پست های وبلاگ

در جاده آبادان که می رانی از کنار بزرگترین تالاب کشور که شهرت بین المللی دارد یعنی تالاب شادگان ردمیشوی که زیباییهای خاص خودش رادارد بیست سی کیلومتری آبادان که برسی مشعلهای پالایشگاه خود نمایی می کند و هرچه نزدیکتر می شوی آتش عشق را شعله ور تر می بینی اولین تابلوی خوش آمدید شهر این است: به شهر ثامن الائمه خوش آمدید آبادان جزیره ایست که سه طرفش را اروند کنار, بهمنشیر و کارون گرفته است و تا اروندکنار که 45 کیلو متری آبادان است و ورودی خلیج فارس از هر طرف که از آبادان بخواهی خارج شوی نیاز مند پل هستی ! از پل ایستگاه هفت که بیایی پایین آبادان را حس می کنی با مردمانی خونگرم که شهره خاص وعام هستند, مناطق مسکونی آبادان یا شرکتی هستند که مناطق بریم, بوارده کو ی کارگر ,پیروز ,سیکلین ,فرح آباد و شاه آباد را تشکیل می دهند مناطق شهری شامل قسمت مرکزی شهر, سده, جمشید آباد احمدآباد و فرح آباد و فیه و دیگر خیابانها اما بریم و بوارده آبادان دو منطقه نمونه شرکت نفت در ایران هستند که باید ببینی منازلی با باغهای بزرگ و دیوارهای شمشادی که تو را یاد انگلیس می اندازد, اما درمورد بریم یک نوع خرماست که صدسال پیش که انگلیسیها زمینهای اینجا را می خرند بریم روی آن می ماند و منطقه ایست برای زندگی کارمندان عالی رتبه شرکت نفت بوارده که ممکن است کلمه ای خارجی به نظر بیاید در حقیقت ماجرا اینجوریست : صدسال پیش انگلیسیها زمینهای اینجا را می خواسته اند بخرند اما صاحب زمین عربی بوده است که معروف بوده به ابو ورده ! دختری داشته است که نامش ورده بوده به معنی گل بوده است ! انگلیسیها دست به دامن ابو ورده می شوند و او حاضر به فروش زمینهایش نمیشده از بس ابو ورده ابو ورده !می کنند نام بوارده با ضمه ب و کسره دال بخوانید روی این منطقه می ماند! دانشکده آبادان صداوسیما و سینما تاج معروفترین سینمای خاور میانه دراین منطقه قرار دارد.اسم سینما آوردم آبادان قبل از جنگ فرهنگی ترین شهر ایران بود اگر به کسی برنخورد ! سابق کلاسیک ترین فیلمهای دنیا برای اولین بار در سینما تاج)نفت فعلی( نمایش داده می شد. فلکه الفی با فتحه الف و سکون لام بخوانید محل فروش مجلات سراسر دنیابود و آن زمان آبادان شهری با هفده سینما که حتما سینما رکس را همه شنیده اید ! بیشترین سینمای کشور را داشت وگلف و اسب سواری بولینگ اسکواچ و بوکس از دهه ها سال قبل در آبادان رواج داشت و بی جهت نیست این همه نویسنده فیلمساز و شخصیت فرهنگی زاییده آبادان هستند. اما آنچه که در عوام گسترش پیدا کرده در مورد آبادانیها لاف زدن آنهاست و بد نیست قصه آن را هم بشنویم . ازصدسال پیش که مهاجرت به آبادان شروع شد مردم از مناطق مختلف برای کار به این شهر رو آوردند که وقتی بعداز مدتی به نزد اقوامشان می رفتند چیزهایی راتعریف می کردند که توی شهرشان اسمش را هم نشنیده بودند . مثلا می گفتند تلفن داریم قطار داریم از جاذبه های آبادان می گفتند یا از چیزهایی که از انگلیسیها دیده بودند! مردم آن زمان که باور نمی کردند !می گفتند :یارو داره دروغ میگه بلوف می زنه لاف می زنه ! و این ریشه لاف زدن اینگونه روی آبادانیها می ماند ! البته ناگفته نماند همان روزها که تازه فرودگاه افتتاح میشه یه انگلیسی چشمش به یه مارمولک می افته که عینک ریبن زده ! ازتعجب چشماش چهارتا میشه مارمولکه باکمال خونسردی عینکش را برمیداره میگه : کا ! سوسمار ندیدی ؟! ادامه دارد... مرا در قسمت پنجم دنبال کنید