سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
    27 شوال 1445
      Sunday 5 May 2024
      • روز جهاني ماما
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۱۶ ارديبهشت

      قدرت پوچ کدخدا

      شعری از

      حمیدرضا قبادی راد(غوغا)

      از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ فروردين ۱۴۰۲ ۰۹:۲۸ شماره ثبت ۱۱۸۸۴۹
        بازدید : ۹۳   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حمیدرضا قبادی راد(غوغا)

      شب بود و صدای زوزه ی گرگ
      در آغل و در طویله پیچید،
      سگ, در تب حفظ گوسفندان,
      از خانه برون دوید و غرّید
       
      آن روز به حبس برده بودند،
      چوپان قوی روستا را
      زیرا که به کدخدا تشر زد
      از قدرت پوچ او نترسید
       
       
      فریاد کشید بر سر او:
      " دروازه ی ده همیشه باز است،
      گرگی برسد اگر شبانه....."
      افسوس کسی پیام او را،
      جدی نگرفته و نفهمید
       
      افراد قبیله خواب بودند؛
      مست از مِی و بی خبر ز اخطار
      فریاد "کمک" ز سگ شنیدند،
      یک مرد ز جای خود نجنبید
       
      یک گرگ نبود و دسته ای بود،
      خونریز و گرسنه و تبهکار
      اما سگ با وفای چوپان،
      از جان خودش گذشت و جنگید
       
      در آغل سست گوسفندان،
      فریاد به پا شد و هیاهو
      وقتی که سگ شجاع گله،
      در خون خودش به خاک غلتید
       
      گرگانِ گرسنه، بی ترحم،
      سرتاسر گلّه را دریدند؛
      سر دسته ی گرگ ها سرانجام،
      دست از طمعش کشید و خندید:
       
      " چوپان که به بند بسته باشد،
      یک گله فنا شود چه آسان"
      چوپان ز صدای خنده ی گرگ،
      چون ابر بهار،  اشک بارید
       
      از نعره و آن همه هیاهو،
      خواب خوش کدخدا به هم ریخت
      در زیر لحاف گرم و نرمش،
      بیدار شد و دوباره خوابید
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۰:۱۱
      درود بزرگوار
      اجتماعی بسیار زیبا و با شکوه بود خندانک
      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
      شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
      درود بر شما خندانک
      بسیار زیبا سرودید واقعا لذت بردم خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۳۳
      همیشه
      طبعتان جوشا
      زبانتان گویا
      قلمتان نویسا
      دلچسب و زیبا شعری بود
      هزاران درودتان باد
      خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۱۳:۴۲
      درود بر شما
      زیبا سرودید خندانک خندانک
      جواد کاظمی نیک
      شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۲۲:۲۷
      درود بر شما زیبابود اندیشه نابتان ماندگار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      هواجان جاویدان
      يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۷:۴۷
      درود آقای قبادی راد
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0