از مدینه تا خراسان پی برادر روان شدی ز تقدیر روز گار به خاک قم مهمان شدی اگر
        ۳۲۳ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        شب فراق به شهر پر غم وغبار ما کسی سفر نمی کند زکوچه های تنگ وتار ما کسی گذر نمی کند دلم گ
        ۲۵۶ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        آرامش خیال شانه هایت محل آرامش وصالم بود بودن در کنار تو آرزوی محالم بود شب تا سحر ترن
        ۲۹۲ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        روزگار روزگار چون باشد تو را آموزگار درس را شروع کند از نقطه ی پرگار این معلم پیر
        ۲۹۳ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        آتش عشق از آتش عشقی که بود برجانت خبری نیست از گرمی شانه های مهربانت اثری نیست بر شب
        ۳۰۵ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        خسته شدم خسته شدم از بس که جانان تو بودم در به در هر سرا و بی سامان
        ۲۳۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        توصیه کرونایی به فرزند بشنو از مادر حکایت می کند داستانها را روایت می کند در کوچه و
        ۲۵۴ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        به یاد شهریار پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند مرده ام، از من سراغ زندگانی می کند نیستم ،
        ۲۶۹ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فاطمه بهرامی

        پدر آن لحظه ی زیبای نگاهت آغازم بود لبخند پر از مهر و وفایت نازم بود با هزار شوق مرا در
        ۲۵۹ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2