عشق دبیرستانی

سال آخر دبیرستانمون/ دائما می دیدمت توی خیابون
با نگاهی عاشقت شدم چه آسون / تو رو می خواستم شدیدا از دل و جون
نگامون به هم دیگه می خورد گره/ فکر و ذکرم شده بودی یک سره
چند روز بعد دیدنت گفتم سلام / تو رو واسه عمری عاشقی میخوام
خندیدی گفتی که زوده واسمون / دوستی ساده ای باشه بینمون
شبا رو با فکر تو خوابم می برد/ تو کلاس فکرم به سمتت سر میخورد
تو شدی عشق دبیرستان من/ توی عشق آغازم و پایان من
تو رو خواستم واسه عمری زندگی/ تویی تنها علت دلدادگی
بعد کنکور توی یه دانشکده/ دوتایی قبول شدیم با هم دیگه
  یه گرایش دوتایی تو یه کلاس/ پیش تو بود همه ی هوش و حواس
چار سالی گذشت به عشق و عاشقی/ خوش گذشت تک تک اون دقایقی

که بودی تو فکر من یا پیش من/ از دل و جون خواستمت همیشه من
سال آخری با هم نامزد شدیم /یه خط عاشقی ممتد شدیم
بعد فارغ شدن و خدمت و کار / من و تو با هم شدیم همیشه یار
ازدواج کردیم و گل کرد عشقمون/ تا بسازیم فصل بعد قصه مون
تو بودی عشق دبیرستان من/ توی عشق آغازم و پایان من
تو رو خواستم واسه عمری زندگی/ تویی تنها علت دلدادگی