دوشنبه ۲۸ خرداد
|
|
در این دنیا اگردانه کاهی کاهی
اگر سلطان عالم گیر گاهی
اگر از تختنشینانی به زیر آیی زمانی
|
|
|
|
|
دوستت دارم، چرا بد با دلم تا میکنی
در خیالم شورشی هر لحظه بر پا میکنی....
|
|
|
|
|
بیقرارند عاشقانت ای وطن.
عهد بستم محکم از آنان شدم..
|
|
|
|
|
منو آرومم کن
من به بودنت هنوز
خیلی محتاجم
|
|
|
|
|
بازشهرکافر شده،کیست فتوایی بدهد
یا رب برگردان خمینی(ره) وفتوایی بدهد
بعداز این سختی سخت بنشین روبه
|
|
|
|
|
من از انسان نمی ترسم،
ولی از اندیشه ناپاک و پرفتنه هراسانم ،
گناهم چیست انسانم،
دلیلش چیست؟
نم
|
|
|
|
|
اشتباهم سر این بود که عادت کردم
من ازت دور شدم بعد رهایت کردم
|
|
|
|
|
باتکاپومیتوان گنج ازدل دریاگرفت
شاعرازچاه تخیل یوسف معناگرفت
|
|
|
|
|
ماندی در میان گلستان آرزوهایم...
|
|
|
|
|
چشم دوخته ام
به افق
قدم بگذار بر پلکم
|
|
|
|
|
دلتنگی ...
واژه ی واگیر داریست
|
|
|
|
|
آرزو کردم تو آن ماه شب تارم شوی
داستان آرزویم آرزو بر باد شد
|
|
|
|
|
دیگر جز دلدار،
من چیزِی نمی بینم
|
|
|
|
|
عشق و شعر و دفتر و خودکار میخواهی چکار
|
|
|
|
|
اي خالق من ،اين همه بر من ستم مده
ما را زِ دست صدمه ي2 مردم امان بده
ما غوطه ور
|
|
|
|
|
کی میگو دنیا جای زندگیه
دونیای کجه محل دل خشیه
کل دنیا مثل لیمو میمانه
اولش شیرینه ، آخر تلخیه
|
|
|
|
|
نرمی دستهاتو بالش کن
حفره گونه پر ز چالش کن
|
|
|
|
|
چندبیت شعر از رستم رنجبر تقدیم به شما سروران==/من غروب اتشین نازنینم مه تابانم کجاست *شبنمِ افتاد
|
|
|
|
|
باد می اید
تا بر کند چیزی را
وبروبد غباراز چهره
یا که از جای بر کند سنگی را
|
|
|
|
|
پیش چشمت گله ها کرده ام و راهی نیست
پیش این سوخته دل شکوه نه و آهی نیست
گریه ها کرده ام و جان
|
|
|
|
|
تو را من بی ریا و صادقانه دوست دارم
|
|
|
|
|
یک شب دیر
یک شب تیره و دور
ناگهان،
از پنجره
اندوه تو را باد آورد!
|
|
|
|
|
ظلم درد کشندهٔ جان و روح ما
کاش مظلمه تاریخ انقضا داشت
|
|
|
|
|
مـومـن بـه عـشـق شـدم ...
|
|
|
|
|
شهر در مخمسه افتاد که دل سوی تو بود
کوچه هم منتظر عشق مددجوی تو بود
کوچ کردی بسلامت برسان یاد مر
|
|
|
|
|
عطر موهایت گلستان را به اغوا میبرد
پیچ و تابش طعنه بر امواج دریا میزند
شانه هایت مثل کوهی سر بلند
|
|
|
|
|
از بی نشانی من رسد آخر نشان تو
|
|
|
|
|
از یاد گرچه برده مرا شانه های تو
|
|
|
|
|
این است جامعهی نژاد آریایی
اصلاحشده .
|
|
|
|
|
جز عشق نیندوخته ام،حاصلم این است
شیرازه ی زیر و بم آب و گلم این است
|
|
|
|
|
در من
زنی از
مرد می ترسد
هر
شب
جدا می خوابد از تختَش
آغوشِ
تنهایی غم انگیز است
لعنت به
تختی
|
|
|
|
|
دل بیچاره ی ما را گرفتی زدی پرچم که دنیا را گرفتی
|
|
|
|
|
رفتنت با همه دردی که به درمان نرسید
آتشی کرد به پایی که به پایان نرسید
|
|
|
|
|
روزی تو عاشق میکنی دست شقایق
مهرت به آتش میکشد دلهای عاشق
|
|
|
|
|
نازنین اشنا با مکن اغاز ناز
چرخ عاشق کش مکن در کار عشقم ناز باز
|
|
|
|
|
هر کس که به هر کار من آزار و ضرر شد
گر مثل علی(ع) بود ، به مانند عُمَر شد
ه
|
|
|
|
|
دخترک بانمکی بود به بندرِ کنار دریا
|
|
|
|
|
بیافاتح توبرگو این چه سان است
چرا این گل فرقش با دیگران است
چرادنیای دیگردرجهان است
چراروی زم
|
|
|
|
|
شود آیا به دل سوخته ام یار شوی
آگه از این دل و این دیده غمبار شوی
پادشاهی تو و من خادم ...
|
|
|
|
|
ببار ای ابر!
شاید با باران های بعد از این
جوانه ای بزند سر
باغبان غلاف کن تبر را
تا وقت دیگر
|
|
|
|
|
ژەنەڕاڵەکان
ئۆرکێستێری ترسن و
لە ترسی بیرچوونەوە
دەیژەنن سەمفۆنیای مەرگ
لە سەر جەستەی بێگیانی ش
|
|
|
|
|
تو سرم خاطره ول کردی رفتی...
|
|
|
|
|
یک آن اگر مثل مجنون، دربند لیلا نباشی
|
|
|
|
|
سرم را بر سر نی دوست دارم /
دو جام از ساغرو می دوست دارم
|
|
|
|
|
یادش بخیرتواون روزایی ک بودیم کنارهم
صفابودویکدلی بود میساختیم بازیاد وکم
برقی نبود گازی نبود فق
|
|
|
|
|
دلبــــرِ یکتــــایِ مــن...
چهــرهی زیبـــایِ مـن...
ساحـــلِ دریـــایِ مـن...
کــل وجــودم توی
|
|
|
|
|
با نزول سایه ها اینجا منم ققنوس تو
سرنگون، بی بال و پر… در عمق اقیانوس تو
|
|
|
|
|
ای که هر نیکی ،برای کار نیکان کرده ای
در حقیقت بوده ای،از حق دفاع ها کرده ای
در ره
|
|
|
|
|
همراه بوسه قند لبت چند میشود
با خنده زهرها روی لبت قند میشود
|
|
|
|
|
گم گشتہ در تنگناے قافیہ ها....
|
|
|
|
|
هر وجود از آفرینش خالقی بیهوده لا
|
|
|
|
|
دست رد زد نگار اول شب
کوفتم شد شکار اول شب
|
|
|
|
|
من از توبگویم چه زبانی و چه جوری
تو بوی غزل داری و با شعر و شعوری
من بی تو همان برگ خزان دید
|
|
|
|
|
ورق می زند باد تقویم ما را
|
|
|
|
|
عزیزم ، جانِ من ، دوستم ، برادر
کم از دَردَت بگو مَحرَم کدامَند؟
پی حرف آمدند این نارفیقان
به وقت
|
|
|
|
|
وقـتـی نگـام کــردی...مــن تـازه فـهـمـیدم
عمری تو رویاهام...هر شب تورو دیدم
|
|
|
|
|
چندیست ک از حال خودم دلگیرم
|
|
|
مجموع ۱۲۴۸۱۰ پست فعال در ۱۵۶۱ صفحه |