جمعه ۱۱ فروردين
|
|
من شاعری درمانده ام / بی کس و تنها مانده ام / ...
|
|
|
|
|
سرمای زمستان
هنوز،
در تنم مانده
انگار تکه های یخ
بسته راهِ رگ هایم را
زنده ماندنم آرزوست...!
|
|
|
|
|
سیبی از شاخه تکاندیم و به زیر افتادیم
سر یک شاخه چه بر روز بشر خواهد رفت...
|
|
|
|
|
چون شکفت گل از بهار کوی تو
خط بر ابرو کشید ملک با مینوی تو
تا بهار آمد به باغ جام مستی
|
|
|
|
|
چهل سال است،
چهار واژه پاره می نگارم...
|
|
|
|
|
چه زیبا شود گر زمستان بمیرد
تن دی به یلدا شب آتش بگیرد
بسوزد در آتش زمستان و سرما
به رخسار دی رو
|
|
|
|
|
دراقیانوسِ وارونه ی آسمانِ آبی ،
بهاران موج میزد
|
|
|
|
|
✔︎آغاز صبح
درحسرت دیدار چشم ها بخفت
هجرت دل ها برجای دگر رفت
باد نسیمی برسر جنگل،دریا و کوه ه
|
|
|
|
|
مقابلم ،خواهش در آغوشم بود
|
|
|
|
|
دیشب به سرم زد همه بی خوابی
گویی دلم افتاده به آوار و خرابی
|
|
|
|
|
کسی کنار گلهای نیلوفر ،شرم زیبای دخترانه اش را بر من میدوخت
|
|
|
|
|
دوش دیدم بر در میخانه مردی خفته بود
مست از بازی دوران و کمی آشفته بود
|
|
|
|
|
تورا از دور میبوسم میان خواب وبیداری
ونامت میچکد از من شروع یک خود آزاری...
هنوز چشمان غمگینم
|
|
|
|
|
دعای یا مقلبدن تحول گلدی احواله
|
|
|
|
|
دیدن زیبایی ات صبر مرا مغلوب کرد
|
|
|
|
|
هر چند در جوار تو من بی صداترم
بنگر دمی به چشم و نگاه رساترم
|
|
|
|
|
هر که می بیند مرا
پندم کند....
|
|
|
|
|
افتاده ماه چهره نگاری به فال ما
|
|
|
|
|
خواب دیدم من شبی چوپان طعامم کرده بود
گرگ مجلس دیده ما را هم کلامم کرده بود
گفت ما را راه مستی را
|
|
|
|
|
منم فرزند خاک آریایی
ابر سرباز یک رنگ و خدایی
به دستم یک کمان از جنس آرش
به آن یک بیرق سرخ رها
|
|
|
|
|
به دیدار تو ره بردن دلی بی کینه میخواهد
|
|
|
|
|
بیا یک دم به شهرستان لنجان / به خاکی که نباشد بهتر از آن / ....
|
|
|
|
|
زندگی چیست شاید باریدن باران به سر شاخه ی سبز.
شایدم باد وزیدن بر ورق همسایه ی ماست.
|
|
|
|
|
گفتی به لبم لب نزنی چون رمضان است
|
|
|
|
|
ازچشم غم سرخ انتظامی چکد.
|
|
|
|
|
با یک گل هم
بهار می شود...
|
|
|
|
|
جـاذبــه دارد زمیـن خوشتـر کسی
عشقِ یزدان میبرد او را به عرش
|
|
|
|
|
بنازم همت کاج را که
باج به زمستان ندهد
|
|
|
|
|
هرگز بیگانه در نگاه دریا آشنا نمیشود
|
|
|
|
|
در گوشه زندان به تو فکر میکنم
|
|
|
|
|
وَجَنات ام ، با نِی ام ،
آنچنان فرقی ندارد
منِ نِی قلیون
|
|
|
|
|
کی تو کفتار بدیدی که سرامد شود از شیر سترگ؟
|
|
|
|
|
بوی نمناک درختان و شر شر آب(به ضمه حرف ش)
|
|
|
|
|
زندگی پرواز شوق عاشقان است
زندگی اشکان چشمعاشقان است
زندگی گلبرگ روی عاشقان است
زندگی نصف انهار
|
|
|
|
|
تو هم مثل منی انگار اما دورتر از من
تو هم انگار تنهایی ولی مجبورتر از من
تو هم در دل غمی داری ولی
|
|
|
|
|
زندگی باید کرد
گاه با کلی درد
گاهی با دلی شکسته از نامرد
|
|
|
|
|
اکنون پاییز است یا که بهار؟
|
|
|
|
|
دلتنگ مینا هستم و در فکر او روز و شبم
|
|
|
|
|
رمضان است رمضان است رمضان ماه خدا است...
|
|
|
|
|
خورشید که غروب می کند
زیر نور ماه
ستاره ها را می نگرم
و در خاطرات گذشته غوطه ور می شوم
سالیان سا
|
|
|
|
|
حضورت در وجودم مثل خون است
|
|
|
|
|
گفته بودی که به شعر وصف روی تو کنیم
روی دیوان غزل ، غزل از لطف غم ات
|
|
|
|
|
هرگز نفهمیدم من عشق چه معنا دارد
به نعمات رخ است یا که زیبایی دل؟
|
|
|
|
|
شاید این روزها بروم پر بکشم تا رویا
|
|
|
|
|
ای که داری به دلت میل تماشا کردن
رو به دیدار همان خوشکلک دنیا کیش
|
|
|
|
|
خدایا هستی هردل را پناهی
به حق رحمت خود باش پناهش
رحیم و عادل و تو تکیه گاهی
|
|
|
|
|
قدح ام پُرکن ای ساقی !
مگذار مستی ام آرام بگیرد
|
|
|
|
|
حـــذر دارم خــــــداونـــــــدا ز روزی
چو لــذت از دعــا بــر مــن نباشد
چه سان بینم ترا در
|
|
|
|
|
یک اشتباه را چند بار مرتکب شدم
|
|
|
|
|
به حدس وشکل یک چیز ،قاطعانه مرا به دام خود مکشان
|
|
|
|
|
کنار گذاشته ام
خودم را برای روز مبادا...
مثل دوستت دارم هایی
که پوسیدند
ته جیب هایت...
ونامم ک
|
|
|
|
|
✔︎ققنوس
ققنوس منم که در غم شب و روز را به هم دوخته ام
ودر اتش ناخواسته بال و پر سوخته ام
از آ
|
|
|
|
|
وقتی که خورشید دلم گم شد...
|
|
|
|
|
آخر مرا با یار وفادار چکار ؟
|
|
|
|
|
با دفتری از ترانه بر می گردم
|
|
|
مجموع ۱۱۳۳۵۵ پست فعال در ۱۴۱۷ صفحه |