سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      شعر شبانه

      شعری از

      کوروش فلاح نژاد (رِند)

      از دفتر دگردیسی نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۳۵ شماره ثبت ۱۰۵۳۳۰
        بازدید : ۱۵۱   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)

      شبی چنین
      آرامشی ایستا
      روی ایوان خانه
      می‌خواند مرا 
      .
      هوایی چنین 
      صدای مادر 
      به شامی جانانه
      می‌خواند مرا
      .
      در سکوتی شگرف 
      دعوت به چای 
      با صدای پدرانه
      میخواند مرا 
      .
      خیالی شگفت
      وسط حیاط
      به بازی کودکانه
      می‌خواند مرا 
      .
      پابرهنه لب دریا
      هوس آب‌تنی 
      تابستان بی‌بهانه
      می‌خواند مرا
      .
      گذار از کودکی
      با شرم بلوغ
      در حمام زنانه
      ‌می‌خواند مرا
      .
      گذران عمر
      با سرشکی سرد
      در اندوه زمانه
      می‌خواند مرا
      .
      غرقم در سیاهی
      در خاموشی خاک
      مرگ دلبرانه
      می‌خواند مرا
      .
      گذشتم از روز
      بریدم از درد 
      اما رنج شبانه
      می‌خواند مرا
      .
      کوچه‌ی باران زده
      دختر پشت پنجره
      هنوز عاشقانه
      می‌خواند مرا
      .
      سیگار و کبریت
      الکلِ کشمش
      به مستی عارفانه
      می‌خواند مرا
       
      طناب و درخت
      به تاب‌بازی زندگی
      یا دار حلاجانه
      می‌خواند مرا
      .
      سیم های زندگی 
      روی نُت آخر 
      به سماع وحشیانه
      می‌خواند مرا
      .
      تاس آخر 
      در بازی باخته
      قاپ قمارخانه
      می‌خواند مرا
      .
      ماسوله شدم
      مسافری غریب
      به مهمانخانه
      می‌خواند مرا
      .
      سر رفتم از زندگی
      مرگ به مقدار لازم
      پیمانه به پیمانه
      می‌خواند مرا 
      .
      کجای راهم؟
      کجا آویخته‌ام؟
      راستی یا فسانه
      می‌خواند مرا
      .
      کوروش فلاح نژاد
       
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب بود
      موفق باشید خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0