يکشنبه ۹ ارديبهشت
|
|
جمعه ها آه نگفتن ها مرا وا می گذارد...
|
|
|
|
|
حاصل دیوانگیهایم هنوز ، پیدا ز کردار است ، چرا
|
|
|
|
|
هر شبی رابه سحر وصف تو زیبا کردم
دو غزل نذر دو چشمان چو؟ شهلا کردم
|
|
|
|
|
آرام و چه زود شد سرد
روزگار که با من چه کرد
دل در حریم دوست به دنبال رهایی بود
غافل از دوست که خو
|
|
|
|
|
بیا ای
گل آفتابگردان
رخ خود
به من بگردان
منم آن
خورشید تابان
که عشق خود
نمودی هر بار
به سوی
|
|
|
|
|
ای عشق! میخواهی مرا ویران بسازی
|
|
|
|
|
شده از درد و جراحت خفه و لال شوی؟!
دلبرت تیغ کشد، در دل او چال شوی؟!
|
|
|
|
|
تصور هامی سازم
و شعرها می گویم!
|
|
|
|
|
ز دیدارش پریشان شد دل من
به تیر غمزه ویران شد دل من
|
|
|
|
|
مرا در دل کشاکشهاست میان جان و ابرویت / به هر سو میکشد دل را هلالِ ماه ابرویت
|
|
|
|
|
امشب از تقدیر خود ، غمهای ناب آورده ام
|
|
|
|
|
شهر ما عاشق نداشتُ، دوره گرد
هر چه آمد به سرش را دوره کرد
|
|
|
|
|
من شورِ جوانی به سرم نیست دگربار
|
|
|
|
|
شعری کودکانه در مورد امام زمان (عج) ...
|
|
|
|
|
اشکها در گوشه ی چشمِ زنی
زن که نه، زنبیلی از دردِ تنی
می شود آب از تب فرزند خود
از نبود پولِ
|
|
|
|
|
حجم بزرگی از اندوه بر سقف دلم سنگینی می کند
باید پارویی از جنس امید باشد
تا بروبد اندوه را
از سق
|
|
|
|
|
گاهی اوقات آنقدر دلم میگیرد
که از دنیا و آدماش متنفر میشوم
|
|
|
|
|
تو ای سید علی(ع)محبوب عالم
تو را دارم کنارم خوشبحالم
امام عصری و فرمانروایی
چراغ راهی و نور خدایی
|
|
|
|
|
«تو زیباترین اشتباه منی »
|
|
|
|
|
در آن هنگام
که شب, خورشید
در آن سوی زمین
برای خود می رقصد
مرا درد عجیبیست در دل
|
|
|
|
|
قرق شکست خزان را ولی بهار نشد
|
|
|
|
|
در انتظار اکران
بر پرده ی خیال
دست به دست می شود
جوانی...
|
|
|
|
|
دلم درگیر عشقی شد که با جان غرق در آنم
نمیدانم چه کردی که شبیه موج طوفانم
دلم این ساحل دلواپسی
|
|
|
|
|
شعر و موسیقی از قدرت الله حاجی پور
شــرر در خیمـــه ها افتـــــاد
بلا روی بلا افتــــــــــــــــ
|
|
|
|
|
پایان شب سیه سپید نیست...
|
|
|
|
|
ای ابرِ بی بارانِ من
اندوهِ بی پایانِ من
|
|
|
|
|
کبریتی کشیده می شود
سیگاری روشن شده...
|
|
|
|
|
نمک بر زخم من دیگر
ندارد در سوزانی
|
|
|
|
|
در حجم یک دانه انگور بر خاک افتاده...
|
|
|
|
|
دلم درياى خون اما نگاهم آسمان است
ميان آسمان و موج خون رنگين كمان است
سكون، مرداب بى رحم ت
|
|
|
|
|
تقدیم به تمام عزیزانی که در کنار ما نیستند
|
|
|
|
|
در حمایت از مردم مظلوم غزّه و فلسطین و محکوم کردن صهیونیست
|
|
|
|
|
حالا که رسیدن به تو امکان پذیر نیست
در لطف و مراعات منم جای نظیر نیست
|
|
|
|
|
دو سپید کوتاه+ یک شعرخوانی
|
|
|
|
|
گل ناز عطر احساسم شدی باز
|
|
|
|
|
داستانکی موزون از کتاب صدای پای احساس+ یک شعرخوانی.
|
|
|
|
|
یک سپید کوتاه+ دکلمهی غزل گروه عاشقی
|
|
|
|
|
برای تفکر وآگاهی هزینه ای پرداخت نمی شود..
|
|
|
|
|
سوت میزند برای خودش قطار و،
مستانه میرود به روی ، ریلِ زندگیش
|
|
|
|
|
دلت میخواد برات از بم بگویم
از آن شهری که شد در غم بگویم
|
|
|
|
|
رد میشن این روزا از جلوی چشمَم
|
|
|
|
|
آه ای برادر
سه سال گذشت از آن روز شوم
از آن روزی که تو را از من گرفت
ای برادر،عزیزترین عزیز من
|
|
|
|
|
من هزاران راز پنهان در کتاب سینه دارم
|
|
|
|
|
وقتی انسان از زندگی توقع داشته باشند . راضی به یک جا ماندن نیستند باید تجربه کنند .در نتیجه همان ش
|
|
|
|
|
ای آنکه گذشتی ز همه عمر و وجودت
|
|
|
|
|
خسته و بیمارم از این روزگار
کرده اندیشه از من فرار
ای ابر خرد باز بر من ببار
تا شاد شود دل تپ
|
|
|
|
|
دوباره دل به نوای ترانه خواهم داد
به دست عالم و آدم بهانه خواهم داد
|
|
|
|
|
آن یار دلی داشت که با من شده همدم
|
|
|
|
|
این شعر وضعیت فعلی کشور عزیزمان ایران را بررسی میکند.
|
|
|
|
|
بی تو...پاییزی
شده ام!!
که خزانش
با
یاد تو...
برگ می ریزد!!!
بابک پولادی فراز
|
|
|
|
|
دیریست که اینگونه دَر و دَرهَمی
در پنجره ات نیز دَر و دَر....، هَمی
من کُنج اتاقم دَرَکِ سافِلین
|
|
|
|
|
سپر میافتد و موشک، فلج شود ز حضورت
نه غزّه کل جهان را گل بنفشه بکاری
احمدصیفوری
|
|
|
|
|
آشنا بود آن نگاهش مثل حس بوی نان
مثل آغوش پر از حس غریب عاشقان
|
|
|
|
|
عشق منی و بی بهانه دوستت دارم
ای نازنینم عاشقانه دوستت دارم
|
|
|
|
|
غم بگفتم کای غم جانسوز من
تو رفیقی هر شب و هر روز من
|
|
|
|
|
درد من درد ندارد به درد ها
|
|
|
|
|
النازجاری گشته است بیتا چو ناری گشتهاست
حالا که با زهرا شدم جانم به باری گشتهاست
|
|
|
|
|
من با تمام شهر جنگیدم
حالم از این دنیا به هم میخورد
|
|
|
|
|
این شعر از احساس درونم نشئت گرفته
|
|
|
|
|
وقتی که زد خنجر رفـیـق ...
|
|
|
|
|
هر چه آید به سرم خشک و تر اش باکی نیست
تنم از آهن و فولاد و دگر خاکی نیست
بانیان در صف پرشور صلات
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۰۲ پست فعال در ۱۵۴۷ صفحه |