سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    عید سعید غدیر

    شعری از

    علیرضا محمودی

    از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر مثنوی

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۳۴ شماره ثبت ۱۲۱۷۵۰
      بازدید : ۱۸۲   |    نظرات : ۱۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر علیرضا محمودی

    گفت در عید غدیر خم رسول
    دین تان کامل شود بر این اصول
    اصل دین بر پایه توحید باد
    آن که هم جان داد و هم امّید داد
    پس نبوت لطف ایزد شد به ما
    بر همه عالم وجودش رهنما 
    اصل دیگر بر شما گویم، معاد
    آن جهانی کو همه پاینده باد
    چون محمد آخرین پیغمبر است
    بر تمام انبیا او سرور است
    بعد ختمی مرتبت ناید کسی
    پس امام مسلمین گردد وصی
    رفت بر روی بلندی، داد زد
    دست در دستِ علی فریاد زد
    هر که را هستم در این دنیا ولی
    سرپرستِ او ،شود زین پس علی
    هر که من مولای او باشم کنون
    بعد من بر دین ،علی گردد ستون
    هر که گیرد دامنش گردد سعید
    این خبر بر شیعیان باشد نوید
    او که دارد برتری بر دیگران
    شاه دین ، بالاتر از پیغمبران
    گر چه بوده شیر میدانِ نبرد
    از غریبی گریه ها در چاه کرد
    بهترین وصفش نموده شهریار
    با (همای رحمت )او شد رستگار
    گفت در جنگ احد پروردگار
    لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۴:۵۱
    عید بر شما هم مبارک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
    درود
    عیدتان مبارک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۰۳
    باعرض سلام
    برشعرهای بسیار زیبای شما
    هزاران درودتان باد
    خندانک خندانک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۴۴
    سلام و درود بیشمار خدمت استاد انصاری
    سپاس بابت اظهار لطف به بنده حقیر، مستدام باشید خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    نرگس زند (آرامش)
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۳۶
    درود بر جناب محمودی بزرگوار خندانک
    موفق باشید ..عیدتونم مبارک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۴۵
    درود بر شما
    عیدتان مبارک. خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد اکرمی (خسرو)
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۳۰
    درود جناب محمودی
    عالی بود
    دستمریزاد
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
    درود بر شما
    سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    جواد کاظمی نیک
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۵:۳۵
    درودبرشما زیبابود عید شما هم مبارک 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
    💙💙💙💙💙💙💙💙
    🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
    💐💐💐💐💐💐
    🌼🌼🌼🌼
    💟💟💟
    ❤️❤️
    ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
    ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
    🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
    🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
    🌺🌺🌺🌺🌺🌷
    🍀☘️🌱🌹💐
    🌿🌿🌿🍁
    🪴🪴🪴
    🏵🏵
    💟
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
    درود بر شما
    سپاس فراوان، عیدتان مبارک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2