محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
شنبه 26 خرداد 1403
شهادت سربازان دلير اسلام: بخارايي، اماني، صفار هرندي و نيك نژاد، 1344 هـ ش 9 ذو الحجة 1445
Saturday 15 Jun 2024
مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
شنبه ۲۶ خرداد
در وقت سحر، نسیم صبحگاهی به باده ما آمد
از یار خبر آورد و بوی عشق افشاند
آن صبح که خورشید بنهاد ب
🌼 تا بدیدی بهتری از من، تو برفتی بی صدا🌼
🌼هر چه من اصرار کردم، تو نکردی اعتنا🌼
یک لحظه بیا روان شناست باشم
با حس جدا، روان شناست باشم
...
عروس حجله ی عشق است دختر احمد
بر دستانم داغ
بر رخسارم
آتشی از شوق
بر خاطراتم
خطی از پیغام دوست
بر آستین پیراهنم
نقشی از دس
میان این تابلوی بسیار موهوم ،
حالیم نشد زین طرح انتزاعی
امشب مرا سر به هوا کردی و رفتی
می شکند
در گلوی شهر
بغض پوسیده ی شب!
فرایندعشق
چه زیبا بر دل من می نشیند طعم لبخندت
مبارک باد با طعم عسل این گونه پیوندت
...
ابر بارنده به دریا میرفت
اشک چشم تر ما بود
که به یغما میرفت
فصل پوسیدن برگ
بود پاییز هزار رنگ
گرهی کور پر از دغدغه فرداییم
هرگز کسی نداد بدین سان نشان بورس /
گویی که لقمه است جهان در دهان بورس
حس گناهم میدهی کز خود گریزانم کنی
هم بشکنی قلب مرا درخود تو ویرانم کنی
غافل ازین هستی که من غر
و دُرست...
درد من و تو،
و دُرست...
جنگ ما و شما
یاد آن خوبی ز من هرگز نرفتش تا ابد
کم نهادی تا به یک بودن، کنم یک از دوصد
خدا کند
تنهایی، مرا "بی تو" باور نکند...
بهار در بهار را نگاره ای
شکفته ام بدون استخاره ای
تو فروردین زیبای بــــــــهاری
تورا نتوان شمردن بی شماری
وجودت گرم و ناز است و محبت
توتابستا ن
همیشه غرق در لبخند بودم /
برای مادرم دلبند بودم...
کودکی که،
در درونم رشد میکند
دستهایت را
بهانه دارد!
لیلا_طیبی (صحرا)
من همان شب هستم، شب تنها شب بي کس شب سرد
هیچ کس تنهایی او را درک نکرد
تا تنها برود
منورالفکر
************************************
مایی که مدام در پی حق بودیم
روز و شب خود به عشق
به کوه بیستون سوگند ..
به فرهادی که دل بر طره دلدار بسپارد ..
به مجنونی که بر محراب جانان رک
گلی از محبّت به حاصل نشیند
که بلبل از عطرش به محفل نشیند
رسد مژده وقتی که در فصل باران
نگارم بی
بسی درحیرتم از تاس اقبال
بسی محزون یکی خوشنخت وخوشحال
تبِ واژه ها:
سوختن؛
قَلـــم، وَرق دوباره تَب....
رقص قلمت زیباست ای شاعر بارانی
تو را با ما سر سازش به شرط سوختن های مداوم بود
می درّاند نور
پرده ی مخمل دو چشمانم را
بود زندگی
پلی آسمانی
به بال بلندی
که پیوسته تاعرش جاری ست
شکوفه های گیلاس ،
همچون یه شعر گیراست
همه را در فرار می بینم
طنز را برقرار می بینم
تو خود مبارکی و رزق بی حساب جواد
نیمه شب ها با خودم وقتی که خلوت می کنم
غربتم را با شبم اینگونه قسمت می کنم
هفت غم
از هفت مسیر...
حمله کردند!
گرپروانه به دورشمع میگردد،نداندعاقبتش تباهی ست
تن دهدبه آغوش شمع،دمی که جز سوختن راهی نیست
گر پروا
چشمای تو
لبخند به لنز
رفتارِ آدمها
...
گفتا که پر غروری! در قلب خود چه داری؟
من برایت نامه مینوشتم،
تو اما نمیخواندی
یا من نقاشیام بد بود
یا که تو اصلن نامه دوست نداشتی!
نەخشەی قاڵیکەی خوویشکەم
نەخشونیگاریک بۆ لە کوردستان،
و من پار و دەسکی رهوسه!
یوە لە ژێر دەگەڵ
نگاه میکنم به تو، تو هم نگاه میکنی
و با نگاهِ سرد خود، مرا تباه میکنی
عمریست شکوهِ خانهی من شدهای
لبخند به لبِ عابدِ دیندار عیان گشت
آمدی اول قصه ولی آغاز نبود
روزه میلادت
چشم من خون گریست
در آسمان دریا ستاره ای درخشان
چشمک زند به دنیا وقتی شود نمایان
دل را به تو دادم که قرارش باشی/نی آنکه در این سینه شرارش باشی
مرا افسردگی بی تاب و سرگردان خواهد کرد
مرا این زندگی، تنها و بی پایان خواهد کرد
ترسم آن روز پیامت بدهم لیک جوابم ندهی
یارم چو مرا دید نظر سوی دگر کرد
از ره نرسیده به وطن عزم سفر کرد
گرد غمی نشسته بر چهره ی فلسطین
در خانه ای خرابه
یک کودک آواره
یک مادر کهن سال
بر سوگ غم نشسته
میبوسمت اما نه توی بندرها
از آن روزی که رفتی از کنارم
نوایِ بی نوایی کرده خوارم
خواب خوش از چشم مردان حقیقت رفته است
آرزو از قلب پیران طریقت رفته است
شور و حال عشق و عرفان و
امام غایبم گردان؛هزار قرن شاعرت باشم
منِ بی تو قدر یک نوشتن هم نمی ارزد!
خنده ی نگاهت؛ کفن پوش زبانم
هردلخوشی که بود فقط باتوبودوبس
بعدازتو دلخوشیزدلم پرکشیدورفت
✍️ترانه سرا: م.مدهوش
(❣️Everheart)
🎧دکلمه: بانو هستی احمدی🌹
مجموع ۱۲۴۷۳۵ پست فعال در ۱۵۶۰ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک