يکشنبه ۲۱ ارديبهشت
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
دارد دلم در زیر غم ها چاک می شود
بارانی از یک قِصه ی غمناک می شود
از بس کشیده سیلیِ دوران به صورتش؛
بر کمترین ناز و شعف شکاک می شود
هر لحظه سوزاندش میان شعله ها فلک
در عالم پروانگی بی باک می شود
تنها نگاهی مانده در قاب دو چشم او ؛
آن هم کنارِ خاطراتش ، پاک می شود
عقلش نبود اندازه ی قدِ سیاستش!
دیوانه ای که خالی از ادراک می شود
چون برگ خشکی افتد از باغ برهنگی
تصویری از پاییز بی پژواک می شود
جانش در آمد از هجوم دردهای سخت
همپای مرگی بی صدا چالاک می شود
عمرش به تاریکی و خاموشی گذشته است
با حجمی از دلواپسی ها خاک می شود
تابوت او را شانه ای گردن نمی گرفت
با این دو پایش راهیِ افلاک می شود
از متن این آلودگی ها می رود به قهر
همسایه ای دیرینه با خاشاک می شود
دستی برای بدرقه او را تکان نداد
"گلپونه"حالا ساغرِ یک تاک می شود
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبااااست..