پست های وبلاگ

آبادان گفتنیهای زیادی دارد که باید گفته شود اما یک چیز جالب در این شهر نمود می کند و آن هم بنای مقبره سید عباس است در آبادان که احترام و تقدس ویژه ای برای اعراب و یک عده دیگر دارد.بااینکه از فوت آن مرحوم بیش از هشتاد سال نمی گذرد اما مردم اعتقاد عجیب غریبی به آن دارند . یک عرب آبادانی وقتی می خواهد که کسی را قسم دهد ابتدا به مقدسات قسم می خورد و برای اطمینان قلبی می گوید: به سید عباس قسم بخور!! این مکان در ایستگاه 12قراردارد که اتفاقا توسط نوه نتیجه های این سید اداره می شود! از سید عباس خارج شویم و برویم قسمت مرکزی شهر خیابان امیری که شده است امیرکبیر و خیابان پهلوی که شده است امام ومیدان مجسمه که شده است میدان انقلاب اما مردم هنوز به همان اسامی قبل اسم خیابانهارا می آورند و این خیلی جالب است ! چهارراه امیری یک پاساژ معروف دارد به نام پاساژ کویتیها که ازقدیم معروف بوده است !به روزترین مدلهای کفش و لباس را می توانید در این مکان پیدا کنید. خیابان پهلوی دیگر شده است بازار ته لنجیها که عمده محصولاتش واردات محترم چینی است. واما یک نکته خیلی جالب در آبادان اینکه بزرگترین پالایشگاه خاور میانه درست درقلب شهر خود نمایی می کند. و آبادان خیلی چیزهای دیگر هم دارد که باید برویم خرمشهر ! خرمشهر با آبادان ده کیلومتر فاصله دارد که تمام این مسیر به هم چسبیده است و فاصله و وقفه ای نیست . البته به همت منطقه آزاد فعالیتهایی در جزیره مینو که مابین آبادان و خرمشهر قرار دارد درشرف تکوین است و قسمتهایی از آبادان وخرمشهر هم در این پروژه قرار می گیرد. به خرمشهر که میرسی ابتدا کوی آریا را میبینی که تمام خانه های ویلایی هزارمتری و پانصد متری دارد و قبل از جنگ منطقه اعیان شهر بوده است.سپس می اندازی به سمت بلوار نادر که شده است بلوار بیت المقدس ! از روی پل قدیم که ردشوی رودخانه کارون را می بینی با کشتیها و لنجهای لنگرانداخته! و بعد از گذر از میدان فرمانداری به سمت میدان مرکزی شهرمیرانی به نام میدان الله که یک راه دارد که به شلمچه برسی با طی مسیر 15 کیلومتر. تا برسیم به شلمچه بگویم اگر آبادان بزرگترین پالایشگاه را داشت خرمشهر بزرگترین گمرک ایران را داشت .اگرآبادان فرودگاه بین المللی داشت خرمشهر خط ریل آهن داشت و بودن این منطقه در کنار اروندرود چه موقعیت استراتژیکی را رقم زده است . به منطقه شلمچه می رسیم .خط مرزی ایران و عراق که چندقدم آنسوتر پرچم کشور عراق را می بینی ! تا بصره دیگر چیزی نمانده است و شب می توانی از اینجا چراغهای شهر بصره را نظاره گر باشی! اما شلمچه که هرساله توسط کاروانهای راهیان نور مورد بازدید قرار می گیرد متشکل از یک مسجد فوق العاده بزرگ است و یادمانهایی از جنگ هشت ساله . چندتا سنگر نمادین و نمایشگاهی از ادوات جنگی و همچنین آثاربه جامانده از زمان جنگ را می توانی اینجا ببینی . فضای معنوی حاکم است اینجا که تورا وا می دارد به خاکش سجده کنی و بوی شهیدان هشت ساله را حس کنی. محال است پایت به شلمچه برسد و قطره اشکی از چشمت نریزد. البته یک یادمان دیگر هم هست در قسمت جنوبی آبادان سمت اروندکنار که در 45کیلومتری آبادان قرار دارد و آن هم یادمان شهدای فاو است که کاروانهای راهیان نور از آنجا هم بازدید می کنند . اسم اروندکنار آوردم وقتی از آبادان به سمت جنوب برانی از بندر چوئبده و منیوحی رد می شوی و می رسی به اروندکنار آخرین نقطه جنوب غربی ایران که از اینجا ابتدای خلیج فارس شروع می شود. جالب است بدانید اروندکنار تاشهر فاو عراق تنها فاصله ای حدود یک کیلومتردارد که مرزشان اروند رود یابه قول عراقیها شط العرب است ! یک نکته جالب در اروندکنار نهر هاییست که منشعب شده است به سمت خانه ها و هر کسی که قایقی دارد روبروی خانه اش لنگر انداخته است.برویم فاو و فاتحه ای بفرستیم برای شادی ارواح شهدا که نزدیک غروب چراغهایی همین حوالی روشن می شود .اینجا فاو است! . . برای قسمت ششم که برویم اهواز مرا دنبال کنید.