دوشنبه ۱۴ خرداد
|
|
از یاد من نمیروی تا وقتی که نفس دارم
تو زندون کسی نشم آخه خودم قفس دارم
از یاد من نمیروی تا وقتی
|
|
|
|
|
من مردانگی را در وجود پسربچهای دیدم...
|
|
|
|
|
آسمان از آدمیان خسته است
دادزند،رعد زند،باد زند
آسمان از منفی گرایان خسته است
خیس کند،ناله
|
|
|
|
|
باوڕت پێم نییە؟
پرسە لە ھاوین
چەن شەوانی
ڕێگەی کۆڵانەکانی ئەم شارەم پێواوە
باوڕت پێم نییە؟
پرسە
|
|
|
|
|
دگر این عالم فانی ماندنی نیست ...
|
|
|
|
|
شد فرش چمن، سفره ی گل شد همه جا باز
|
|
|
|
|
چیست این داستان زندگی..........
|
|
|
|
|
ســلام کــوه بلند ، بر ثبـات شهر انار
درود شهر همیشه بهار ، به سرو و چنار
|
|
|
|
|
جاده کولاکی و راهش چون دراز، ترکم مکن
راهِ افلاکی و وصفش چون هراز، ترکم مکن
آن یکی شد در تغار و من
|
|
|
|
|
نمازم را
به وقت تو میخوانم
به اذان تو
باطعم آلوئه ورای سرمازده
به سجاده برف
به سرعت برقِ رفته
|
|
|
|
|
سخن عشق بگوی که پیر جوان می گردد
قلمم بازبر سخن عشق روان می گردد
|
|
|
|
|
ادعاها فراوون
ما خدا رو دوست داریم
امّا فقط این وسط
حجابو دوست نداریم
|
|
|
|
|
با تو آغاز شوم در تو پایان یابم
زندگی را هرروز با تو میخواهم من
|
|
|
|
|
تقدیم به معشوقه ای که عاشقانش در گورند!
( کرونا)
|
|
|
|
|
در هر که خیال دوست مستی دارد
دل ماه وش مهرپرستی دارد
در عمق نگاه مهر ورزان چه کسی ست
در عرض سل
|
|
|
|
|
به دل سنگ قسم مردهام، اما انگار
نفَسِ سرکش من در به در تقویم است
بدترین قسمت این زندگی آنجاست، د
|
|
|
|
|
دور همایی بخرند شراب حلم
حول نمازش قلمی بیاد شام
|
|
|
|
|
من آن زندانی بند تو هستم
درخت سیب پیوند تو هستم
|
|
|
|
|
تقدیم به بیماران سرطانی
یک نفر زانو بغل در انتظار مردن است
سهم او از زندگی تنها فقط غم خوردن است
|
|
|
|
|
عجب دنیای بی رحمی غمش برغم بیافزاید
عجب دوران تاریکی که شب هایش بیاراید
|
|
|
|
|
من پُرم از لحظه هایی که خطا
در آن جاری شده بود
از تمام آن خطاها العفو
|
|
|
|
|
دنیا همه هیچ است،بدان دل بستی؟
سرمایه خود را نده برهر دستی
....
|
|
|
|
|
سلام بابای من ،گل یاس(عج)
سلام ای منجی عالم ،نبض هستی
سلام آخرین ذخیره خدا بر زمین ،صاحب الزمان
|
|
|
|
|
بیا جانم بیا این ور بازار
|
|
|
|
|
دامن مکشان از من،برگرد و صدایم کن!
|
|
|
|
|
عشق من آرزوم بمون
من با خیالتم خوشم
|
|
|
|
|
رحمت العالمین است آن رسول نازنین
|
|
|
|
|
رأي خـدا بـر آدميـان رهنمون شـود
گـر رأي آدمي ، به سـر آسـمان شـود
|
|
|
|
|
قلم بنویس از دله تنگم
که من سالهاست اسیر یه جنگم
|
|
|
|
|
سکوت کن بگذار گریه شود عادت ما
|
|
|
|
|
زندان بان
در بند کش،ازتو دارم یک خواهش
با این دیوانه نگه دار سر سازش
این ناتوان بی همه چیز را
|
|
|
|
|
یار گر پروانه باشد لاجرم
شمع را پروا، نه باشد از عدم
|
|
|
|
|
بخت من شور و اگر شیرین تویی
|
|
|
|
|
کمی خورشید می خواهد
برای صبح فردایش!
|
|
|
|
|
این روزها دلواپس ایام عیدم
صید فتاده مضطرب دردام عیدم
حالم مساعد نیست ازدرد نداری
مادام در
|
|
|
|
|
داره بارون میاد..............
|
|
|
|
|
دور از نگاه سرد پسین و پسانهها
میروید از عبور هوس ، جاودانهها
آوندهای صبح پر از نور آشتیست
|
|
|
|
|
با یاد تو از خاطر آشفته افگار
یک باره غبار غم ایام زدودم
|
|
|
|
|
تنهایی ام را دوست دارم
همچون درختی که هیچ پرنده ای
بر شاخه های آن لانه نساخته
...
|
|
|
|
|
یه وقتایی به یه جایی میرسی که خسته میشی از نگاه فیلسوفانه و عمیق به زندگی...
|
|
|
|
|
رفته اند همه دوستان از این ملک
|
|
|
|
|
یه احساسی میگفته بی شک
یه حسی افتاده تو شک
همون احساسی گفته بی شک
که عشقمون افتاده تو شک
حالا ک
|
|
|
|
|
ما بر این باور تلخیم که شب ماندنی است
|
|
|
|
|
روز و شب خیره به سیمای تو باشم خوب است
|
|
|
|
|
تاشدی سنگ گرانی چو عقیق یمنی
|
|
|
|
|
* بنیاد عشق*
اندوهِ بزرگیست که آغوش به من داد
آن کس که تو را از برِ من زود جدا کرد
ای کاش که نز
|
|
|
|
|
دربهار زندگی عمرم خزانی میکند
|
|
|
|
|
جهماڵی تۆ پڕ له ژانه،
رێشه دڵیان
-- ئهو پیاوهکانی وا تۆیان دیهی!
|
|
|
|
|
تو ای کابوس شب هایم
تو هستی نور شهرهایم
دیدن تو زندگی کردن است
من به امید تو هنوز سر پایم
|
|
|
|
|
نـقّـاش بکـش یـک پـل ؛ بـیـن مـن و تنـهایـی
در حـال تمـاشـائیـم او آن ور و ایــن ور مــن
|
|
|
|
|
با سبزه و گل بیا تبانی بکنیم
بلبل بشویم و نغمه خوانی بکنیم
عید آمده است و رخت دل چرکین است
ای ع
|
|
|
|
|
نخواه از من که با شعری، بگویم وصف حالی را
تو نامت کرده با "مریم" معطر این حوالی را
چرا تنها بم
|
|
|
|
|
عشق،ماندگارترین و زیباترین اثرِ خالق هستی است...
|
|
|
|
|
خوشی یعنی نخوردی شام اما
برای کفتری گندم بپاشی
گمانم زندگی یعنی همین که
کسی باشد که امیدش تو باشی
|
|
|
|
|
دیوارها ساکتند ،
درها البته بسته ...
|
|
|
|
|
ایکهآنبالانشستی
فکرمردمنیستی
|
|
|
|
|
داغ آن بوسهاولتوبدان پابرجاست
تا ابد حسرتم این است که یارمنشدی
|
|
|
|
|
لب چو تر می کنی ............
|
|
|
مجموع ۱۲۴۵۰۷ پست فعال در ۱۵۵۷ صفحه |