چهارشنبه ۲ خرداد
|
|
وقتی بهاران می رسد باغم گلستان می شود!
|
|
|
|
|
صوفـي زِ صافي اش پُر علم و معرفت شـد
از راستي و صدقش داراي اين صفت شـد
صوفـي
|
|
|
|
|
تحت محل
هست در نزدیکی شازند دهی
لذتی دارد گر آنجا پانهی
روستایی کوچک اما با صفا
مردمانش ساده
|
|
|
|
|
از حال استمراری ام پیداست
آینده هم تنهای تنهایم !
|
|
|
|
|
فقر می بارد بر قامت سرد شهر
|
|
|
|
|
یغمازده
عمری که به دنبال تو دیوانه ترینم
آواره ترین خار و خس روی زمینم
تقدیر چنین بوده که حیران
|
|
|
|
|
تو را من دوست دارم صبح رویش
|
|
|
|
|
خانۀ احساسِ من بی تو غریبانه است
بی در و بی آینه ، تیره و ویرانه است
غمزۀ چشمانِ تو، غم ز
|
|
|
|
|
وقتی خدای ذوالعطا چشمان آهو آفرید
چشمان زیبای تو را زیباتر از او آفرید
|
|
|
|
|
ای شقایق ...موهایت سهم کدام شعر شده بود
|
|
|
|
|
میزبان خوبیست اسفند
مثل کوکب خانم
|
|
|
|
|
زندگی کوتاه است ، از اذان تا تلقین
|
|
|
|
|
این جام شراب چو من بیقراری بوده است
|
|
|
|
|
شاید شاعر باشم
شاعری گمشده
مجید_محمدی(ساره)
دوستت_دارم
|
|
|
|
|
ای عزیز دل ز همنوعت دمی غاغل مشو
هر چه این دنیا تورا بخشید ؛ پس خواهد گرفت
بین سلطان و گدا
|
|
|
|
|
مرا در موقف قُرب بداشت و بگفت؛ هیچ چیز از من دورتر نیست و هیچ چیز به من نزدیکتر نیست؛ مگر آنگاه که
|
|
|
|
|
غمه دوریت چقدر زود پیرم کرده
با فکر های مختلط بد درگیرم کرده
میخوای منو با دوری تنبیه کنی تو
میخو
|
|
|
|
|
زاده ی زهرای اطهر را ز کنعان می برند
حضرت موسی بن جعفر را به زندان می برند
|
|
|
|
|
چه شود گر بکنی،رحم دل مسکین را
که باده به رهت،هم دل و عقل و دین را
....
|
|
|
|
|
برخیز و دلا پر زن،هنگام بهار آمد!
|
|
|
|
|
روزگاری را بدون عشق سر کردم نشد
|
|
|
|
|
" این که میگفتی کجا باید برقصم
جایش اینجاست
زیرِ سایه های غم
زیرِ ضربه های این شمشیرِ یار "
|
|
|
|
|
تشییع عشق ماست، که بر دوش دیگران
|
|
|
|
|
سلام ای رنگ وروی شبنم عشق
سلام ای برگ سیمین مریم عشق
زسر سبزی چو افرایی ورا شی
گهی باران نرم و
|
|
|
|
|
خرابه حالم مثل سازی که شکسته
مثل آوازی که خواننده اش سالهاست مرده
|
|
|
|
|
.
اقرا بسم ربّک الّذی خلَق
خلَق الانسانَ مِن عَلَق
|
|
|
|
|
خداوندا تو دانـي سِـر دانش
به بي دانش ، دهي اسرار پوشش
به خلق خود ، ز
|
|
|
|
|
تو را که دعوت دیرینه کرده خانة چشم
روا مدارکه از دیدگان نهان مانی
|
|
|
|
|
قربانی عشق
مرا مستی زند سر تا به پا فریاد امشب
پریشانم چو گیسویش به دست باد امشب
کمان گردیده قا
|
|
|
|
|
کمی از عطر گیسوی رهایت را به دست باد دیدم
|
|
|
|
|
پشتِ دروازۀ دلِ تنگم
درد چون زهرِمار، منتظر است!
اشکِ گرمم چه سرد میبارد
در گلویم هَوار، منتظر ا
|
|
|
|
|
از یاد من نمیروی تا وقتی که نفس دارم
تو زندون کسی نشم آخه خودم قفس دارم
از یاد من نمیروی تا وقتی
|
|
|
|
|
من مردانگی را در وجود پسربچهای دیدم...
|
|
|
|
|
آسمان از آدمیان خسته است
دادزند،رعد زند،باد زند
آسمان از منفی گرایان خسته است
خیس کند،ناله
|
|
|
|
|
باوڕت پێم نییە؟
پرسە لە ھاوین
چەن شەوانی
ڕێگەی کۆڵانەکانی ئەم شارەم پێواوە
باوڕت پێم نییە؟
پرسە
|
|
|
|
|
دگر این عالم فانی ماندنی نیست ...
|
|
|
|
|
شد فرش چمن، سفره ی گل شد همه جا باز
|
|
|
|
|
چیست این داستان زندگی..........
|
|
|
|
|
ســلام کــوه بلند ، بر ثبـات شهر انار
درود شهر همیشه بهار ، به سرو و چنار
|
|
|
|
|
جاده کولاکی و راهش چون دراز، ترکم مکن
راهِ افلاکی و وصفش چون هراز، ترکم مکن
آن یکی شد در تغار و من
|
|
|
|
|
نمازم را
به وقت تو میخوانم
به اذان تو
باطعم آلوئه ورای سرمازده
به سجاده برف
به سرعت برقِ رفته
|
|
|
|
|
سخن عشق بگوی که پیر جوان می گردد
قلمم بازبر سخن عشق روان می گردد
|
|
|
|
|
ادعاها فراوون
ما خدا رو دوست داریم
امّا فقط این وسط
حجابو دوست نداریم
|
|
|
|
|
با تو آغاز شوم در تو پایان یابم
زندگی را هرروز با تو میخواهم من
|
|
|
|
|
تقدیم به معشوقه ای که عاشقانش در گورند!
( کرونا)
|
|
|
|
|
در هر که خیال دوست مستی دارد
دل ماه وش مهرپرستی دارد
در عمق نگاه مهر ورزان چه کسی ست
در عرض سل
|
|
|
|
|
به دل سنگ قسم مردهام، اما انگار
نفَسِ سرکش من در به در تقویم است
بدترین قسمت این زندگی آنجاست، د
|
|
|
|
|
دور همایی بخرند شراب حلم
حول نمازش قلمی بیاد شام
|
|
|
|
|
من آن زندانی بند تو هستم
درخت سیب پیوند تو هستم
|
|
|
|
|
تقدیم به بیماران سرطانی
یک نفر زانو بغل در انتظار مردن است
سهم او از زندگی تنها فقط غم خوردن است
|
|
|
|
|
عجب دنیای بی رحمی غمش برغم بیافزاید
عجب دوران تاریکی که شب هایش بیاراید
|
|
|
|
|
من پُرم از لحظه هایی که خطا
در آن جاری شده بود
از تمام آن خطاها العفو
|
|
|
|
|
دنیا همه هیچ است،بدان دل بستی؟
سرمایه خود را نده برهر دستی
....
|
|
|
|
|
سلام بابای من ،گل یاس(عج)
سلام ای منجی عالم ،نبض هستی
سلام آخرین ذخیره خدا بر زمین ،صاحب الزمان
|
|
|
مجموع ۱۲۴۲۳۵ پست فعال در ۱۵۵۳ صفحه |