شنبه ۲۶ خرداد
|
|
دستهایش یخ کرده بودند
پشتش از خیانت سرخ بود
|
|
|
|
|
الهی
عاصی وشرمنده ام
بارگنه بردوش دارم بی شمار
اما به هرصورت
تورامن بنده ام
آیین بنده پروری را
|
|
|
|
|
رفتی و قافیه ی دل تنگ است
لحظه ها بی تو چه بی آهنگ است
کاش با خاک هم آغوش نبودی هرگز
قلب روزگار
|
|
|
|
|
هامون دل پاک و بی کلک آوردم
|
|
|
|
|
چرا اینگونه خوارم می کنی تو
وحرف سرد بارم می کنی تو
|
|
|
|
|
آمده ام زسوز دل؛ دیده زاشک تر کنم
آمده ام دگر چنان ؛ بر کرمت نظر کنم
|
|
|
|
|
نهادم گام اندر وادی دل...
|
|
|
|
|
چرا این شب تار پایانی ندارد
حدیث آسودگی سامانی ندارد؟
چرا در میان این همه کس
دلم من چشم گریانی ند
|
|
|
|
|
دَرین مدینه ی پُرکین، صفا نمی بینم..........
|
|
|
|
|
گوری از خاک مرا در جهان گم می کرد
|
|
|
|
|
می کشد عشق علی جان وتنم هر جا به بند
باقرا تنها به عشق شیر یزدان دل ببند
|
|
|
|
|
پروردگارِ بیستون بودی
دنیا مجاب ات کرد نان از عشق..
|
|
|
|
|
وقت رفتن آتـشی در دل به پا کردی که چه؟
بی وفا این را بگو؟ او را صدا کردی؟که چه؟
آمدم تا گویمــــ
|
|
|
|
|
هوای شهر خوب نیست
آدمم که باشی
کسی حوایت نمی شود...
|
|
|
|
|
عيد است و دلم هواي دلبر دارد..!
|
|
|
|
|
کوهی که مشتاقی به پنهان بودن خود
می ترسی از توفان به لرزان بودن خود
|
|
|
|
|
هر چه می بینم در این عالم نشانی از خداست ..
|
|
|
|
|
جانا تویی توانا دریاب حالِ ما را
آتش گرفته جانم برآن رسان دوا را
|
|
|
|
|
برایت نامه ی عاشقانه می نویسم :
اندازه ی رودخانه ای بزرگ
که بوسه های کوه را
به دریا می رساند
|
|
|
|
|
گل نرگس اِسارَه ی آسمونُم
گل نرگس همه دردِت به جونُم
|
|
|
|
|
گاهی برو به قصد فرار از نخاله ها ....
|
|
|
|
|
من ماندهام و لیستی ازمخاطبین که بلاکم کردهاند / کسی چه میداندشاید از دلشان هم پاکم کردهاند
|
|
|
|
|
هر صبح که از بستر برمی خیزم...
|
|
|
|
|
(گزیده:)
...
آری، از جهاتی مرگ،
بهترین شرابِ انصراف است
از ادامۀ کمند اجباری،
کمند تلخ و
پُررن
|
|
|
|
|
حکایت میخ و درخت ..
مانده ام در بازی چرخ و فلک
هر کجا زخم است میریزد نمک
|
|
|
|
|
باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم باز دلم باز دلم دل بشود
|
|
|
|
|
این همه شعر گفتی و مقصود چیست
...................................................
لیک گاهی کج روم،
|
|
|
|
|
شور جانبازی فرومرد شوق ایمانی شکست
|
|
|
|
|
ساليان سال من اندر ره آرامشت
كس نميدانست ، چراغ راه من در دست توست
|
|
|
|
|
سفر تنها شریک هر شبم بود
لباس بچگیهامون تنم بود
|
|
|
|
|
نیست مغبچة مخــتار خــود
هــــــــــراس دارد زعمــــر خـرد
شنید چنیــن افســـانـة لـوط
مهــ
|
|
|
|
|
نوای دلم باز تاب هوس نیست
|
|
|
|
|
کاشکی، افسانه بودی خوب من
بت شدی، من هم نبودم بت شکن!!
|
|
|
|
|
در کارگه خلقت ما را نفسی دادند
هم بال و پر پرواز هم وعده بسی دادند
|
|
|
|
|
ای طبیب دل بیمار به فریاد برس
|
|
|
|
|
به افق می نگرم
و تو را آینه ای می بینم
که سراسر همه تکرار منی
شایدم این سو منم
که سراپا
همه ت
|
|
|
|
|
گه کز کوچه اوعبور می کنم
سرَی با آن صبور می کنم
|
|
|
|
|
مهدی جان ولی نعمت من
ز دیدارت شدیم بی قرارکی شود تمام زمان انتظار
|
|
|
|
|
دور از تو امید
............. رخت بر می بندد
یادِ تو چو رفت
...............
|
|
|
|
|
بیاویزم چراغی بی فروغ بر باور خوشبخت
با کلامی ساده از جنس گس کاج بزرگراه شهید عشق
با زبانی بی تکلف
|
|
|
|
|
عاشق شدم و در پی معشوق دویدم/
اما نرسیدم نرسیدم نرسیدم/
غافل شدم از باغچه ی سرخ
|
|
|
|
|
من از کتاب فلسفه قد کشیده ام
|
|
|
|
|
آری
آری
هنوز بیست سال و اندی از عمرت نگذشته است
چرا آینه را نگاه میکنی
هی ... هی
|
|
|
|
|
حاضرم بر تخت هر عملی بخوابم
|
|
|
|
|
من قطره ی آبی که طلب نیست بر او
گـــر او بشود مــــراد معـنا کُـندم
معنای من از عشق گُلِ فاطمه ا
|
|
|
|
|
اینجا تهران است به وقت نیمه شب
پشت چراغ قرمز
|
|
|
|
|
تو درس محبتی که پاست بکنم
خود را رقم یکِ کلاست بکنم
|
|
|
|
|
فرستادم پـــــــیام از موج آفاق
نشستم مُنتـظرکـــــــآید جوابش
بسی از انتـظارش شکوه
|
|
|
|
|
«همزاد آتش»
خورشیدستیزا!
خورشید را زِ آتش میترسانی؟!
نیک بدان که خورشید،
همزاد آتش است
و نه هی
|
|
|
|
|
روز عاشورا سَرم دارد هَوا
|
|
|
|
|
تقدیم به هموطنان خونگرم لارستانی
|
|
|
|
|
تیشه آویختم بر دیوار اتاقم
به یاد فرهاد
|
|
|
|
|
هیچکس باورش نشد
من در زمان سفر کردم
و در چنگ کابوسی به نام آینده گرفتار شدم...
|
|
|
|
|
غزلی را که برای تو سرودم باران
|
|
|
|
|
خون در دیده و دیده خون می گردد
رخ ماه،
|
|
|
|
|
آتش به جانم میزند آن نرگس مستانه ات
|
|
|
|
|
شب آمدی رؤیای من خوابم به هم ریخت
پا که شدم از خواب اعصابم به هم ریخت
|
|
|
|
|
ساخت چو از می وضو ، کرد به میخانه رو / داد به رندان سلام ، عشق علیه السّلام...
|
|
|
|
|
میلاد آقا امام زمان مبارک باد
|
|
|
|
|
تا جنین بودم خدایم٬جای ایمن داشتم
قلب بی آلایشی چون قلب مومن داشتم
|
|
|
|
|
خبر آمد كه دلارام به كويم آید
|
|
|
|
|
با محبت هردل بیهوده ای دل می شود
بی محبت زندگی زهر هلاهل می شود
گر نخندی و محبت هم نورزی همچنان
ه
|
|
|
|
|
سلام آقای خوب ، سلام مشکل گشا
منم سجاد بد ، گدای رو سیا (ه)
میان کوچه ها ، تو را گم کرده ام
|
|
|
|
|
یک روز بیا به پیش من خوش باشیم
رنگین شده گیسوی چمن خوش باشیم
|
|
|
|
|
.
( صنم لاله کار ). *
صدای زمزمه ی جویبار می آید ،/طنین گام بلورین یار می آید.
|
|
|
|
|
امروز كه در غمكده عشق اسيرم تو بكن ياد
|
|
|
|
|
در وصف جمال تو به بن بست رسیدست زبان
|
|
|
|
|
تقدیم به ساحت مقدّس قائم آل محمّد(عج)
|
|
|
|
|
دوباره دیر رسیدم ، گلی به من نرسید
|
|
|
|
|
موی سرت اگر دست یافتنی بود.......
-------------------------------------------
دلش را به ابرو باد د
|
|
|
مجموع ۱۲۴۷۶۷ پست فعال در ۱۵۶۰ صفحه |