سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403
    8 ذو القعدة 1445
      Wednesday 15 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت

        نوروز

        شعری از

        بیژن آریایی(آریا)

        از دفتر برگی از تاریخ نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۰:۱۹ شماره ثبت ۲۴۱۹۹
          بازدید : ۶۱۲   |    نظرات : ۵۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)

         

        نوروز به راه است و همه غرق تکاپو

        مردم  به  تقلّا  و  تلاش ، پر ز هیاهو

        میلی  نبُوَد  بهر  خرید   شب   نوروز

        انگار پریشند و همه سَردنُ جان سوز

        پولی  نَبُوَد  بین همه مردم سخت کوش

        تا اینکه مهیا کُنَدَش کفشی و تن  پوش

        خرجی  و   مخارج   کمرِ خلق شکانده

        شادی  و  سرور  بین همه خلق نمانده

        گردیده  همه  وردِ  زبان، من که ندارم

        از  صبح  الی  شام  شدستی همه کارم

        میوه که بُوَد خون پدر، رخت و لباس هم

        اجناس گران است و درآمد همه اش  کم

        گویند  مرا  رُو  که  رویم  در خط بازار

        افسوس  که باشد همه ی حال منش زار

        چون جیب تَهی هست و ندارم به حسابم

        پولی که  دهم  بهر عیال، از چه بخوانم؟

        دیروز   روانه   شدم   و   میوه  خریدم

        چون وقت حساب شد ،به  یکباره پریدم

        گفتش  که  ندارد  حاج  آقا ، قابل سرکار

        مهمان  شوی  و  جانِ دلم جعبه را بردار

        گفتم   نه   عزیزم  تو  بگو  چند دهم من

        گفتا که نگیرم زتو من ، جانِ  همین   تن

        القصه  چو دادم  وجه آن میوه به  کاسب

        گفتش  که  خریدی جان من جنس مناسب

        انصاف نباشد ،چه بگویم که در این  عید

        بس خانه و بس مهرومحبت که چه پاشید

        یا رب کمکی کن که در این گردش امسال

        سرخوش شود این مردم و نیکو شودش حال

         

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0