پنجشنبه ۲۵ ارديبهشت
|
دفاتر شعر بهاره فرزان پور
آخرین اشعار ناب بهاره فرزان پور
|
آیینه مرا صدا کرد
زیر طاقدیس چشمانم
هاله ای از غم سایه افکنده بود
در قلب سترگ من
زیر تیغ دلتنگی و دلهره هایِ
بی انتها ، عشق به احتساب می رسد
گاهی در آغوش احساس
غرق نورم و شعف و دلدادگی
گاهی در قفس تنهایی
به جرم عاشقی
در انتظاری چون سراب
نفس هایم سلب می شود
در آیینه برای صدای دلم
سفسطه می بافم
از هزاران بهانه و دروغ
فروغ عشق را
به خودم القا می کنم ...
تا او در ذهنم ،
در قلبم
زیر استنطاق وجدانم
فرو نرود
عشق او
در شولای شاذ مانندش
مغلطهها می بافد
دل ساده من
در تلواسه های بی انتها
دوستت دارم هایش را
به حرمت عشق و
نگاه صیقل یافته آیینه
باور دارد
در استغنای وجودش
تمام حقیقت را به اشتراک
خواهم گذاشت
تا تمام جهان را به تسخیر درآورم
تا او از تنش دُرّاعه ی
رخوت و نخوت را در آورد
آن زمان به او خواهم گفت
دوستت دارم ... دوستت دارم ... دوستت دارم
#بهاره_فرزانپور 🖌
#ب_شادزی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پر احساس و زیباست