سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 17 خرداد 1404
    11 ذو الحجة 1446
      Saturday 7 Jun 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است. فرانتس كافكا

        شنبه ۱۷ خرداد

        قلمستون

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۲۹۰
          بازدید : ۱۹   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        قلمستون
         
        من یه اهلِ قلمم ، شهروندِ شهرِخوبِ قلمستون
        اگرچه شادی بسیارست دراینجا ،
        درد وغم هم هست ، طوریکه به اینجا ،
        بعضی شهرتش دادند به اَلَمستون
        یکی وقتی که اینجا یه آبادی بود پیدایش شد ،
        گفت : اینجا قبرآبادست ؟
        تا آن سال 14قطعه داشت این شهر
        40سال بعد قریب به 400 قطعه دارد این شهر
        حالا بامُسَماست اسمش را بگذاریم : قبرستون
         
        از دبستون تا به حد دبیرستون ،
        گذشت عمرمان یکریز دراضطرابها
        درسه ماه تعطیلیهای هر تابستون
        تا زمستون
        مردمانِ تووی بُستون ،
        واقعاً به دنبال چی میگشتند ؟
        مطمئناً نبودند بدنبالِ این خارستون
        گره کردند مُشتها را
        رسیدند به این زارستون
        نغمه های بلبلان رفت
        مانده ایم در قارقارستون
        روز که رفت . ما مانده ایم دراین شبستون
        نوحه و گریه و زاری ،
        شد بجای طَرَبستون
        دلهای خوب تبدیل شد به شَرَرستون
        بیخ عربیمون میدونی تا کجا رفت ؟
        فراتر رفت ، حتی به جانِ خودم ازعربستون
        خیلیها فرارکردند
        بورس شده بود بَلَمستون
        یکی پرسید این چه وضعی ست ؟
        دگر ازآبادی هیچ نمانده بجز یه خرابه
        چاره پس چیست ؟
        یکی او را خوب جواب داد :
        جوابش این بود : اِی دوست !
        حق که دادنی نیست ، حق را بستون
         
        بهمن بیدقی 1404/3/15
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        بهمن بیدقی

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        جلیل میاحی

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۸ ساعت پیش
        باعرض سلام
        زیبا و
        بسیاردلنشین بود
        احسنت درود بیکران برشما
        استاد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        ۸ ساعت پیش
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        از لطفتان بینهایت سپاسگزارم
        تندرست و شادمان باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1