دوشنبه ۱۵ ارديبهشت
|
دفاتر شعر مهدي_اکبري_مهديار
آخرین اشعار ناب مهدي_اکبري_مهديار
|
تو را که ديدم قلبم نفس نفس ميزد
نفس کشيدن عاشق چقدر هم زيباست
چقدر دوست دارم اينکه بگويم تو را...
سکوت ميکنم و اين سکوت من بي جاست
عبور کردي و از ريل چشم من رفتي
منم که با بغضم هي هوار ميکِشمت
کدام هفته؟ کدامين قطار ِ برگشتي؟
چقدر با اميد... انتظار ميکشمت
دوباره با مشتي سنگ آمدم اين جا
چقدر بغض و چقدر کينه در دلم دارم
تمام زندگيم را قطار با خود برد
مگر بميرم و دست از قطار بردارم
قطار آمدنت، لحظه لحظه ي سختي ست
چقدر در تنِشم چنگ ميزنم به خودم
قطار ميرسد و جُم نميخورد دستم
قطار ميگذرد سنگ ميزنم به خودم
#مهدي_اکبري_مهديار
94/9/24
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.