سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 11 ارديبهشت 1403
    22 شوال 1445
      Tuesday 30 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۱ ارديبهشت

        شعر پایان

        شعری از

        کوروش فلاح نژاد (رِند)

        از دفتر شعر سیاه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۲۹۰۸۶
          بازدید : ۴۸   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)

        ببین چگونه به صلابت تهی جهان می‌خندم 
        در این تندر خشم‌آلود گشاده‌‌آغوش 
        برهنه و رقصان به توفان می‌خندم
        تا خاموشی را به آغوش گیتی بکشم
        به فریادهای مانده در جان می‌خندم
        به شرارت پیوستار این درد گنگ
        به هم‌چهره‌گی‌ام با مرگ
        سوگندخوران ‌می‌خندم
        به طلایه‌داران تاریخ بگو
        زمانی هم‌نورد زمین بودم
        نپرس چه شد مرا
        که به زمین و زمان می‌خندم
        در کشاکش مغلطه‌های رنگ‌به‌رنگ
        فلسفه ما ماندن بود
        اینک چنان جا ماندم 
        که رندانه به راستی و گمان می‌خندم 
        به ساده‌لوحان پست‌جان
        به مغزهای گرسنه 
        به انسانچه‌‌های بالانگر
        با تمام توان می‌خندم 
        الگوهای تازه و کهن را کاویدم
        همه هیچ‌ مطلق بودند
        در فراآگاهی‌ِ آسوده‌پندارم
        به تمام جهان می‌خندم
        سیاهچالی که نور می‌بلعید
        آن سو چون تپ‌اختر می‌درخشید
        اینجانب شاعر مرگ‌های هر روزه 
        به ساختار هذلولی کیهان می‌خندم
        رازی از پرده بر افتاد که گفتنی نیست
        لالوی درآمیختن‌ها
        به رازهای آشکار و نهان می‌خندم
        جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه*
        که انسان طفیلی جهان است
        به او
        به بتان
        به خدایان می‌خندم
        پیشکشتان باد به هر چه دل بستید
        فرای دلبستگی‌‌هایتان 
        به خلوت‌گه دلدادگان می‌خندم
        در محفل ما خاموشی برگزین
        گنداب انسان را هم نزن 
        آلت با شعر تفت نده
        که به هر چه شعر و داستان می‌خندم
        به واپسین دم که رسیدی مرا به یاد آور 
        که سوگواره‌ی خویشتن‌ام
        میانِ میان‌های لامکان
        از همینک به پایان می‌خندم
        .
        کوروش_فلاح_نژاد
        *حافظ
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۲ هفته پیش
        خندانک خندانک خندانک درود خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۲ هفته پیش
        سلام
        زیبا
        دلنشین
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0