سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
|
|
کارم همه نوشیدن از جام شرنگ است
آشفتگی از وضعیت خویش به ننگ است
|
|
|
|
|
دیگر این عمر گران را فرصت تکرار نیست
|
|
|
|
|
اين بذر محبت ،به من آمد كه بدانم
زين بذر محبت ،به جهانـش بنشانم
در رهگذرسيل
|
|
|
|
|
حریم خلوتمان را به یک جهان ندهم
|
|
|
|
|
زندگی لبخندیست
با گریه آغاز با گریه تمام می شود
|
|
|
|
|
نازنین سیمای طبیعت ،
نازنین سیمای طریقت ،
مرا برد به افکارِ عمیق ات
|
|
|
|
|
گـر بـتوان ، كار نـكوتر كنيـم
طاعـت از آن ، حكمـت داور كنيـم
قابـل
|
|
|
|
|
دفترچه ی شعرم خوابیده در ایوان
|
|
|
|
|
تورا غیر معمولی دوست دارم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
لبخندت عمیق ترین احساس را
در دلم می آفریند
نبض
|
|
|
|
|
بیچاره سرنوشتم آواری از خاک و خشتم
|
|
|
|
|
از خانهای که تو در آن
--نیستی!
و از پنجرههایی که بستهاند،
بیزارم!
|
|
|
|
|
پا به ماهست ذهنم،
خیالت را!
چه وقت کودک آمدنت؛
-پا به خانهام بگذارد؟!
لیلا_طیبی (رها)
|
|
|
|
|
ای که تو هر چی هستی جز خدا
با خدا چه میکنی ای بی خدا
به گمانت تکه ای از جنس او
زاده ی خ
|
|
|
|
|
شاعرم دستم به خون هیچکس رقصنده نیست
در گلستان تبار ما گلی بی خنده نیست
در میان شعر م
|
|
|
|
|
درد او دییر کی
اوتوروپ آمما قالخانمیاسان
|
|
|
|
|
غریو نعره رستن ز جان کهنه شبان ام هزار سال دروغیست...
|
|
|
|
|
گفتند که ازشاعریش خیر ندیده
امااما غزلم با تو مکافات خوشی داشت
|
|
|
|
|
مپرس که مصیبت ها کشیده ام
|
|
|
|
|
پرنقش ترازفرش
دلم بافته ای.....
|
|
|
|
|
بنده کوی توام در بخشش و جود و سخا
|
|
|
|
|
شب یلدا در سرزمین عجایب زمستانی
|
|
|
|
|
تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها
|
|
|
|
|
شده سنگین نفسم گشته دلم برگ خزان
|
|
|
|
|
تا تو رفتی همه جا سیل ِ خزان جاری شد
|
|
|
|
|
سایه ها گرچه بلندند به هنگام غروب
عمر این هیمنه مغلوب زمان می بینم
|
|
|
|
|
حکایت میم بریده
ماه در ایوان زمستان سختی را داشت
|
|
|
|
|
کاش روزی برسد ارز فراوان گردد...
|
|
|
|
|
خیس میشود کاغذم ،
ز همدستیِ اشکهای خوشحالی و،
با حس وحالِ بارشِ باران
ز شوقِ باران
|
|
|
|
|
بيـا جانـا نصيحـت بشنـو از من
بـبند آن مهـر نيكويـان به دامـن
اگ
|
|
|
|
|
اینجا شب و روز چشمها بارانی ست...
|
|
|
|
|
کاردنیا همه بی دین و شرف
افزون طلبی گشته هدف گشته هدف
بیگانه شده همره و همراه سوا
حیف از هم
|
|
|
|
|
ماهی قرمز کوچک توی تنگ
خبرت نیست ز سرسبزی خاک؟
از دم باد بهار
از غم دوری یار؟
|
|
|
|
|
فلک را چون که بی کوکب ببینم
چو لیلی هست و مجنون را نبینم
|
|
|
|
|
سرِ داری سرِ یاران برقص آید بزیبایی
|
|
|
|
|
خاطراتت همه در خاطره ام شیرین است
|
|
|
|
|
مثل پرواز قناری در قفس جا مانده ام
در میان میله های سرد غم وا مانده ام
مثل شمعی که برای نذر روشن
|
|
|
|
|
1گلِ سُهری مِنِ دستِت،لَچَکِ سُهر به سَرِت گُلُپِت سُهرُ لَوِت سُهرُ جُوِه سُهر بِه وَرِت
ای
|
|
|
|
|
روزی که اخرین طلوع خورشید برای من بدون تو و اولین غروب من به دور از تو خواهد رسید،
|
|
|
|
|
مثال مرد سرگردان میان لحظه درگیرم
و گویی حال من خوش نیست
و دارم عشق میگیرم!
|
|
|
|
|
روی جاده خیس بارون میزنیم قدم
دزدکی دستمونو میزنیم به هم
|
|
|
|
|
ای الهه ناز
خوش رو و دمساز
بگشا تو هر راز
که خوشتر زنم ساز
|
|
|
|
|
کس ندانست آنچه را بر ما گذشت
|
|
|
|
|
خواندمت
به گوش سیب های کال
گل انداخت
گونه هاشان...
|
|
|
|
|
پرکن قدحم ساقی از باده رنگینت
|
|
|
|
|
به نام زندگی قداره آوردید و چاقوها
|
|
|
|
|
تو همدم و یاورم شدی تنهایی...
|
|
|
|
|
🖤 شدی شبیه جمعه های انتظار 🖤
|
|
|
|
|
مکتب ادبی نورگرایی
شعر پیشرو
شعر سروش
|
|
|
|
|
بنام خدای مهربانم
گاهی دور میشوم از فاصله ای که میان من و خدایم افتاده
و گاهی به
|
|
|
|
|
جانم به جانَت بند و تو ، از جسمِ بی جان میروی
ماهِ شبِ تاریکِ من ، با روی تابان میروی
|
|
|
|
|
آرام رفت خانه در را به پشت سر بست
با خود به خانه میبرد یک دل پر از جدایی
|
|
|
|
|
با صدای مریم عبد الله جان و تنظیم ودود خان
|
|
|
|
|
ز گریههای بشر روز آمدن پیداست
که آخر همهٔ قصهها پشیمانیست
احمدصیفوری
|
|
|
|
|
یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی
|
|
|
|
|
نرفته از تو سواری به ارگِ دل فریاد
امیر غمزه ی چشمت سپاه می خواهد
|
|
|
|
|
دیدمش گفتم منم اما چرا نشناخت او
|
|
|
|
|
روزگاری باد آمد تُحفه اش نیرنگ بود
تحفه ای رنگی که با رنگ و ریا هم رنگ بود
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۶۲ پست فعال در ۱۵۴۸ صفحه |