سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      اشک تنهایی چشمان مرا می بوسید

      شعری از

      فاطمه کیانی(میترا)

      از دفتر اشعار قدیمی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۰۳ شماره ثبت ۸۷۸۹۵
        بازدید : ۲۶۲   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب فاطمه کیانی(میترا)

      حکم باید بکند دادگری بین دوکس
      که یکی هست هوا و دگری هست نفس
      هر که محکوم کند اوشده درگیر خودش
      باید آزاد کند هردو ، به تدبیر خودش
      آن یکی هست برادر ، نبریده جرمش
      وان دگر عاشق و دلداده، چه باشد حکمش
      شاهد دعوی ی آنها بکند گر محکوم
      کور آیا بکند ، یا که بسازد معدوم
      بسکه شد وسوسه، فریاد بزد وجدانش
      پای بیرون بکشد ، یا بگذارد جانش
      شرط انصاف برد حکم به قاضی ی دگر
      سوزد از حکم و خورد خون جگر
      میتراکیانی
      دیشب از دیوان تو خط امانی داشتم ،،
      نام تو ورد زبانم ،نیمه جانی داشتم 
       خط برگشتی اگر درگردش دوران شود 
      با اشاره ،باتو اسرار نهانی داشتم 
      میتراکیانی
      اشک، تنهایی ی چشمان مرا می بوسید
      خنده ایی پوچ که بر کام دلم می پوسید
      پای دل ، عقربه ی وقت به زنجیر کشید
      زندگی کاشتو از آن ثمری تلخ چشید
      شب ظلمانی این خوف، روانم می شست
      دست تقدیر، بسی حادثه بهرم می جست
      پهن گاو ، چمنزار مرا می بوئید
      دشمن خونیم از خاک زمین می روئید
      پر دردم ، مددی کن،برسان تسکینی
      مست کن ، باده بده، من که ندارم دینی
      سایه ای بود، به اندازه ی من ماتم داشت
      شبحی بود سیه ، از همه رنگی کم داشت
      سایه ای بود که آغوش برایم وا کرد
      بود تنها و به همراهی من ، تن ها کرد
      عاشقم کرد، نه انگار و آتش زد و رفت
      شب مهتاب هماغوش، سحر پرزد و رفت
      میتراکیانی
      رفتم از دست ، زاحوال دلم پرسیدی
      پیش چشم همه چشمک زدی و خندیدی
      گفتم از حال بدم، قهر و یا بی خبری
      گفتی از عشق نمانده به دل من اثری
      گفتم آنروز که بیمار شدی تب کردی
      دست من بود شفا تا گذر از شب کردی
      وقت شادی و تفرج ، من و تو مال همیم
      مایه گر هست زیادیم ، اگر فقر کمیم
      غنچه از لب بگشا با من دلخسته بگو
      شده ای یار دگرکس، کم و سر بسته بگو
      پرده از رخ بفکن ، هر چه ندانم رو کن
      باش انسان و مرا در قدمت پی جو کن
      گفت : جانا تو نداری به کفت سیم و زری
      با خود آورده یکی تحفه، که حالا ببری؟؟
      تو که خود خانه بدوشی، دل خوش سیری چند
      چون نداری گل پیشی چه کنی مارا بند
      بند از بند برید، الکنم و حق با اوست
      چون حقیقت بشنیدم همه حرفش نیکوست
      میترا کیانی
      پشت آن سنگردوچشمی باز بود
      پشت آن سنگر تنی تبدار بود
      پشت آن سنگر نفس میزد دلی
      تا بیابد راه حل مشکلی
      سنگرم از داغ او تبدار بود
      او نه یاد خود که یاد یار بود
      لرزش دستش میان خون گرم
      آه میگوید ،نه از این درد و غم
      تا رها گردد تن از جان ،جان زتن
      کاش میشد تا رها گردد وطن
      میتراکیانی
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۹ ۰۸:۵۶
      درود بانو
      بسیار زیبا و دلنشین بود
      مثل همیشه
      دستمریزاد خندانک
      علیرضا بنایی
      يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۳۸
      احسنت
      زیبا و دلنشین
      خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۳۸
      با سلام وارادت
      استاد بزرگوار
      از اندیشه ناب برخوردارشدم
      سرشا از احساس زیبایی است
      درودفراوان برشما
      خندانک خندانک خندانک
      زینب بویری (خزان)
      دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۵۵
      درودتان خندانک زیباودلنشین سرودید خندانک
      رامینه خوشنام
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۰۰:۳۶
      درود مهربانوی عزیزم🌹🌹🌹🌹♥️
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0