هادی ِ دل ها

سلام مهربان بانوی اندیشمند تبریک مرا از قلب پذیرا باشید و اجرتان با صاحب اثر

ای قلم ِ بُرده دل .... حرفِ دلم را نویس


خنده به لب شو ... دهُم سرور و مولا رسید


درودبانوی عزیزم
بسیار زیبا بود
میلاد این امام بزرگوار برشما مبارک
درپناه ائمه ماجور باشید

درود بانوی بزرگوار
آیینی بسیار زیبا و با شکوه
عیدتان مبارک

بسیار بسیار زیبا و به جاست
میلاد امام هادی مبارک
اجرتان با حضرات معصومین (ع)

صل الله علی امام هادی النقی و آباءه اجمعین فی کل دقایق و اللحظات

از کرامات دعای امام هادی (ع) :

مرحوم شيخ طوسى و برخى ديگر از بزرگان رضوان اللّه عليهم به نقل از كافور خادم امام هادی(ع) حكايت می نمايند:

منزل و محلّ مسكونى حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام در نزديكى بازارچه اى بود كه صنعت گران مختلفى در آن كار مى كردند، يكى از آن ها شخصى به نام يونس نقّاش بود كه كارش انگشترسازى و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت بود و بعضى اوقات خدمت حضرت مى آمد.

روزى باعجله و شتاب نزد امام عليه السلام وارد شد و پس از سلام اظهار داشت: ياابن رسول اللّه ! من تمام اموال و نيز خانواده ام را به شما مى سپارم .

حضرت به او فرمود: چه خبر شده است ؟

يونس گفت : من بايد از اين ديار فرار كنم .

حضرت در حالتى كه تبسّمى بر لب داشت ، فرمود: براى چه ؟

مگر چه پيش آمدى رُخ داده است ؟!

گفت: وزير خليفه - موسى بن بغا - نگين انگشترى را تحويل من داد تا برايش حكّاكى و نقّاشى كنم و آن نگين از قيمت بسيار بالائى برخوردار بود، كه در هنگام كار شكست و دو نيم شد و فردا موعد تحويل آن است ؛ و مى دانم كه موسى يا حُكم هزار شلاّق و يا حكم قتل مرا صادر مى كند.

امام هادى عليه السلام فرمود: آرام باش و به منزل خود بازگرد، تا فردا فرج و گشايشى خواهد بود.

يونس طبق فرمان حضرت به منزل خويش بازگشت و تا فرداى آن روز بسيار ناراحت و غمگين بود كه چه خواهد شد؟

او تمام بدنش مى لرزيد و هراسناك بود از اين كه چنانچه نگين از او بخواهند چه بگويد؟

در همين احوال ، ناگهان مأمورى آمد و نگين را درخواست كرد و اظهار داشت: بيا نزد موسى برويم كه كار مهمّى دارد.

يونس نقّاش با ترس و وحشت عجيبى برخاست و همراه مأمور نزد موسى بن بغا رفت .

از نزد موسى بن بغا برگشت، خندان و خوشحال بود و به محضر مبارك امام هادى عليه السلام وارد شد و اظهار داشت: ياابن رسول اللّه ! هنگامى كه نزد موسى رفتم، گفت: نگينى را كه گرفته اى ، خواسته بودم كه براى يكى از همسرانم انگشترى مناسب بسازى؛ ولى اكنون آن ها نزاعشان شده است .

اگر بتوانى آن نگين را دو نيم كنى ، كه براى هر يك از همسرانم نگينى درست شود، تو را از نعمت و هداياى فراوانى برخوردار مى سازيم .

امام هادى صلوات اللّه عليه تا اين خبر را شنيد، دست مباركش را به سمت آسمان بلند نمود و به درگاه بارى تعالى اظهار داشت : خداوندا! تو را شكر و سپاس مى گويم ، كه ما - اهل بيت رسالت - را از شكرگزاران حقيقى خود قرار داده اى .

و سپس به يونس فرمود: تو به موسى چه گفتى ؟

يونس اظهار داشت : جواب دادم كه بايد مهلت بدهى و صبر كنى تا چاره اى بينديشم .

امام هادى عليه السلام به او فرمود: خوب گفتى و روش خوبى را مطرح كردى.



منبع: أمالی شيخ طوسى : ج 1، ص 294، إثبات الهداة : ج 3، ص 367، ح 24، مدينة المعاجر: ج 7، ص 439، ح 2439، بحار: ج 50، ص 125، ح 3.

ماجرای امام هادی (ع) و قفس پراز شیرهای درنده :

در ایام متوکّل عباسی یک خانم به دروغ ادعا کرد که من حضرت زینب (س) هستم و متوکّل عباسی به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت زینب (س) سال های زیادی گذشته است.

آن زن مکار جواب داد : رسول خدا (ص) در روح من تصرّف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکّل، بزرگان و علما را دور خود جمع کرد و راه چاره از ایشان خواست.

متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشتِ سال، دلیل دیگری برای ردّ ِ سخنان او دارید؟ علما و حاضران درمجلس همگی گفتند: نه.

آنان به متوکّل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن ادعای این خانم را روشن نماید.

امام هادی علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.

متوکل پرسید : آیا غیر از این گذشتِ سال ، دلیل و استدلالی واضح برای دروغگو بودن او هست؟

امام هادی علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بیانداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.

متوکل خواست او را در قفس بیاندازد، اما زن گفت: این آقا می خواهد مرا به کُشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکّل پیشنهاد کردند که خودِ امام هادی علیه السلام داخل قفس برود اگر راست می گوید.

متوکل به امام هادی (ع) عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.

وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام هادی علیه السلام نشستند به تعظیم و آرامش و امام هادی علیه السلام آنها را نوازش می کرد و هرگاه با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.

وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما بیشتر ازین می رود.

متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام هادی ع فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخلِ قفس شیرها شود.

متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج ، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.

منابــع :
- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.
- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.


دَرّندگان گاهی مسلمان تر ز انسان
حس و شعورِ بیشتر بینی ز ایشان

آنان امامِ عصرِ خود را می شناسند
آیاتِ مهرِ ایزدند ... ناطق به قرآن ...

شیران شَمیم و عطرِحق را خوب فَهمَند
از جذبِ اعجازِ دَم عیساییِ ایمان

تو کیستی ای هادیِ دلهای عاشق...
هُرمِ نگاهت نورِ چشمِ خَلق و باران

تو کیستی وُ از کجایی ... آشِنایی ...
ای کُلِ عالَم حُرمَتت را عشق خوانان

زانوی تعظیم و ادب خَم پیشِ رویَت
دارند جِنّ و اِنس و گُل ، جَماد و حیوان

⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘

ای دل تو قبله گهِ خلایق
ای نفَس ات حقِ همه علایق
باش شفیعم امامم عزیز
روز کفن در همه ی دقایق

طاهره حسین زاده ۹۹/۵/۱۵

دکتر استاد ،درود بر شما آئینی زیبا.

موفق باشی .

در پناه حق.

🌸امـروز روز ولادت
🎉امام هادی ست
🌸 فرشتگان
🎉در زمین و زمان
🌸عرش وبهشت شـادهستند

🎉خدایا🙏
🌸به حرمت شادی فرشتگانت
🎉زندگی دوستانم را شـاد و
🌸دور ازغم بگردان

درودبانوجانم
بسیارزیبابود
پیشاپیش عیدغدیررابه شماوخانواده ی محترمتان تبریک عرض می کنم
درپتاه ائمه سلامت وموفق باشیدهمیشه

درود استاد بانو ی گرامی
(من کنت مولا فهذا علی مولا)
"هر که را من باشمش مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست"
عید ولایت و امامت را خدمت حضرت حجت ابن الحسن صاحب عصر و الزمان(عج)،
کلیه سادات و دوستان عزیز تبریک میگویم
امید که رهروان راستین طریق حق و فضیلت امامان معصوم باشیم

درود خواهر خوبم
زیبا بود..
باز هم ممنونم از اینکه کنارم بودید..
سلامت و ثروتمند باشید

بدر ِ درخشان ِ عشق ... هادی ِ دل ها رسید
مبارک باشه میلاد وقبول تقدیمی زیبایتان مهربانم....................

سلام
و ممنون و قبولشان باشد

درود وسلام

درود

درود بانوی ارجمندم
بسیار زیبا اجرتان با مولا
پاینده باشید

درودتان
بسیار زیباااااا

سلام و عرض ادب
عیدتان مبارک
دستمریزاد که همیشه خوش و عالی می سرایید

سلام و عرض ادب
قلمتان مانا،🌹🌹🌹🌹

سلام بانوی عزیز و مهربان. عید قشنگتون مبارک و التماس دعا

درود استاد بانوی عزیزم
زیبا سرودید
عیدتان مبارک

درود ها
بسیار عالی
وای قربانش بشم😍😍😍

💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛
نیمه ی ذی الحجّه است... شوق ِ اهورا رسید
بدر ِ درخشان ِ عشق ... هادی ِ دل ها رسید
💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛

سلام و درود بر استاد بانوی مهربانم
بسیار زیبا و دلنشین سرودید
سلامت و سربلند باشید درپناه حق

سلام و عرض درود خدمت خانم استاد حسین زاده بسیار دلنشین و عالی قلم زدید پاینده باشید

درودتان نازنینم استاد بانو کوهواره عزیز
بسیار زیبا چون همیشه
عالی ودلنشین
لذت بردم از خواندن نقش قلمت بانو جان
دلت روشن به نور یگانگی وارامش وشادکامی هم مسیر زندگیت

سلام و احترام دکتر بانوحسین زاده
سروده فاخر و ارزشمندی از قلمتان خواندیم
استفاده بردیم از قلمتان
مانا باشید

سلام بر سر کار خانم حسین زاده
بمانید و بنویسید
زنده باشید

درود و عرض ادب استادبانوی گرامی
بسیار زیبا و خواندنی بود، سلامت و شادکام باشید

با سلام و عرض ادب
زیباست
موفق باشید بزرگوار
اعیاد مذهبی را به شما تبیریک عرض می کنم

درود بانوی گرانقدر
اجرتان با صاحب اثر

درود خواهر گرامی
انشالله که خداوند شفاعت امامان علیهم السلام را شامل حالم بگرداند اجرتان با صاحب اثر🌷

درود بر شما
شعر بسیار زیبایی هست
تبریک بابت این اعیاد بزرگ
زیارت غدیریه هم یادگار بزرگ امام هادی (ع) هست که در اون بالغ بر ۲۰۰ صفت از صفات امیرالمومنین(ع) رو بازگو میکنن و اگر یک بیت هم به نام زیارت غدیریه اختصاص بدین بسیار عالی تر میشه
موفق و سربلند باشید

درود استاد بانو کوهواره شعری دیگر وزیبا از قلمتانخواندم زبان قاصر از حمد آن سپاس

بداهه ای تقدیم شعرهای زیبای شما
استادبزرگوار
از من به شما صد ها سلام
بر تو اي نيكو قلم
خوش سرودی
شيرين زبان
شكر كلام
روز قلم برشما شاعر توانا مبارک باد

درود بانو
بسیار شعر زیبا و خوش آهنگی سرودید
دلنشین بود
عید غدیر برا شما مبارک

سلام و عرض ادب استاد بانوی گرانقدر..
زیبا سرودید..درود برشما..

درود ها بر خواهرم
عیدتون مبارک
علی یار ویاورتان

درود بر شما استاد گرامی بانو دکتر حسین زاده گرامی 🌺💐💐
بسیار عالی سرودید 💐💐🌺
عید غدیر مبارک

درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم حسین زاده گرامی وگرانقدر بسیارزیبا بود عالی بود لذت بردم احسن برشما 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🪴🪴🪴
🏵🏵
💟
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🪴🪴🪴
🏵🏵
💟

درود استادبانوی نازنینم قلمتان ماندگار عزیزم و شاد باشید

نیمه شب خوش خواهر گلم بانو کوهواره عزیز

بسیار عالی و خواندنی سروده بودید
در پناه خدای پاکی ها