سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        جهانی در پشت پلکهایم

        شعری از

        روح اله سلیمی ناحیه

        از دفتر هستی نگری نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۹ شماره ثبت ۱۱۰۲۲۹
          بازدید : ۹۶۵   |    نظرات : ۱۰۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه

        من کیستم 
        کیست که مرا بشناسد 
        از کجا امده ام یا اورده اید 
        من چیستم ؟،
        چشمهایم را بسته نگه می دارم در وجود تاریکی پشت پلکها هزاران سال  را در لحظاتی در می نوردم 
        تاریکی های پشت پلک دنیایی دیگر است  
        دنیایی که من در ان بودم و یا هستم ،
        من از این جهان هیچ نفهمیدم 
        هرجا که ماندم از همانجا پاسخی گرفتم 
        گاهی خیال بیرون امدن از پشت پلکها به این جهان روشن راندارم 
        برایم بسیار زیباست ،
        گاهی که با تمام وجود تاریکی ها را محو میکنم ،درون تاریکی نور و روشناییه بدون دلیل پیدا میشود
        نه خورشیدی دارد نه ماهی نه چراغو اساسی
        از کجاست چنین نورانی میشود 
        تاریکی خاموش میگردد روشنایی روشن،
        در لحظه ای تمام صداها را مرور میکنم 
        تمام اشکال و ظاهرها را با نمایش مرور میکنم 
        در عجبم  انگار هر انچه همه دارند در درون من از ابتدا وجود دارند 
        صدایی را شنیدن 
        صورتی را دیدن 
        علتی را یافتن 
        وراء این جهان را به سادگی خواستن و رسیدن ،
        آن پشت پلکهایم کجاست 
        این کیست که درون من و شما اگاه از تمام بودنهاست 
        اصل این تن زمین خاکیست اصل این زمین از جهان هستی است 
        اصل من و خرد من از کجاست 
        از جهان هستی؟
        عجیب نیست ایا 
        من تمام وجودم از جهان هستی است و سردرگم هستم 
        چرا ؟ 
        دنبال چه میگردم 
        اصلا چرا باید من دنبال چیزی باشم ،
        کره زمین چنین و چنانش مستدام و بی حساب در مدام
        من چرا بی قرار در نهانی پریشانم
        من کیستم ؟
        ۱۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۴۸
        درود بزرگوار
        فلسفی زیبایی است
        جواب کمترین به سوال:
        من هیچم
        کره زمین هم در مقابل جهان هستی هیچ است
        حتی منظومه شمسی خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۰
        درود استاد بزرگوار
        دقیقا چنین است
        اما من گمان میکنم جهان هستی هیچ است
        سپاس 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        سلام و درود جناب سلیمی باسواد و آگاه
        چه خوب که هپروتی نیستید و بخودتان دروغ نمیگویید خندانک
        قلمتان سبز موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰
        درود جناب علامیان عزیز
        من همیشه باخودم میگویم
        یا واقعا احمق و نادانم یا یه چیزایی فهمیدم که در نظر دیگران احمقانه است ولی حقیقته
        البته بزرگترین درد این است ادم به احمق بودنش ببالد
        فرقی ندارد یا من یا هرکسی دیگر
        نادانی با حماقت خیلی فرق دارد
        سپاس از حضور ارزشمندتان
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۲۰
        درودها .
        فلسفی زیبایی نگاشتید ...
        انشاالله که همه ما در خودشناسی به معنای من کیستم برسیم ..
        موفق باشید .
        خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۰۴
        درود استاد خوشرو
        سپاس از نگاه زیبایتان
        🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۴۵
        سلام ماشاءالله تاملات عمیقی فرمودید
        من کیستم و در گام بعد من چیستم تذبذب درینکه به راستی به خود نسبت کیستی بدهم یا چیستی البته سخن از چیستی کوتاه است و در طول اثر و خصوص انتها سخن از کیستی است چرا که هستی ماهیتی ندارد که سخن از چیستی اش به میان آید ولکن سوالی پیش می آید اگر هستی نامتشخص را مدنظر بگیریم باز میتوان گفت من کیستم؟
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۵۰
        درود جناب ازاد
        خوش امدید
        سپاس از توجهتان 🌹🌹
        در مورد هستی ، حتی در اینکه هستم یا نیستم ،نیستم سنگینتر است
        و البته این نوشته مضمونش خاص است
        بماند به انانکه چون من می نگرند

        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۲۵
        شاعرواستاد گرامی
        شعربسیارباارزش وزیبایی بود
        شایستهء تحسین بود
        درود بیکران
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تو پیچیده ترین خلقت آفرینش جهان را که مغز می شودبا خود داری
        توتنها موجودی هستی که قدرت تفکر داری و با تفکر تغییر دهنده جهان هستی
        تو تغییر دهنده ای نه تغییر کنند
        تودر توان تفکری که داری اختیار داری تسلیم شونده نیستی
        جهان بدون تو تغییر نمی کردو حالت تسلسل را طی می کرد
        تو انسانی جانشین خدایی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۵۷
        درود احترام استاد انصاری عزیز
        نگاهتان ، نگرشتان با ارزش است
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        سپاس از نوشته زیبایتان🌺
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۴۹

        ،🍀🍀🌹🌹🌹🍀🍀
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۸
        درود جناب سلیمی عزیز خندانک
        زیبا و روان خندانک
        نکته ای فلسفی که بارها گفته اند ولی دوباره شنیدنش خالی از لطف نیست:
        شک گذرگاه خوبی ست و ایستگاهی بد
        امیدوارم هر چه زودتر به ارکان نظری باثباتی در ذهنتان دست پیدا کنید و سبک زندگی پرنشاطی را بر آن بنا کنید. وگرنه تا زمان پیری، کوهی از سوال بی جواب بر دوش هایتان سنگینی خواهد کرد.
        در خصوصی، مجموعه پادکستی در مورد انسان شناسی معرفی می کنم شاید به کار آید.
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۴۰
        سپاس جناب زراعتی عزیز
        ارزشمند است نگاهتان
        و نظرتان
        سوالی دارم
        از نظر و دیدگاه شما جهان و انسان چگونه است
        منتظر پاسخ شما بزرگوار هستم
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۳۸
        درود مجدد خندانک
        اگر واقعا بخواهید از نتایج ملموس فلسفه و علم برای درک جهان و انسان استفاده کنید لازم است پیرامون مولفه های زیر مطالعه کنید و بعد آنها را در یک شبکه مفاهیم پیوندی قرار دهید. البته این یکی از سیرهای درک عقلایی جهان و انسان است:
        1. نظریه مُثُل افلاطون
        2. قرائت فلاسفه اسلامی از نظریه مُثُل افلاطون
        3. مطالعات NDE یا تجربه نزدیک به مرگ در آمریکای شمالی و سراسر جهان
        با تحلیل و ترکیب نبوغ آمیز موارد فوق، درک عمیقی از «وجود روح»، «امتداد شدید شبه حواس و شبه اندام در جهان موازی»، «مفهوم نسبی زمان»، «نظام ارزشیابی اعمال در جهان موازی» و... به دست خواهید آورد. همانگونه که اکثر پیشگامان آتئیست NDE پس از سال ها مقاومت، به وجود روح خودآگاه و جهان آگاه، مستقل از جسم زمینی و ذهن زمینی پی بردند.
        دوست عزیزم، واقعا بدون مطالعه نمی شود به حقیقت دست یافت. آنچه «آجر به آجر» روی هم می گذارید هر سان ممکن است با مغلطه منطقی مواجه شود و کل بنای ذهنی کج و معوج بالا برود. با مطالعه در کنار تفکر، احتمال خطای پردازشی را کاهش دهید.
        موفق باشید. خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۵۸
        ارادت جناب زراعتی بزرگوار
        من از نظر و دیدگاه شخص شما پرسیدم
        به نظر خود شما چگونه است
        دوست دارم از این همه مطالعاتی که داشتید دیدگاهتان را بدانم
        اگر جسارت نباشد
        ممنون،🙏🙏
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۸
        جناب سلیمی عزیز خندانک
        با ارائه دستاورهای علمی NDE به جامعه بشری و به عنوان آزمون فرضیات فلسفی خصوصا فلسفه اسلامی، می توان گزاره های متعددی را با قطعیت بالا بیان نمود که برخی از آنها عبارتند از:
        1. وجود روح حتمی است.
        2. روح خودآگاهی و جهان آگاهی مستقل از بدن و ذهن زمینی دارد.
        3. شبه حواس و شبه اندام روح در جهان های موازی، امتداد شدید پیدا می کند.
        4. نوعی ارزشیابی و «تاوان» برای عملکرد انسان در زمین بر مبنای آنچه به انسان در زمین ابلاغ شده است (اتمام حجت شده است) وجود دارد که روح در جهان یا جهان های دیگر ضامن و متعهد آن عملکرد است.
        تحقیقات NDE نشان می دهد حداقل یک جهان موازی در هم تنیده با جهانی که می شناسیم وجود دارد که روح ناظر در آن سو و انسان های ناظر در این سو، توالی رویدادها را یکسان می بینند. ولی فقط روح، ناظر بر هر دو جهان در لحظه است.
        امتداد حواس و اندام در نظریه مارشال مک لوهان توضیح داده شده است و یک مفهوم کلیدی در NDE است. مک لوهان نظریه پرداز ارتباطات است.
        من مانده ام اگر الان مُثُل افلاطونی و نظریات فلاسفه اسلامی در مورد مُثُل را نخوانید و در مورد NDE مطالعه جدی نکنید و نظریه امتداد حواس و اندام مک لوهان را نخوانید و... چگونه تداوم پویش ذهنی شما ممکن است. چگونه زبان مشترک خواهیم داشت برای ادامه مباحثه.
        خالصانه از شما تقاضا می کنم که کمی به خودتان فرصت دهید و حداقل بروید سراغ مطالعه NDE
        یکی از قویترین تیم های جهان در حوزه NDE در ایران وجود دارد. گویا سخت ترین راستی آزمایی را در مورد تجربه گران داشته اند. برنامه «زندگی پس از زندگی» از شبکه چهار بر پایه مطالعات استاد موزون و تیم ایشان تهیه شده است. به اراجیف سطحی ماهواره و مجازی بر ضد ایشان هم توجه نکنید. اسلوب پژوهشی NDE نخستین بار در آمریکا و کانادا توسط آتئیست ها ابداع شده است. هر چند برخی از آنها به خاطر اثر پذیری از داده های تجربه گران یا به خاطر تجربه نزدیک به مرگ خودشان (به واسطه تصادف رانندگی یا حوادث دیگر)، اکنون خداباور یا روح باور شده اند.
        خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۳۱
        جناب زراعتی عزیز این پیام شما اکنون دیدم و هن اکنون نیز پاسخ ،
        ابتدا در مورد روح که نوشتید نظرات شما در مباحث قبلی به نظر من با این خاص نظرتان یکی نیست
        و اینکه جهانی مواز باشد را نمیدانم چگونه در خیال خود تجسم می کنید اما من این مورد را بارها گفتم ولی نه اینجوری
        اتفاقا چند روز قبل بحثی بود البته نه در سایت گفتم بنظر من در مورد جهان نوازی باید شفاف سازی شود لاقل بدانند که جهانی مثل اینجا نیست الان من درتز کشیدم اگر درک اون جهان را داشتم و حقیقت روح یا خرد را می توانستم با نیرویی دو وجب جلوتر را بشکافم و وارد انجا شوم از جسم خارج شوم نمیدانم انجا وجود ما چگونه است درک کردنمان فهم و شعورمان شاید بگویم مثلا از تابلو نقاشی که یک خانه است و نقش انسان در تابلو نیست اما شخصی از داخل ان خانه از تابلو وارد این جهان شود شبیه این میشود من الان وارد ان جهان شوم
        منظورم این است اینکه بشنویم جهان موازی باید بدانیم که هیچ شناخت و درکی نداریم از ان و دقیقا همینجاست اگر پنج جهان باشد انگار همین الان من در اتاقم دارم مینویسم یکی دارد ماهی می گیرد یکی روی اتشی اهن می کوبد و همه ما در جهان چهار در وسط خیابانی در جهان پنج در وسط جنگیم
        پنج جهان که هیچ لمسی از هم ندارند مثال من شاید ضعیف باشد اما تقریبا منظورم را رساند تا بدانیم جهان موازی مثلا در کهکشان خیلی دور مثل اینجا نیست
        و اما در مورد مُثُل :
        جناب زراعتی عزیز مثل در کتاب درسی ماهم بود از مثل یا مثال تعبیه شده
        مثالها زیاد است اما وقتی من میگفتم هر کسی خدای خود را دارد دور از کلمه خدا یا اسم خدارا دیدن
        ببینید هر شخصی یک ساخته ای از خداوند در ذهنش دارد مطمعنا هیچ کس مثل هم نیست اما وقتی اسم خدا را میشنوند یا نوشته کلمه خدا را می بینند دقیقا به خدا فکر می کنند و این حالتی از مُثُل است
        در مورد روح هنوز بلاتکلیفید بعد از مرگ چه میشود اگر از خداست به خدا بر میگردد پس موازی چی اگر موازی است پس از خدا نیست
        اگر بهشت و جهنم است پس این دو چگونه می شود
        من روح را جدا از حیات و جدا از خِرَد می دانم
        و اینکه اگر کم لطفی نکنید جناب زراعتی تمام این اشارات شمارا من به گونه ای در گفته هایم دارم
        اما برنامه زندگی پس از زندگی حاضرم از هر جایی برای شما ثابت کنم یک خیانتی است بر دین و دکانیست بر افراطگران دین
        چیزی که اصلا ممکن نیست درست باشد البته شما که بهشت و جهنم و شیطان را کاملا قبول دارید برای شما باورش راحت است
        اما من قبول ندارم
        ببینید خیلی ساده ادمی که نسلها قبل وارد غاری بسیار بزرگ شده اند مثلا پنج سه هزار کیلومتر با صدها ورودی بسیار بزرگ
        و تمام نیزهایشان در اینجا تأمین است و نور از چندین جای مختلف از شکافهای بالا بصورتی باریک ورود میکند
        هیچ اطلاعی از جهان بیرون ندارند و مطمعن هستند جهان همینجاست
        حالا ایا می توانند در خواب در ساحلی بین دریا و جنگل زیر نور افتاب موز و اناناس بخورند و به امواج و قایقهای تفریحی تماشا کنند
        تازه این صد برابر از اون برنامه امکانش بیشتر است
        تا امروز شده رنگی غیر از رنگهای موجود ببینی در خیالت حتی
        شده مزه ای که نچشیدی را دلت بخواد
        پس چگونه یک مغز زنده و بی هوش وارد جهان بعدی میشود و تمام مشخصاتش شبیه اینجاست فقط کمی زنده تر
        خودتان قبول نمی کنید من با مطالعه کمتر بتوانم مسائلی مانند مثل یا امتداد حواس را بفهمم پس چطوری قبول می کنید انها ب مطلقا بدون هیچ درک و اگاهی از جهانی ان هم از بعد و حالتی دیگر سخنرانی کنند ، واقعا چرا اینقدر در تضاد و تفاهم شخص خود نیز یکی نیستید
        سپاس 🌹🌹🌹
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۲
        درود آقای سلیمی گرامی خندانک
        آفتاب اندیشه تون تابان خندانک
        اگه به حقیقتی رسیدید به ما هم بگید خندانک

        سوار بر بادهای غمگین و ژنده پوش تنهایی
        از سفری چهل ساله می آیم
        خسته ام
        خسته از بهار و تابستان
        خسته از پاییز و زمستان
        خسته از هر چیزی
        که بوی بی تو بودن دارد...
        (م. فریاد)

        تندرست و شاد باشید خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
        درود جناب زارع بزرگوار
        حقیقت را در زندگی با حقیت را از زندگی فاصله ای بسیار است
        اولی دانستن حقیقت از بزرگترین دروغ
        دومی دانستن اینکه حقیقت بزرگترین دروغ است
        که اولی با تأمل حتما می اید
        دومی با تامل حتما می رود
        سپاس از حضور ارزشمندتان استاد فریاد 🌹🌹🌹🌹🌹

        ارسال پاسخ
        سارا خوش روش
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۳۳
        من کیستم؟ خندانک خندانک خندانک
        متنی قابل تأمل که ذهنم قاصر از پاسخ به سوالاتش است،درود بر شما خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۳۹
        سپاس بانو خوش روش گرامی
        نگاه و توجهتان ارزشمند است
        🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        رضا سعادت نژاد
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲
        من کیستم....انسانم....انسان چیست؟؟
        نطفه ی حرام خدا
        یوکاریوتم
        مهره دار
        پستاندار
        در خودم می خزم
        در رویا پرواز می کنم
        زیستا و زایا
        گاهی هم دارای انسانیت


        درود جناب سلیمی بزرگ اندیش
        لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۹
        سپاس جناب سعادت نژاد بزرگوار
        درود برشما
        🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۴
        درودتان جناب سلیمی
        تامل برانگیز بود
        بشنو از نی چون شکایت می کند
        از جدایی ها حکایت می کند
        کزنیستان تا مرا ببریده اند
        در نفیرم مرد وزن نالیده اند
        وتمام این نا آرامی ها حاصل جدایی انسان از اصل وذات خویش است
        واز بیگانگی انسان با درون وشالوده خویش است
        مانا باشید ودر آرامش خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۰۲
        درود و احترام بانو رحیمی گرامی
        سپاس از حضور و توجهتان
        پاینده باشید و سعادتمند 🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مجید آبسالان
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۵
        عرض ارادت ادیب گرانقدر
        بسیار زیبا
        قلم زرینتون همواره رقصان
        پایدار باشید و سربلند

        خندانک خندانک
        خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۰۵
        جنتب ابسالان بزرگوار
        ممنونم از شما از نظرتان ،نگاهتان
        ارزشمند هستید
        پاینده باشید🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۱۱
        سلام رجناب سلیمی
        خواندم و مثل چند مقاله آخرت عالی بودند
        امیدوارم کاری که شروع کردید
        آنچه مدنظر بوده و هست
        در نتیجه حاصل آید
        چیزی که تا امروز در حداقل ترین حالت بوده جنب وجوشی که در صفحه ات شکل گرفته و دوستان دریغ نمی کنند در مباحث بدور از هر نوع گارد وتعصبی شرکت می کنند و این چیز کمی نیست
        واقعا به این درجه از آگاهی و رشد رسیدیم بدون تعصب وتوهین نظرات هم می شنویم و پاسخ می‌گوییم، همه جا داره از شما که با حوصله به بحثها مسیر درست میدی و هم مخاطبین فهیم صفحه ات تشکر کنم
        تقدیم اندیشه مهربونت خندانک
        فقط یه نکته چیزی که یکی از دوستان گفت میدونم خوندی مگه آدم بدون مطالعه به این همه آگاهی میرسه و فکرش در مسیر درست حرکت می کنه اما بیشترین مباحثی که اینجا شکل میگیره فلسفی‌ بد نیست حتما یه سری مطالعه هم داشته باشی
        فقط یه پیشنهاد از برادرت عزیز می
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۰۳
        درود جناب حسنلو عزیز
        سپاس از توجه شما
        درست می فرمایید واقعا بسیار جای خوشحالیست بدون جبهه و توهین بحث را ادامه دادن گرچه بارها از بعضی ها معذرت خواهی کردم هر نظری را با نهایت احترام خواندم و جواب دادم
        اما مسئله ای که سنگین است :
        تمام سعیمو کردم و میکنم بحث را به خدا یا قران گره نزنند که متاسفانه میزنند
        اگر این یک مورد ملاحظه میشد بسیار قدردان میشدم
        و اما مطالعه
        من بعد از دانشگاه جز تاریخ و فیزیک و کمی شیمی هیچ کتابی را نخواندم
        بالاخره ذهنیت من شکل گرفت از اندیشه ای
        مطالعاتی که قبلا داشتم شاید باورش سخت باشد ولی نمیگذاشت هیچ اندیشه و تفکر درونی داشته باشم من نزدیک چهار سال کامل هیچی نخواندم ننوشتم حتی فکری خاص هم نمیکردم تا بلکه رها کنم
        پیشنهاد شما و دوستان برای من بسیار با ارزش است
        چشم تمام سعی ام را میکنم بخوانم
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۰۵
        درود های فراوان جناب سلیمی استاد ادیب گرانقدر
        بسیار زیبا وپر معنا وپر بار
        قلمتان ماندگار
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۰۸
        درود و ارادت استاد معینی بزرگوار
        ارزش می دهید با نگاهتان
        پاینده باشید
        🙏🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۳۲
        درو د برشما جناب سلیمی بزرگوار

        بسیار عالی وفلسفی
        و.جزاب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۳۵
        عرض ارادت استاد فتحی بزرگوارم
        سپاس از نگاهتان
        حضورتان بسیار ارزشمند است
        پاینده باشید 🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۳۲
        درود برشما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۳۵
        🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۱۳
        درود بر شما
        و تمام راه ها درون است ،یکی از آن
        پاکسازی غده پینه آل است ،غده ای که
        در اکثر انسان ها سخت و آهکی شده است
        و یکی از راه های ورود به متا و ابر آگاهی ست
        بدن ما نیاز به پاکسازی دارد برای وصل شدن
        به سرچشمه هستی ...

        اکثر انسان ها شهوداتشان در سه غده اول
        پانکراس ،فوق کلیه و جنسی هدر داده می شود
        می شود زندگی در سطح مادیات و ماده
        پینه آل فقط در حد روشنایی و تاریکی شب و روز است

        زمانی که پاکسازی ها انجام شود غده پینه آل فعال شود همان ملاتونین که برای خواب و بیداریست تبدیل به بنزو دیازپین ودیمیتیلترپتامین می شود ،و این یعنی
        اتصال به میدان ابر آگاهی ،...

        ره آسمان درون است
        پر عشق را بجنبان
        البته تمام این ها خطاب به خودم بود

        لطفا اگر سواد قرآنی نداریم اظهار نظر نفرمایید
        بحث قرآن به عهده ی مطهرون است نه من کمترین یا ....

        دین خداوند نیز نیاز به توضیح ندارد
        حضرت محمد کاملترین دین ها را آورد
        و به حق خاتم رسولان است .

        درود بر محمد بر علی و آخرین ثلاله ایشان باد : خندانک

        نهراسیم از تاریکی پشت پلکهایمان
        که همان عدم است و شروع زندگی ...
        خلق همیشه از تاریکی شده می شود
        تاریکی که تبدیل به نور می شود
        از ضمیر ناخود آگاه تا خود آگاهی ...
        والبته اگر تمایل دارید خودتان را دردست های
        مهر خداوند رهاسازید ،تمام پرسشهای تان را از خدا در حقیقت از خود بپرسید ،و به طرق مختلف آگاهی خواهد رسید ،آرام باشیدو در موج عشق بی انتهایش دل داده باشید ، دلتان ،دلمان آرام می گیرد ،همین ،
        دریای دلتان آرام و آبی برادر گرانقدرم
        انشالله به جواب تمام سوالاتتان به خواست الهی برسید
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
        درود و احترام بانوی ادیب و اگاه
        خوشحالم از حضورتان
        بسیار زیبا نوشتید
        اما در اخر من باره و بارها اصرار داشتم
        در نوشته و بحث ها از خدا و قران یا رسول مایه نگذارید
        نباید هر جا پاسخی نبود اشاره دهند به خدا یا قران
        من در کنجکاوی حقیت هستم
        و کاری با مذهب یا دین و خداوند و بزرگان ندارم
        و همیشه احترام گذاشتم
        اما ایا شما هم میتوانید به غیر از خودتان و مذهبتان احترام بگذارید و از خدا و رسولش دلیل نیاورید
        منظورم از شما در کل مذهب گرایان یا دینداران است
        نه مسلمان بلکه هر مذهبی
        من به همه انها احترام میگذارم و برایم ارزشمند هستند حتی یک بت پرست
        سپاس از نگاه و نظر زیبایتان 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۴۵
        درود مجدد با کلامتان کاملا موافق هستم
        من تمام مخلوقات الهی را احترام می گذارم
        نه تنها انسان ها بلکه حیوانات و گیاهان نیز
        همه ی هستی به هم اتصال دارند
        نه قرآن ،تمام کتابهای آسمانی را احترام می گذارم ،جناب عالی نیز از دید دینی نگریستید،
        اتفاقا آنچه از دین به ما ارائه داده اند نیست

        دین من انسانیت است و عشق ،بسیاری از
        دستورات الهی تحریف شده است ،
        من تعصبی بر دین ندارم آنچه درک نموده ام
        قبله ام قلب من است
        جانمازم آفتاب
        از رود حضور وضو می گیرم
        عشق را به زبان نبضم
        بی هول و حراس از بهشت یا دوزخ
        رو به مهرش می خوانم
        صورت آینه را باید شست
        رو به تجلی برویم

        به حدی در دین الهی دست برده اند
        که زمانی حضرت مهدی ظهور می کنند
        می گویند ایشان مشترک است مانند آنچه با حسین انجام دادند .

        بدون تعصب می نگرم ،اتفاقا امام زمان
        صاحب خون پادشاهان ایرانیست
        از اولاد علی‌ست
        از نور است و خیلی بحث های دیگر
        که نه می شود گفت نه گوش دیگران شنوا .

        مهم درک است یکی در قالب نماز ،یکی درمدیتیشن ،یکی با نوای زیبا ،یکی باسرو دو شعر .

        من به تمام ارکان هستی احترام گذاشته می گذارم همیشه

        برقرار باشیدو شاد
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۹
        در ضما قران کریم
        برای ملت بی سواد عرب امد و اجازه داشتند بدانند
        سوره شعرا فک کنم ایه ۹ باشد کاملا نوشته این کتاب را برای عرب فرستادیم و غیر عرب نمی تواند ان را بفهمد
        بعد از رسول اکرم ص تقریبا هفت قران متفاوت داشتند
        یکی در شام یکی در کوفه یکی مکه یکی مدینه و...
        جناب عثمان برای جلوگیری از اختلافات و فتنه ها دستور داد قران واحد گردد
        بعد از تکمیل تمام قرانذها را سوزاندند تا یکی شود و در اخر نیز سر همین عثمان را کشتند انهایی که قرانشان سوخته بود
        مثلا :سوره توبه با سوره قبل هم یکی بوده هم جدا برای همین جدا نوشتن که شاید دوتا سوره است بسم الله ننوشتند که شاید یکی بوده
        قران با خط کوفی بود
        لام و کاف یکی بود
        میم و واو یکی بود
        الف میانی نداشت مثلا ملک یوم لدین یا مالک یومدین کدام درست است
        نقطه نداشت مثال تنصرون ینصرون یذهب تذهب کدام
        هنوز نزدیک بیست ایه درست مورد دارد
        خوب دوست دارید تا کجا بنویسم
        از انجیل
        از تورات یا زبور از چی
        اینکه بخواهید قران را فقط در طاقچه بذارید و یس بخوانید و مقدس کنید و دست نزنید نخوانید سوال نکنید دقیقا در نابودی و از بین رفتنش بیشترین کمک را می کنید
        کدام ایه قران اخرین است
        کدام سوره
        چند جزء بود
        و....
        اینها را باید بدانید اگر ندانید نسل بعد خواهند فهمید و قبل از پاسخ کنار میگذارند
        و این میشود ظلم به قران
        قران تحریف نمی شود
        من شخصا دوتا قران بررسی کنم با پنجاه سال اختلاف زمانی که بعضی سوره ها ایات جابجا بودند معانی کاملا تغییر کرده بود
        چرا چون گفتند دست نزنید
        من هنوز هم قران را بیشتر از تمام اطرافیانم میخوانم
        هنوز هم به کلمه کلمه اش با دقت نگاه می کنم
        بارها و بارها در موردش فکر میکنم
        چطور شد عرب بی سواد زمان جاهلیت بفهمند ما هزار سال با عالمتر شدن و با سوادتر شدن هنوز نفهمیم

        همه و همه برای من بسیار با ارزش هستند
        خدا پیامبران قران امامان همه را ارزش می دهم
        اما نا در پاکت بسته و چند کلمه بلکه با درست شناختن
        وسلام
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۸
        کاملا موافقم عرض کردم تفسیر قرآن به عهده ی مطهرون است ،حتی فرد بی سواد مانند من نیز جایز به خواندن نیست و اجازه ندارد تا درک کند برای همین بهتر است آن قرآن به مسجد برده شود ، قرآن اما کلام الهی ست البته باور من است و نظر شما نیز محترم است ، در مورد حجاب رو عرض می کنم آنچه دستور دادند مربوط به قومی بود که کاملا عریان ظاهر می شدند ،انفاقا حجابی که رسم شد برای زنان خصوصا بستن تمام نقاط انرژی ست ،خصوصا آنکه به شکل هرم از قصد طراحی شد ،ورنگ مشکی نیز ،وقتی نام خداوند بر رنگ مشکی می آید یا دیگر بزرگان مانند دعا و طلسم عمل می نماید و گره در کارها ،خداوند و بزرگان برگزیده همه از نور هستند ،خود من زمانی که متوجه شدم از رنگ سیاه استفاده نکردم حتی در مراسم بدرقه عزیزان به دیار آخرت و خیلی موارد دیگر
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۴
        جناب سلیمی عزیز
        تقریبا اکثر گزاره هایی که به اسلام و تاریخ اسلام نسبت دادید صحیح نیستند. خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۴۱
        عجب
        پس تاریخ شما با تاریخ ما اصلا یکی نبوده
        تاریخ شما از صد سال پیش نوشته شده
        تاریخ ما مثل پانصد سال
        🌹🌹🌹🌹🍀🍀🍀🤭
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۱
        اضافه نمایم اینکه
        این دنیا رو اگر به یک بازی تشبیه نماییم
        ما اون بازیگر هستیم ، خود اصلی ما ،روح برتر
        ما آن کسیست که بازیگردان است ، باید به او وصل شد ،به آگاهی ،به شعور ،آواتار هر نامی او که از آغاز جهان بوده ،تمام هزاره ها را زیسته ، هر لحظه منتظر است برای در آغوش گرفتن ما ،تا در سفر معنوی تاکید می کنم معنوی روح سکان ذهن و بدن را در دست گیرد انشالله
        تا بازگشت به او ، واقعا دیگر حرفی ندارم
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۸
        حرفهای شما بسیار با ارزش است بانو قشقایی عزیز
        مطمعنا اگاهی شما نیز زیاد است
        روزی انسان دقیقا خرد را خواهد شناخت
        روح را
        حیات را
        و فهمیدن را
        ان روز ما کجای داستان
        شاید بصورت یک اشاره ازکتابی سنگین که گوشه یک صفحه نشستیم با چند هزار سال زندگی
        موفق باشید 🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۲۲
        سلام جناب سلیمی گویا مطالعه را یک سو نهادید ولی برخی مطالب جنابتان را که بررسی نمودم حاکی از نیاز عمیقتان به مطالعه است اگر مطالعاتتان عمیق بود قرآن را برای عرب نمی دانستید فرمود وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ / «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً» / «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
        و اصولا حقیقت معنایی ندارد مختص قومی باشد دو و دو چهار است چه برای عرب و چه برای عجم
        بنابرین در مسائلی که تخصص ندارید سکوت فرمایید
        وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۱
        درود جناب ازاد
        فرمایشتان دقیقا درست
        پس سوره شعرا چی میشود
        و اینکه بنده صدرصد در قران بی سوادم
        اما سکوت کردن راه درستی است ایا ؟
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۰
        من واقعا نمی خواهم بحثی از دین و قران داشته باشم
        چون غیر از زور گویی و کوردلی و اینکه یقین داشتن بر اینکه فقط حق با شماست و غیر شما کافر و نادان است را نمی دانید
        کمی هم جلو برویم حرفتان این میشود:
        یعنی خدا و پیامبر را قبول ندارید یعنی تو قران را دروغ میدانی
        معجزات را دروغ میدانی
        این اخر بحث است پس بنده صدرصد در مقابل شما تسلیم هستم وشما عالمترین و اگاهترین زمانید چون قران را نخوانده میدانید
        سپاس از توجهتان استاد ازاد عزیز🙏🙏🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۸
        برای برخی آیات مطالبی را به توفیق حق خواهم آورد اما سکوت بله چون درین زمینه دانش کافی ندارید اخلاق حکم می کند یا مطالعه را شروع کنید یا سکوت
        از استاد سعدی مطلبی بیاورم
        حکایت در معنی سلامت جاهل در خاموشی
        یکی خوب خلق خلق پوش بود

        که در مصر یک چند خاموش بود

        خردمند مردم ز نزدیک و دور

        به گردش چو پروانه جویان نور

        تفکر شبی با دل خویش کرد

        که پوشیده زیر زبان است مرد

        اگر همچنین سر به خود در برم

        چه دانند مردم که دانشورم؟

        سخن گفت و دشمن بدانست و دوست

        که در مصر نادان تر از وی هم اوست

        حضورش پریشان شد و کار زشت

        سفر کرد و بر طاق مسجد نبشت

        در آیینه گر خویشتن دیدمی

        به بی دانشی پرده ندریدمی

        چنین زشت از آن پرده برداشتم

        که خود را نکو روی پنداشتم

        کم آواز را باشد آوازه تیز

        چو گفتی و رونق نماندت گریز

        تو را خامشی ای خداوند هوش

        وقار است و، نا اهل را پرده پوش

        اگر عالمی هیبت خود مبر

        وگر جاهلی پردهٔ خود مدر

        ضمیر دل خویش منمای زود

        که هر گه که خواهی توانی نمود

        ولیکن چو پیدا شود راز مرد

        به کوشش نشاید نهان باز کرد

        قلم سر سلطان چه نیکو نهفت

        که تا کارد بر سر نبودش نگفت

        بهایم خموشند و گویا بشر

        زبان بسته بهتر که گویا به شر

        چو مردم سخن گفت باید به هوش

        وگر نه شدن چون بهایم خموش

        به نطق است و عقل آدمی‌زاده فاش

        چو طوطی سخنگوی نادان مباش

        به نطق آدمی بهتر است از دواب

        دواب از تو به گر نگویی صواب
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۶
        جناب ازاد بدون تعصب و تمسخر یا حق به جانب گیری
        خیلی ارام و متین بگویید و بشنوید هر کجا دیدم شما اگاهتر و منطقیتر می فرمایید بنده هم تشکر میکنم هم قدردانتان خواهم بود
        اما اگر با سفسطه و عللی بی ربط بخواهید مرا محکوم کنید این نهایت جبر در جهل بودن است
        حالا اگر دیگر دوستان ناراحت نشوند
        بسم الله و یاری خداوند
        بفرمایید
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۲۴
        تعصب و تمسخر نمی دانم کجا به کار بردم من می گویم تخصص ندارید بعد شما سخن از تمسخر به میان آورید
        فرمودید
        سوره شعرا فک کنم ایه ۹ باشد کاملا نوشته این کتاب را برای عرب فرستادیم و غیر عرب نمی تواند ان را بفهمد
        این ما و این آیه 9 سوره شعرا
        وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
        با این نحوه استناد قصد ورود درین مباحث دارید؟
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۵
        ایات سبا هم اشاره دارد که بشارت دهند برای همه فرستادیم
        همه عرب چون خیلی ها خود را جدا می دانستند
        دین شما برای شما دین ما برای ما
        حالا چه ربطی به اسکاتلند و مولداوی دارد
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        عجبا آیه شریفه می گوید عالمین و باز میگویید عرب
        مسئله مسئله حقیقت است پس عرب و عجم ندارد
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۸
        شما درست فرمودید
        من قبول کردم و قانع شدم
        پس ایه شعرا چی شد
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۹
        ماقسم خورده ایم که حتی اگریک خط درک نشدبارهاتوضیح دهیم
        امانه باتوضیحِ عجبا....
        موفق باشید
        استادبزرگوار
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۰
        سپاس گذارم استاد مهربانی بزرگوار
        بسیار عالی اشاره ای داشتید
        همینگونه میشود که رازی را کور کردند
        یا بایزید را به حکم کفر بارها از شهر اخراج کردند
        سو برداشتی نشود که من میدانم یا بزرگم
        اما این رویه در مورد بی سوادی چون من هم است
        و زورگویی همین است
        🌹🌹🌹🌹
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۱۴
        سلام بر خانم حاجیان عجبا از نیک اندیشی چون شما بنده قصد داشتم آن مطلبی را که در زیر آوردم را بیاورم و پاسخ ایشان بود بنابرین اگر اینجا پاسخ ندادم حاکی از طفره نیست هرچند اینجا نیز موجزانه حقیقت را منکشف نمودم عالمین روشن و واضح است روزی ده ها بار خلق در نماز می خوانند و اگر ایشان نمی دانند خوب همان است که گفتم سکوت سکوت سکوت
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۱۷
        جناب ناحیه دست از ادبیات خطابه ای بکشید و برهانی سخن به میان آورید إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۰۵
        جناب ازاد ابتدا عرض کنم من اصلا دوست ندارم این بحث را ادامه دهم من خیلی سعی می کنم قران را درست درک کنم اما شما اصلا منظور مرا درک نکردید
        در ثانی شما اگر واقعا اندکی اطلاعات داشتید غیر از ادعا
        ایه ی دیگری بود
        من مثل شما از کپی در گول نمینویسم
        ای از این
        نگاه کتم دقیقشو بگم
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۱۰
        ایه شریفه ۱۹۵ الی ۲۰۰ را دقت کنید البته ای کاش یک قران چهل پنجاه سال قبل دستتان باشد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۷
        سلام امید که این مطلب که از سایت یکی از مراجع معظم آوردم شما را سودمند افتد و با قرآن مجید و هر کتاب دیگر برخورد عالمانه ای داشته باشید و یک قسمت را حسب ادراک ناسخته اتخاذ نفرمایید و از مابقی آیات غافل نشوید

        پرسش : قرآن آیاتی دارد که خود را نازل شده برای عرب و منطقه حجاز معرفی می کنند؛ از طرفی دیگر آیاتی نیز دارد که ادعای جهانی دارند. این تناقض در قرآن چگونه حل می شود؟!
        پاسخ اجمالی:

        آموزه های قران جاودانه و جهانی هستند؛ امّا دعوت جهانی پيامبر مرحله به مرحله بوده است. ایشان در مرحله اول مأمور به دعوت فامیل خود و در مرحله بعد مأمور به دعوت عرب و در مرحله بعد مأمور به دعوت از عموم بشر بود. هنگامى كه پايه هاى اسلام در ميان اعراب قوى و مستحكم شد، پيامبر مامور به دعوت جهانی شد و این حقایق در آیات متعدد قرآن بیان شده و تناقضی با هم ندارد. از آن گذشته ممکن است تعبیر «ام القری» از مکه دلالت بر مرکزیت جهانی آن و تعبیر «من حولها» اشاره به همه جهان داشته باشد.
        پاسخ تفصیلی:

        آموزه های قرآن مجید به عنوان کتاب مقدس دین خاتم الأنبیاء، آموزه هایی جاودانه و جهانی اند که از سوی خداوند متعال برای تمام انسان ها فارغ از نژاد و زبان و برای همه اعصار بیان شده اند. در خود آیات قرآن کریم نیز این حقیقت مورد اشاره قرار گرفته است. مثلا در اولین آیه سوره فرقان می خوانیم: «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً»؛ (زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا بيم دهنده جهانيان باشد). تعبير «للعالمين» روشنگر اين است كه آیين اسلام جنبه جهانى دارد و مخصوص به منطقه و نژاد و قوم معينى نيست بلكه بعضى از آن استفاده خاتميت پيامبر اکرم(صلوات الله علیه) كرده اند چرا كه «عالمين» نه فقط از نظر مكانى محدود نيست كه از نظر زمانى هم قيدى ندارد و همه آيندگان را نيز شامل مى شود.(1)
        آیه دیگری که بر جهانی و جاودانه بودن آموزه های قرآنی دلالت دارد، آیه 28 سوره سبأ است: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»؛ (و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا [آنها را به پاداش هاى الهى] بشارت دهى و [از عذاب او] بترسانى ولى بيشتر مردم نمى دانند). «كافة» از ماده «كف» به معناى كف دست است و از آنجا كه انسان با دست خود اشياء را مى گيرد يا از خود دور مى كند اين كلمه گاهى به معناى «جمع كردن» و گاهى به معنى «منع كردن» آمده است(2). در آيه مورد بحث هر دو معنا را مفسران احتمال داده اند. اگر معنای «کف» را «جمع كردن» بدانیم در اين صورت مفهوم آيه این است که «ما تو را جز براى مجموع مردم جهان نفرستاديم». يعنى جهانى بودن دعوت پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را مى رساند.
        روايات متعددى كه در تفسير آيه فوق از شيعه و اهل سنت نقل شده نيز همين تفسير را تقويت مى كند. مثلا در حديثى كه بعضى از مفسران به تناسب این آيه ذكر كره ادند، عموميت دعوت پيامبر(صلی الله علیه وآله) به عنوان يكى از افتخارات بزرگش منعكس است: «أُعْطِيتُ خَمْساً وَ لَا أَقُولُ فَخْراً بُعِثْتُ إِلَى الْأَحْمَرِ وَ الْأَسْوَدِ وَ جُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ طَهُوراً وَ مَسْجِداً وَ أُحِلَّ لِيَ الْمَغْنَمُ وَ لَمْ يُحَلَّ لِأَحَدٍ قَبْلِي وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ فَهُوَ يَسِيرُ أَمَامِي مَسِيرَةَ شَهْرٍ وَ أُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ فَادَّخَرْتُهَا لِأُمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ»(3)؛ (پنج چيز خداوند به من مرحمت فرموده و اين را از روى فخر و مباهات نمى‏گويم [بلكه به عنوان شكر نعمت مى گويم] من به تمام انسان ها از سفيد و سياه مبعوث شدم و زمين براى من پاک و پاک كننده و همه جاى آن مسجد و معبد قرار داده شده، غنيمت جنگى براى من حلال است در حالى كه براى هيچ كس قبل از من حلال نشده بود، من به وسيله رعب و وحشت در دل دشمنان يارى شده ام [و خداوند رعب ما را در دل خصم ما افكنده] به طورى كه در پيشاپيش من به اندازه يک ماه راه طى طريق مى كند و مقام شفاعت به من داده شده و من آن را براى امتم در قيامت ذخيره كرده‏ ام). این حدیث یکی از احادیثی است که نشان مى دهد آيه فوق ناظر به جهانى بودن دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.(4)
        با این حال آیات دیگری نیز در قرآن هستند که ظاهرشان معنایی متناقض با آیات فوق دارد و مثلا در آنها گفته شده که قرآن برای عرب و منطقه حجاز نازل شده است. یکی از این آیات، آیه 7 سوره مبارکه شوری است که در آن چنین آمده: «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فيهِ فَريقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَريقٌ فِي السَّعيرِ»؛ (و اين گونه قرآنى عربى [فصيح و گويا] را بر تو وحى كرديم تا «أمّ القرى» و مردم پيرامون آن را انذار كنى و آنها را از روزى كه همه خلايق در آن روز جمع مى شوند و شک و ترديد در آن نيست بترسانى. گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان).
        در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه اگر غرض از نازل كردن قرآن فقط انذار عرب زبان ها باشد، این معنا با جهانى بودن قرآن نمى سازد.
        جوابش اين است كه دعوت پيامبر اسلام در جهانى شدنش تدريجى و مرحله به مرحله بوده است. در مرحله اول به حكم آيه شريفه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»(5)؛ (و خويشاوندان نزديكت را انذار كن)، مأمور بود تنها فاميل خود را دعوت كند. در مرحله دوم به حكم آيه شريفه «كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُون»(6)؛ (كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده در حالى كه فصيح و گوياست براى جمعيّتى كه آگاهند!)، مامور شده آن را به عموم عرب ابلاغ كند. در مرحله سوم به حكم آيه «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»(7)؛ (اين قرآن بر من وحى شده تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى رسد بيم دهم [و از مخالفت فرمان خدا بترسانم])، مأمور شده آن را به عموم مردم برساند.
        يكى از ادله اى كه مى رساند كه چنين مراتبى در دعوت اسلام بوده است، آيات شريفه «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفينَ* إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ»(8)؛ ([اى پيامبر!] بگو: من براى دعوت نبوّت هيچ پاداشى از شما نمى طلبم و من از متكلّفين نيستم! [سخنانم روشن و همراه با دليل است!] اين [قرآن] تذكرى براى همه جهانيان است) است. چون آن طورى كه از سياق سوره برمى آيد خطاب در آن به كفار قريش است. مى فرمايد: اين قرآن هدايت و تذكر براى تمام عالميان است و اختصاص به يک قوم و دو قوم ندارد و چون كتابى است همگانى، ديگر معنا ندارد كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از عرب مطالبه اجر و پاداش كند.(9)
        هنگامى كه پايه هاى اسلام در ميان اين قوم قوى و مستحكم شد، پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ماموريت گسترده ترى يافت و مامور انذار جهانيان شد؛ چنانكه در آيه اول سوره فرقان خوانديم: «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً»؛ (جاويد و پر بركت است خداوندى كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا همه جهانيان را انذار كند). به خاطر همين ماموريت بود كه پيامبراسلام(صلی الله علیه وآله) نامه به سران بزرگ جهان آن روز در خارج از جزيره عربستان نوشت و كسراها و قيصرها و نجاشي ها را به اسلام دعوت كرد.(10) علاوه بر همه اینها، در اين معنا هيچ حرفى نيست كه دعوت به اسلام شامل اهل كتاب و مخصوصا يهود و نصارى نيز مى شود؛ چون در قرآن بارها به اهل كتاب خطاب ها كرده و ايشان را به پذيرفتن دين دعوت فرموده است. همچنین از مسلمات تاريخ این است كه مردمى از غير عرب اسلام را پذيرفته اند مانند: سلمان ايرانى، بلال حبشى و صهيب رومى.(11)
        البته بعضى از مفسرين در توضیحی دیگر و برای حل چنین موضوع به ظاهر متناقضی که عده ای به واسطه آن و به خاطر معنای ظاهری آیه 7 سوره شوری به جهان شمول بودن اسلام ایراد گرفته اند، گفته اند: مراد از جمله «مَنْ حَوْلَها» سائر اقوام بشريت غير عرب است. مؤيد اين احتمال آن است كه از مكه تعبير فرموده به «أُمَّ الْقُرى‏» يعنى مركز تمامى شهرهاى دنيا و گر نه مى فرمود مكه.(12)
        به هر حال همان گونه که گفتیم آيات مختلف قرآن گواه این است كه اسلام آیينی جهانى و برای تمام مردم دنیاست و آیات دال بر این حقیقت، منحصر در آیاتی که در صدر بحث ذکر کردیم نیست و آیات دیگری نیز بر این حقیقت روشن دلالت دارد. آیاتی چون آیه 90 سوره انعام: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرى‏ لِلْعالَمِينَ»؛ (اين قرآن وسيله تذكر جهانيان است) یا آیه 158 سوره اعراف: «قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً»؛ (بگو اى مردم! من رسول خدا به سوى همه شما هستم) و امثال آن كه در قرآن فراوان است.
        در اینجا باید به نکته ای راجع به نزول قرآن به زبان عربی و تبدیل شدن این زبان، به زبان رسمی دین اسلام اشاره کوتاهی کرد تا هر گونه شائبه ای درباره منطقه ای بودن این دین مبین از بین برود.
        اولا: زبان عربی -به شهادت اهل مطالعه در زبانهاى مختلف جهان- زبان وسيعى است كه مى ‏تواند ترجمان لسان وحى باشد و مفاهيم و ريزه كاری هاى سخنان خدا را بازگو كند.
        ثانیا: مسلم است كه اسلام از جزيره عربستان و از يک كانون ظلمت و توحش و بربريت طلوع كرد و در درجه اول مى بايست مردم آن سامان را گرد خود جمع كند و آن چنان گويا و روشن باشد كه آن افراد بى سواد و دور از علم و دانش را تعليم دهد و در پرتو تعليمش دگرگون سازد و يک هسته اصلى براى نفوذ اين آیين در ساير مناطق جهان به وجود آورد [و به هر زبان دیگری نیز نازل می شد باز هم برای گسترش خود نیاز به تشکیل هسته ای از آدم های متکلم به آن زبان می بود].
        البته قرآن به هر زبانی که نازل می شد، براى همه مردم جهان قابل فهم نبود؛ زيرا ما يک زبان جهانى كه همه مردم دنيا آن را بفهمند نداريم. ولى اين مانع از آن نخواهد شد كه ساير مردم جهان از ترجمه هاى آن بهره گيرند و يا از آن بالاتر با آشنايى تدريجى به اين زبان خود آيات را لمس كنند و مفاهيم وحى را از درون همين الفاظ درک نمايند. تعبير به «عربى بودن» كه در ده مورد از قرآن تكرار شده پاسخى است به آنها كه پيامبر را متهم مى كردند كه او اين آيات را از يک فرد «عجمى» ياد گرفته و محتواى قرآن فكری وارداتى است و از نهاد وحى نجوشيده است! ضمنا اين تعبيرات پى در پى، اين وظيفه را براى همه مسلمانان به وجود مى آورد كه همگى بايد بكوشند زبان عربى را به عنوان زبان دوم خود بياموزند؛ چرا که زبان وحى و كليد فهم حقايق اسلام است.(13)
        علاوه بر اینها با مطالعه شیوه و گستره تبلیغی دیگر پیامبران اولوالعزم می توان نشان می دهد که اختلاف زبان هیچ وقت مانعی برای دعوت های جهانی نیست. پیامبران اولوالعزم اقوامى كه اهل زبان خود نبوده‏ اند را نيز دعوت مى‏ كردند؛ مثلا ابراهيم خليل(علیه السلام) با اينكه خود «سريانى» زبان بود «عرب حجاز» را به عمل حج دعوت نمود. موسى(علیه السلام) با اينكه «عبرى» بود فرعون و قوم او را كه «قبطى» بودند به ايمان به خدا دعوت فرمود. پيغمبر بزرگوار اسلام نیز «يهود عبرى زبان» و «نصاراى رومى زبان» و غير ايشان را دعوت می فرمود و ایمان هر ایمان آورنده ای را از آنها مى ‏پذيرفت. عمومیت دعوت نوح(علیه السلام) هم كه از قرآن کریم استفاده مى‏ شود.(14)
        پی نوشت:

        (1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ ش، چاپ اول، ج 15، ص 8.
        (2). مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، بیروت، دارالقلم، 1412هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 713؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، تحقیق: میردامادی، جلال الدین، بیروت، دار صادر، 1414هـ ق، چاپ سوم، ج 9، ص 305؛ مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین، محقق: حسینی اشکوری، احمد، تهران، نشر مرتضوی، 1375هـ ش، چاپ سوم، ج 5، 112.
        (3). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بیروت، دار إحياء التراث العربي‏، 1403هـ ق، چاپ دوم‏، ج 16، ص 308.
        (4). تفسیر نمونه، همان، ج 18، ص 92 و 93.
        (5). سوره شعراء، آیه 214.
        (6). سوره فصلت، آیه 3.
        (7). سوره انعام، آیه 19.
        (8). سوره ص، آیات 86 و 87.
        (9). المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه: موسوى همدانى، سيدمحمدباقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374هـ ش، ج 18، ص 21.
        (10). تفسیر نمونه، همان، ج 20، ص 358.
        (11). المیزان فی تفسیر القرآن، همان.
        (12). رک: مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى فضل بن حسن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372هـ ش، ج 9، ص 35.
        (13). تفسير نمونه، همان، ج ‏9، ص 300.
        (14). رک: تفسیر المیزان، همان، ج ‏12، ص 20.
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۲۴
        درود جناب آزاد عزیز خندانک
        بسیار مستند و منطقی بود.
        سپاس فراوان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۲۹
        درود و عرض ادب جناب آزاد و سپاس
        البته به نظر من تمام کلمات زیبا نورانی هستند ،و برخی کلمات البته به لحاظ ارتعاش واقعا ارزنده هستند مانند کلمه ی الله که حتی خواندنش بر آب شکل آن را تغییر می دهد و می شوند و طبق هندسه ای می شود که سراسر شفا است و آرامش .

        حضرت رسول نماز را ارائه دادند که کاملترین است از هرلحاظی ،از ابتدای وضو گرفتن که سپری محافظتی برای انسان است تا جز به جز حرکات ....اما در هند نیز به طور خلاصه به شکل مانترا ادا می شود ،مانند لام ،هام یام و......آنچه باعث اتصال باشد همه زیباست


        وسپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۰
        سلام تشکر
        بله حقیقت روشن است و چنین مطالب پیش پا افتاده ای را علما پاسخ داده اند از ایشان انتظار مطالب عمیق تری داشتم و دارم
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۲
        بلکه مطلب عمیق تری را نیز پاسخ دادند حال اگر فرد جویای حقیقت باشد مطالعه می کند
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۶
        سلام بر خانم قشقایی متشکر از الطافتان
        وحدت وجود در کدام مکتب هند عمیق تر طرح شده است؟
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۹
        درود جناب ازاد
        میخوانم سپس پاسخ میدهم
        اما اینکه شما مطلبی با این حجم را دز دو سه دیق کپی و انتقال دهید قابل قبول نیست
        لااقل میخواندید
        اینجوری بلشد هزاران هزار مطلب هم هست که من کپی کنم بذارم
        این وسط من و شما فقط کاسه داغتر از اشیم
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۵۹
        سلیمی جان
        زین پس کارتان مطالعه است بخوان تا ما را نخوانده اند که دیگر مجال خواندن نخواهند داد
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۰۳


        بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
        به نام خداوند رحمتگر مهربان

        اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿۱﴾
        بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. (۱)

        خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾
        همان کس که ‏انسان را از خون بسته‏ ای خلق کرد. (۲)

        اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿۳﴾
        بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. (۳)

        الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿۴﴾
        همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود. (۴)

        عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿۵﴾
        و به انسان آنچه را نمی‏دانست یاد داد. (۵)

        کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى ﴿۶﴾
        چنین نیست که انسان حقشناس باشد مسلما طغیان می‏کند. (۶)

        أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿۷﴾
        به خاطر اینکه خود را بینیاز می‏بیند! (۷)

        إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿۸﴾
        مسلما بازگشت همه به سوی پروردگار تو است. (۸)

        أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿۹﴾
        به من خبر ده آیا کسی که نهی می‏کند (۹)

        عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿۱۰﴾
        بنده‏ ای را به هنگامی که نماز می‏خواند (آیا مستحق عذاب الهی نیست)؟ (۱۰)

        أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿۱۱﴾
        به من خبر ده اگر این بنده بر طریق هدایت باشد، (۱۱)

        أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿۱۲﴾
        یا مردم را به تقوا دستور دهد (آیا نهی کردن او سزاوار است ؟). (۱۲)

        أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۱۳﴾
        به من خبر ده اگر (این طغیانگر) تکذیب حق کند و به آن پشت نماید (چه سرنوشت دردناکی خواهد داشت ؟). (۱۳)

        أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿۱۴﴾
        آیا او نمی‏داند که خداوند همه اعمالش را می‏بیند؟! (۱۴)

        کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿۱۵﴾
        چنان نیست که او خیال می‏کند اگر دست از کار خود بر ندارد ناصیه‏ اش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی عذاب می‏کشانیم). (۱۵)

        نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿۱۶﴾
        همان ناصیه دروغگوی خطا کار! (۱۶)

        فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ ﴿۱۷﴾
        سپس هر که را می‏خواهد صدا بزند (تا یاریش کند). (۱۷)

        سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ﴿۱۸﴾
        ما هم به زودی ماءموران دوزخ را صدا می‏زنیم! (۱۸)

        کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴿۱۹﴾
        چنان نیست که او می‏پندارد، هرگز او را اطاعت مکن و سجده نما و تقرب جوی. (۱۹)
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۲۱
        کدام علما
        شما اینقدر درک دارید که هر چیزی را از جایی بگیرید بدون کوچکترین چرا
        علمایی که با دعا جلوی لشگر افغان را میگرفتند در اصفهان
        علمایی که در زمان قاجار ایران را به کثیفترین کشور تبدیل کرد
        علمایی که الاند افغانستان زنان را می فروشند حق تدریس را می گیرند
        علمایی که دائش دارند
        یا علمایی که شما را بار اوردند
        از کدام علما میگویید
        تمام هستی و نیستی قران را علمایی چون شما به تیرگی کشاندید
        قران برای خواندن است و درک کردن و اگر کسی درک نکرد باید بتوانید توضیحی درست دهید
        نه چون شما از گوگل شش صفحه را در دودیقه کپی و انتقال دهید
        از چنان علمایی چون شما حاصل شود
        هزار علم دروغین به قران بستید و نگذاشتید کسی بگوید اما در دنیا همه خندیدند
        هر کسی باب میلتان شد کردید سفیر دین اسلام اخر شکمباره از اب در امد
        هر کسی حقیقتی گفت از قران و اسلام چون بر خرد و اندیشه دنیوی شما سازگار نبود مرتد و مظلومش کردید
        واقعا متاسف برای شما جناب ازاد اینگونه بی خردی را خردمند بودن می دانید
        شما بدون هیچ نگاهی شعری گذاشتید که دقیقا گویای خودتان بود
        ایکاش شخص شما هم اندازه من به قران و پیامبر و رسالتش اهمیت میدادی نه چون طوطی وار شنیده تکرار داشتی
        وجودتان بی بلا
        حضورتان ارزشمند
        اگر قهر نکردید
        تقدیمتان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۳۱
        عزیز به جای خطابه پاسخ مطلبی که نقل قول کردم را بدهید و اگر پاسخی ندارید خاموش شوید که سکوت بهترین داروی جاهل است
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۳۸
        سپاسی مجدد بانو قشقایی گرام
        اشاره زیبایی کردید
        🍀🍀💐
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۴۷
        درود مجدد جناب آزاد
        آنچه در ک کرده ام از تمام مباحث این است
        دل را باید گرامی داشت ، دل خانه ی خداست
        گر با سوره ی دل خدا را خوانی
        حمدو فلق و نعره ی مستانه یکیست
        حتی اگر از خیل هندوها یک نفر هم هم به آنچه اعتقاد من و شما هست ایمان داشته باشد
        کلمات به عدالت می کشانند مرا
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۱۴
        سلام خانم قشقایی تشکر چه خوب که از وحدت وجود سخن گویید
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۰۱
        🌹🌹🌹🌹🌹🍀🍀
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۲۸
        من دوست دارم مرا کمک کنید اگاهتر شوم
        با دل و جان نظراتتان را می خوانم اندازه توانم پاسخ دادم
        به کسی بی احترامی نکردم خیلی مواقع عذر خواهی هم کردم
        بارها گفتم بحث را به خدا و قران و معصومین ربط ندهید ولی ادعای دانشمندیتان گل میکند و تاب هیچ حرفی را ندارید

        بزرگان و عزیزان من
        بنده از همه شما معذرت خواهی می کنم اگر در بحث رنجی رساندم
        اما استدعا دارم بدون این جهت دهی های کور در بحثی روشنگر حضور داشته باشیم
        ایرادی ندارد من نمی دانم بالاخره با کمک شما می فهمم
        اگر غیر من کسی سوالی بی پاسخ دارد می فهمد
        اگر میلتان نیست فقط بخوانید و گمان دارید نادانی نوشته و دانایان بر هیچ نادانی قهر و غضب نمیکنند بلکه راهنمایی میکنند
        سعادتمند باشید 🌹😠😠🌹🌹
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۳۲
        جناب ازاد عزیز و بزرگوارم
        مطالبی که از جاهای گوناگون کپی کنید برای من هیچ ارزشی ندارند
        چون خواندن و دانستن با فهمیدن ودرک کردن واقعی دنیایی تفاوت دارد
        و من از این سبک گریزانم همیشه
        و اعلام میکنم شما درست گفتید
        من اشتباه کردم
        🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۵۱

        عزیز از پاسخ طفره نروید مطلبی ادعا کردی و پاسخ را از سایت یکی از علمای عظام آوردم و نیز خود نیز استدلال کرده بودم که اگر دین اسلام حقایقی را بیان نموده باشد که چنین است حال بیان کند این حقایق مختص عرب است نفی جهان شمولی حقیقت است مضاف بر اینکه ملاک عرب بودن و نبودن چیست؟ زبان؟ پس مصری ها که قبطی بودند و بعد زبانشان عربی شد عرب اند یا عجم؟ یا عرب زبان های ایران اگر ملاک نژاد باشد با این همه اختلاط نژادی چگونه عرب و عجم را مشخص کنیم در مدرسه ی ما هنرجویی پدرش عراقی است و مادرش اصفهانی ازو پرسیدم خود را عراقی میداند یا ایرانی گفت ایرانی و نیز آشنایی اندکی با زبان عربی دارد سوال این فرد عرب است یا غیر عرب ؟
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۳۴
        بالاتر هم اشاره کردم به اشتباه ادرس
        ایات ۱۹۵الی ۲۰۰
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۵۲
        خدای فقط چاره اندیش است
        وقتی نمیدانیم وگاه گمراه میشویم بایددرجستجویِ خودِگمشده باشیم
        گاه لازم است کتابهارابست وچله یِ شناختِ خودراگرفت
        اینهمه سوال ووهم تمامش بخاطرِاین است که هنوزخودرانیافته ایم
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۹
        درود بانو مهربانی
        این واقعا یک اصل در شناخت است
        اما و أسفا از ادمایی که پیله دارند
        سپاس 🌹🌹🌹🌹🌹
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۱۰
        سوره شعرا فک کنم ایه ۹ باشد کاملا نوشته این کتاب را برای عرب فرستادیم و غیر عرب نمی تواند ان را بفهمد
        خوب اشتباه اول تصحیح شد
        اما آیات 195 تا 200 را بررسی کنیم تا مشخص شود در نقل معنای آیه به خطا رفته اید
        فرمود
        بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ ﴿١٩٥﴾
        به زبان عربی روشن و گویا (۱۹۵)
        وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿١٩٦﴾
        و بی تردید [خبر] این [قرآن] در کتاب های پیشینیان است. (۱۹۶)
        أَوَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿١٩٧﴾
        آیا آگاهی دانشمندان بنی اسرائیل به خبر قرآن [در کتاب های پیشینیان] برای مشرکان نشانه ای [بر حقّانیّت قرآن و صدق نبوّت تو] نیست؟! (۱۹۷)
        وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿١٩٨﴾
        و اگر آن را بر برخی از غیر عرب ها نازل کرده بودیم، (۱۹۸)
        فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿١٩٩﴾
        و او آن را بر عرب ها می خواند، باز هم به آن ایمان نمی آوردند!! (۱۹۹)
        كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿٢٠٠﴾
        این گونه [که آن را به زبان عربی روشن و گویا نازل کردیم] در دل های مجرمان درآوردیم [که آن را بفهمند و به آن ایمان آورند،] (۲۰۰)

        کجا گفته است غیر عرب نمی تواند بفهمد دوستان این 6 آیه و یا ترجمه اش را بخوانند و ببینند می توانند بفهمند یا نه ؟

        هیچ کجای این آیات نیز نیامده که برای عرب فرستادیم سخن در نزول قرآن به زبانهای دیگرست
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۳۳
        جنتب ازاد این بحث نباشد بهتر است
        وقتی می گوید اگر بر غیر عربها نازل میکردیم میخواندند عربها ایمان نمی اورد
        یعنی این را بخاطر شما عربها بر شما نازل کردیم تا ایمان بیاورید

        با این حال شما درست می فرمایید من اصلا مشکلی ندارم
        ایرادی بود بر طرف شد
        سپاس از هدایتتان
        دیگر هیچ سوالی ندارم جناب ازاد

        باز اگر حرفی داشتید در این مورد تا کمال شود در خصوصی لطف کنید
        من اصلا دوست ندارم نوشته های من بحثی از دین و قران شود

        و در ضما از شما دعوت میکنم از این پس باشید و محکم هم باشید اما از اندیشه خودتان
        تمام هدف من همین یک اصل است
        به چالش کشیدن درک و فهم شخص خودمان نه از هیچ کسی یا کتابی
        وسلام
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۲۸
        جناب آزاد عزیز خندانک
        منظور آیات برای هر آن کس که تیزبینی داشته باشد روشن است. آیات به طور ضمنی اشاره دارند که سایر اقوام، قرآن را به زبان غیر خودشان می پذیرفتند اما شما اعراب جاهلی نمی پذیرفتید و از اینرو قرآن به عربی نازل شد که بهانه ای نداشته باشید.
        اعراب قبل از اسلام از بدترین و احمق ترین و لجبازترین انسان هایی بودند که تاکنون زمین به خود دیده است.
        دختران را زنده به گور می کردند، به هر بهانه ای به قبایل همسایه می تاختند، تقریبا همه با قلم و کتاب بیگانه بودند و...
        از همه خواهش می کنم بدون لجبازی، حرف طرف مقابل را به دقت گوش کنند و بعد پاسخ بدهند.
        خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
        سلام بر جناب زراعتی رضایی بله همان طور که فرمودید سخن ایمان عرب است ولی ایشان کاملا برعکس آیه را فهمیدند تلاش کردم ایشان را متقاعد کنم که اگر علم ندارند سکوت کنند یا به مطالعه بپردازند امید که عامل و سپس عالم شوند
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۴
        دمت گرم جناب ازاد 😂😂😂
        از اینکه این اندازه یقین داری فقط یک جمله یادم امد
        ی عده ای همیشه یقین دارند همه چیز را میدانند
        عده ای هم مطمعن هستند همه چیز را نمی دانند
        حالا این دو گروه ، من دومی هستم و مطمعنم ندانستن هیچ ایرادی ندارد
        اما شما چطور ؟
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۲۴
        امیدوارم با این همه دانایی که دارید سری به کتابهای بی طرف تاریخ هم زده باشید
        من نمی توانم بدون فهم محیطی از چیزی در موردش حرفی بزنم
        وقتی از مواردی خاص حرف می زنید حداقل باید از چندین فاکتور مهم مطلع باشید و درست
        خیلی زور دارد اگر ندانی و ادعای دانستن کنید
        ایکاش روزی درد مرا درک کنید
        سپاس 🌹🌹🌹🌹
        شیما جریده
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۴۳
        چرا
        چرا
        چرا
        و
        چرا
        چقدر پیچیده و غیر قابل حضم هستند بسیاری از تصوراتی که تا به حال بوده
        درود بر شما جناب سلیمی متفکر 🤍
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۰۳
        درود و احترام بانو
        نگاه و نظرتان را سپاس
        سعادتمند وسرافراز باشید
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۳۵
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۰۴
        سپاس جناب انصاری
        درود و احترام 🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۳۹
        جناب زراعتی عزیز این نظر و سوالتان را اکنون دیدم و هم اکنون نیز پاسخ می نویسم🌹🌹
        ابتدا در مورد روح که نوشتید نظرات شما در مباحث قبلی به نظر من با این خاص نظرتان یکی نیست
        و اینکه جهانی موازی باشد را نمیدانم چگونه در خیال خود تجسم می کنید اما من این مورد را بارها گفتم ولی نه اینجوری
        اتفاقا چند روز قبل بحثی بود البته نه در سایت گفتم بنظر من در مورد جهان موازی باید شفاف سازی شود لاقل بدانند که جهانی مثل اینجا نیست الان من دراز کشیدم اگر درک اون جهان را داشتم و حقیقت روح یا خرد را می توانستم با نیرویی دو وجب جلوتراز بدنم هوا یا فضا را بشکافم و وارد انجا شوم از جسم خارج شوم نمیدانم انجا وجود ما چگونه است درک کردنمان فهم و شعورمان شاید بگویم مثلا از تابلو نقاشی که یک خانه است و نقش انسان در تابلو نیست اما شخصی از داخل ان خانه از تابلو وارد این جهان شود شبیه این میشود من الان وارد ان جهان شوم
        منظورم این است اینکه بشنویم جهان موازی باید بدانیم که هیچ شناخت و درکی نداریم از ان و دقیقا همینجاست اگر پنج جهان باشد انگار همین الان من در اتاقم دارم مینویسم یکی دارد ماهی می گیرد یکی روی اتشی اهن می کوبد و همه ما در جهان چهار در وسط خیابانی در جهان پنج در وسط جنگیم و همه در اتاق من وبدون هیچ درکی از هم
        پنج جهان که هیچ لمسی از هم ندارند مثال من شاید ضعیف باشد اما تقریبا منظورم را رساند تا بدانیم جهان موازی مثلا در کهکشان خیلی دور مثل اینجا نیست
        و اما در مورد مُثُل :
        جناب زراعتی عزیز مثل در کتاب درسی ماهم بود از مثل یا مثال تعبیه شده
        مثالها زیاد است اما وقتی من میگفتم هر کسی خدای خود را دارد دور از کلمه خدا یا اسم خدارا دیدن
        ببینید هر شخصی یک ساخته ای از خداوند در ذهنش دارد مطمعنا هیچ کس مثل هم نیست اما وقتی اسم خدا را میشنوند یا نوشته کلمه خدا را می بینند دقیقا به خدا فکر می کنند و این حالتی از مُثُل است
        در مورد روح هنوز بلاتکلیفید بعد از مرگ چه میشود اگر از خداست به خدا بر میگردد پس موازی چی اگر موازی است پس از خدا نیست
        اگر بهشت و جهنم است پس این دو چگونه می شود
        من روح را جدا از حیات و جدا از خِرَد می دانم
        و اینکه اگر کم لطفی نکنید جناب زراعتی تمام این اشارات شمارا من به گونه ای در گفته هایم دارم
        اما برنامه زندگی پس از زندگی حاضرم از هر جایی برای شما ثابت کنم یک خیانتی است بر دین و دکانیست بر افراطگران دین
        چیزی که اصلا ممکن نیست درست باشد البته شما که بهشت و جهنم و شیطان را کاملا قبول دارید برای شما باورش راحت است
        اما من قبول ندارم این برنامه را
        ببینید خیلی ساده ادمی که نسلها قبل وارد غاری بسیار بزرگ شده اند مثلا سه هزار کیلومتر با صدها ورودی بسیار بزرگ
        و تمام نیازهایشان در اینجا تأمین است و نور از چندین جای مختلف از شکافهای بالا بصورتی باریک ورود میکند
        هیچ اطلاعی از جهان بیرون ندارند و مطمعن هستند جهان همینجاست
        حالا ایا می توانند در خواب در ساحلی بین دریا و جنگل زیر نور افتاب موز و اناناس بخورند و به امواج و قایقهای تفریحی تماشا کنند
        تازه این صد برابر از اون برنامه امکانش بیشتر است
        تا امروز شده رنگی غیر از رنگهای موجود ببینی در خیالت حتی
        شده مزه ای که نچشیدی را دلت بخواد
        پس چگونه یک مغز زنده و بی هوش وارد جهان بعدی میشود و تمام مشخصاتش شبیه اینجاست فقط کمی زنده تر
        خودتان قبول نمی کنید من با مطالعه کمتر بتوانم مسائلی مانند مثل یا امتداد حواس را بفهمم پس چطوری قبول می کنید انها که مطلقا هیچ درک و اگاهی از جهانی ان هم از بعد و حالتی دیگر سخنرانی کنند ، واقعا چرا اینقدر در تضاد و تفاهم شخص خود نیز یکی نیستید
        سپاس 🌹🌹🌹
        محمد فاضلی نژاد
        شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۱۸
        من چرا بی قرار در نهانی پریشانم
        من کیستم؟
        درود به شما جناب سلیمی
        لذت بخش بود خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۹
        سپاس گذارم جناب فاضلی نژاد عزیز
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۴۹
        درود بر شما خندانک

        پریشانی چون سکوت نمی کنی خندانک
        یه لحظه سکوت کن.. به جان خودم به نتیجه می رسی خندانک
        سری پیشم گفتم، گفتی با سکوت این ها برام سوال شد..
        در گمان سکوت بودی..

        سکووووووووووت
        پاسخگوی چیستی ها.. کیستی هااا.. چراااایی هااا را به تو خواهد داد..
        البته که سکوت فکری منظورمهخندانک
        چرا که همه چیز در درون ماست خندانک
        والسلام خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
        درود شاهزاده خانوم بانوی ادیب
        پریشان نیستم
        پریشانم میبینید
        جانتان سلامت
        چه میشود به جای دعوت به سکوت یا پریشان بینی من
        به گفته های من هم فکری کنید
        حضورتان را سپاس 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۴۰
        منظور از پریشانی.. درگیری ذهن بود..
        جان شما هم سلامت خندانک

        دعوت به سکوت افکاری می کنم که نتیجه بگیرید.. خندانک

        بعدشم چون عاقبت کار جهان نیستی است
        انگار که نیستی چو هستی خوش باش خندانک

        در پناه حق خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۴۹
        🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۱
        سلام استاد سلیمی ارجمند
        همیشه نوشته هایتان تفکربرانگیز است🌺🌺
        و بسیار عمیق ، واقعا عالی بودو استفاده ولذت بردم
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۶
        سپاس جناب پور صاحی
        افکار شما والاست
        وگرنه نوشته را خیلی ها میخوانند
        ولی فقط میخوانند
        موفق باشید 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۱
        درود بر شما استاد سلیمیِ گرامی
        نوشته های اخیرتان ذهن بنده را هم درگیر سوالات عجیب و غریبی کرده که باید در اولین فرصت جوابی برایشان پیدا کنم
        روزها فکر من این است و همه شب سخنم
        که چرا غافل از احوالِ دلِ خویشتنم
        از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود؟
        به کجا میروم آخر ننمائی وطنم
        امیدوارم به زودی برای تمام سوالاتِ ذهنتان جوابی بیابید
        موفق باشید🌹🌹🌹
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        درود بانو ، استاد حسین زاده ادیب و عزیز
        امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم
        و اگر چنین هست عذر خواهی میکنم
        من به خیلی سوالاتم جوابی ندارم اما به خیلی ها هم جوابی دارم و فهمیدم
        سعی کنید هر چیزی را با حیات و خرد و حقیقتش درک کنید نه وهم و خیال
        پایدار باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۲
        ناراحت چرا؟
        فقط کمی ذهنم بیشتر از قبل درگیرِ برخی سوالات شده
        برایتان حالی خوش و دلی آرام آرزومندم
        شادکام باشید🌹🌹
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۰۵
        بزرگوارید
        به امید اگاهی حقیقی 🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0