شنبه ۱۳ ارديبهشت
نعش خواهش شعری از افسانه نجفی
از دفتر خورشید_خان اسد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۸:۴۶ شماره ثبت ۱۲۹۶۶۷
بازدید : ۱۶۹ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب افسانه نجفی
|
_در؛
شیهه کشان
می کشد کنار...
_گویی که جن دیده است!
_داخل می شود سایه ای
سرد و بی روح
می خزد به روی سینه ام
چون مار!
_می بلعد ؛
آخرین وامانده ی نفس هایم را
_تُف می شود نعش خواهشی
بروی بستری مسموم...
_وای اگر عشق نباشد!
_پیکر یک رویای باکره
در انزجاری تلخ
می شود معدوم...
|
|
نقدها و نظرات
|
درود استاد...یه جور میزانسن رو مثلا خواستم پیاده کنم...آهنگ عمودی هم که کلا سرم نمی شه...یه جور تصویرسازی صحنه مد نظرم بود...به بزرگواری خودتون ببخشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود
جسارتا فاعل چند سطر اول کاملا مشخص نشده؟
به عبارت دیگر آهنگ عمودی چگونه است؟