سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 22 ارديبهشت 1404
    16 ذو القعدة 1446
      Monday 12 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        دوشنبه ۲۲ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        چند داستان خیلی کوتاه/بخش2/ابوالقاسم کریمی
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم کریمی

        در تاریخ : چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۴۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۱۹ | نظرات : ۲

        ___
        می گفت:
        آرامش واقعی ، در همین با هم بودن هاست
        اما همین امروز،
        دقیقا همین امروز
        از همسرش جدا شد
        ___
        حوصلش سر رفته بود
        با خواهر کوچکترش
        که بیماری قلبی داشت شوخی کرد....
        آره
        به همین راحتی
        قاتل شد.
        ___
        نوشت:
        آغوش مرد وفادار
        درمان تمام درد های زن است
        کسی کامنت گذاشت:
        یعنی الان که من دندون درد دارم
        با بغل خوب میشه؟
        ___
        نوشته بود:
        "شاید یه آغوش ساده بتواند همه چیز را درست کند"
        براش نوشتم:
        ولی من مطمئنم ، تورم رو درست نمیکنه
        ___
        +به نظرت اگه دوباره برم چی میشه؟
        _کجا
        _ زندان یا سرکار؟
        ___
        +میخوام مخشو بزنم
        _نمیتونی
        +چرا
        _چون اون اول به قیافت نگاه میکنه.
        ___
        بازاریابی 
        نصیحتم کرد و گفت...
        اگه میخوای بازنده نباشی
        باید
        راست  دروغ گفتن رو
        یاد بگیری...
        ___
        گفتند:
        تو به جهنم میری
        گفت:
        فلسفه به دنباله حقیقته
        حتی اگه خدا
        دروغ رو دوست داشته باشه
        ___
        سرطان
        جوونیشو گرفت
        طلاق زندگی شو

        فقط میتونم بگم،
        مردن
        راحتش کرد
        ___
        اگه زنده میموند
        امروز
        22 ساله میشد...
        فقر
        آدمو نابود میکنه
        ___
        سرباز با التماس تکرار میکرد
        به خدا نمیتونم
        به خدا نمیتونم
        اما فرمانده  در جواب با فریاد گفت:
        تو میتونی
        تو باید بتونی
        تو امروز باید ثابت کنی ترسو نیستی...
        و بعد از مکثی کوتاه ادامه داد...
        حالا بهت دستور میدم
        وظیفتو انجام بدی
        سرباز
        بالاخره
         تصممشو گرفت
        از هواپیما بیرون پرید
        اما
        هیچ وقت
         چرت باز نشد

        به همین سادگی...
        ___

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۸۴۵ در تاریخ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۴۰
        درود بر شما

        خندانک خندانک
        فاطمه یاراحمدی ،روشنا
        چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۰۶
        درودها
        موجز و پر از نکته👏👏💐💐
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1