محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
جمعه 28 ارديبهشت 1403
روز بزرگداشت حكيم عمر خيام 10 ذو القعدة 1445
Friday 17 May 2024
به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹
جمعه ۲۸ ارديبهشت
زندگی قصه ی وصلی ست که آهنگ جدایی دارد...
تویی آرامش ساحل
منم دریای آشفته
فرار از وحشت دنیا
منو سمت تو آورده
میل صحبت هست این دریای نا آرام را
گذشت عمر بمن درس بیشتری آموخت
برای ثروت دنیا رِهِ ستمگری آموخت
• رونق این بانو باشد نرگس مستانه ات
• هرنگاهت شاد سازد روزگار آرزو
• از همین حالا بگویم تا به
با تو هنوز میشود از او گفت
وقتی هنوز پای دلت گیر است
اورا بکوب سخت به چشمانم
این ضربه های آخر
بوستان عشق
بیا بگذار روی قلب من یک بار دستت را
که تا بینی تو تاثیر نگاه چشم مستت را
به مویی دست و
بی تو امید زندگی کمرنگ است...
ای شقایق من ...برای تو می نویسم
با صدای هق هقم خو کرده این دیوارها
گفته بی پرده سخن از لحظه ی غمبارها
بیا جادوگر جانم ، به جادویی تو خوابم کن
شراب بوسه ام ده بیخود و مست و خرابم کن
گر منبع حكومت ما را ، طراز4 بود
دست تمام ملت ايران ، كه باز بود
گ
در کوی تو یک امشبی افتان و خیزان آمدم
با یک دل پر حسرت و باچشم گریان آمدم
گشتم خمار باده ات پر
تمام عمر کنار تو زندگــــــی کردم
تصورات حلالی،که پر شده از تو!
واله_مختاری
وسعت ِ آغوش تو
در چنته ی دنیا که نیست !
زندگی قصه ی تکراری ما انسانهاست
هر کسی در ته این قصه به نوعی تنهاست
بزم ساقی و ساغر از دم بخروش آمد
بعضی وقتا هاباید گذشت و نماند ...
گاهی بایدداستانی را بست ونخواند...
حوصله ای راسربرد رگی را کنی ا
!name / hallo ! humans
Poet :nima yushij
آی آدم ها!
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
عشق همچون جنگلی بی انتهاست
آنانکه به عشقِ پاکِ من تاخته اند
انگار مرا هنوز نشناخته اند
مستم شده از دیدنت ، انگار مرا
در خُمر
بیا و تو از مـهرمان یاد کن
بپاخیز و این خـانه آباد کـن...
آینه
تاب ندارد آه را........
دلفین هنگام ی و من رود پریشانم
درپیچ و تاب ناز تو مانند حیرانم
تیلاپیاها را تو شاعر کرده ای چینی
عشق روزی سر براه ات می کند
کوه اگرباشی چو کاه ات می کند
راه می بندد که حیران تر شوی
خاک می گردی ت
آن شرابی که بیاد تو بنوشیدم من . . .
محکوم به تنهایی و مجرم به نیازیم
عمریست که لب تشنه به صحرای حجازیم
بی گناهیم ولی در قفس قهراسیریم
ابر را بر دار ها کردند و باران مرده است...
دست در دست خزان جسم بهاران مرده است...
کتاب عمر نوشتم
واژه پس و پیش کردم
شهادت امام محمد باقر علیه السلام
ره ندانستم کجا بردی که من کافر شدم
کافر عشق تو و چشمان آن ساغر شدم
بیش ازینت نیست راهی تا برآری ک
اقلیم آب و هوایت را دوست دارم
برای دیدن رخ زیبای تو
چشمت
مرا ببخش اگر که هنوز اسمت را
به میم تا که نگویم خمار می مانم
ارتشِ سردِ نگاهت به دلم تاخت و رفت
قلبِ من مثل فلسطینِ زمان اشغالیست!
دوری از چشم تو بد بود ؛نمی دانستم
حکم این عشق.....ابد بود ؛ نمی دانستم
ما اهل قلم بیشتر در دنیای خیال سیر می کنیم تا در دنیای مادی
نه شاعرم نه فکر من سمت غزل بود
ناز کم کن دلبر گستاخ من...
از نشستنهای بیخود ،انتظار لعنتی
میون بازی لی لی شمردم زخم و دردامو
به زیر نم نم باران
در آن هنگامه ی پاکی
آتشي در قلب من ، مشهور بود
از همان آتش ، دلم مسرور بود
آتش قلبـم نـمي
من نبض دریا را
با امواج نگاه تو
آرام کرده ام
نیستی تو
ولی همیشه دارمت
یک جای خلوت و دنج
دانی در انتظارت آخر چه ها کشیدم...
ساقی امشب دل به دلدار داده ایم
آنجا که تو باشی دگر غم نتواند..
🌻🌻🌻
بـــر غـــروری زخــم خورده , پادشـــاهی میکند
زیـــر بـــارِ زور رفـــــتـن را , تداعــــ
و لب هایم،
همچون ابریشم
پیله می کنند
به لب هایت...
«ماهی آزاد»
ماهی آزاد که باشی
دل به دریا می زنی
حرف را فهمی علی را یاد کن
گفت عبدم عبدِ علم نه بندگی
توی خلوت دلم داره باز صدا میاد
صدای پای تو از توی کوچه ها میاد
ای که می گفتی حرامش باد طعم بوسه ات
بوسه بازی میکنم با مرگ هرشب ، نیستی
این شعر بر وزن مستفعل مستفعل مستفعل فعل است
نا امید از لحظه ی دیدار باشم مشکل است
و چنان سریع از آستان مرگ گذشتم
دچار چشم تو بودن که اشتباه نبود
در انتظار تو ماندن ،مگر گناه نبود؟....
قطعه ای عاشقانه در باب رهایی و اوج گرفتن
نکند عطر دل انگیز ترا
...... باد با خود بجائی ببرد
پیکر سرو پراز مهر ترا
......از سر لطف بهر ب
تا زِ معناي حقيقت ، خبري خواهد بود
هركه بر ضد حق است،بي خبري خواهد بود
خبرها آنقدر ازدهن افتاده اند
که،
کلاغهای شهررابیکارکنند.
و
توبه خیالت راه میروی
بافکرهایی که د
فرمود یا علی بعد از من وصی تو
کاردنیاگشتهنامردیوبس
منچراکردموفاداریهوس
ساقی امشب به صعوبت خورده ایم
باز هم این دختر احساس را
می برد آیینه تا رخدادها...
لرزه افتاده به اندام غزل
در حضور حضرتِ مردا
شکر ای پروردگارم تنکیو مای گاد
در گیر یک رویا بودم
غرق در این دریا بودم
مجموع ۱۲۴۱۴۲ پست فعال در ۱۵۵۲ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک