سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    عرب و عجم

    شعری از

    علیرضا محمودی

    از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر مثنوی

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۰۲ شماره ثبت ۱۱۰۲۹۸
      بازدید : ۳۰۶   |    نظرات : ۱۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر علیرضا محمودی

    عربی با عجمی دوست شدی در وطنی
    آن چنان یار که روح است یکی بر دو تنی
    تا پدر گفت : عرب را که تو ای نور دوعین
    با عجم دوست مشو، نیست شباهت مابین
    که نژاد تو بود برتر و بالاتر از او
    کی شود مرد عرب با عجمی بد هم خو
    چون مسلمانی این طایفه از ما باشد
    ورنه بر جهل و خرافه همه یک جا باشد
    پس عرب گفت : عجم را تو بشو دور از من
    که نشاید عربی با عجمی هم میهن
    تا چنین گفت عرب، مرد عجم گشت غمین
    با دلی خسته و رنجور بگفتا به یقین
    ما همه بنده ی اوییم و خدا هست یکی
    هرچه ما دور شویم اوست در این نزدیکی
    نه نژاد تو بود برتر و نه من بهتر
    هرکه انسان شود او از همه باشد مهتر
    که نژاد و وطن و دین و زبان ارزش نیست
    هرکه خوبی کند و خیر رساند عالیست
    آن چه از سوی پدر ارث رسد بس فانیست
    وان چه خود در پی آن جهد کنی انسانیست
     
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۲۴
    درود بزرگوار
    آموزنده و زیبا بود خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۴۳
    سلام. سپاسگزارم استاد گرامی خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمدکدخدایی(عرفان)
    چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۲۲
    با سلام و ادب گرامی شاعر عزیز
    خواندیم دلنشین سروده ای زیبا
    و در پی معنایی بلند از انسان و انسانیت
    پربار باد قلمتان
    و بامید استمرار تعامل و حضور بارانی تان
    در کویر مطالب بنده.
    همچنان زیبا بمانید.
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۴۶
    سلام. ممنون شاعر گرامی ، امیدوارم پاینده باشید. خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۱۴
    همیشه نویسا وتوانا باشی
    اذت بردم از خواندنش
    درودتان باد بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۴۸
    سلام. استاد گرامی . امیدوارم همواره سلامت و پایدار باشید خندانک
    ارسال پاسخ
    م فریاد(محمدرضا زارع)
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۱۹
    تولدتون مبارک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    درود آقای محمودی گرامی خندانک
    با آرزوی سلامتی و آرامش و شادی برای شما و عزیزانتون خندانک
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۱۱
    سلام. خیلی ممنون . انشاالله همواره پایدار و سلامت باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    شیما جریده
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۹
    درود جناب محمودی
    باعث افتخار بوده و هست که این همه قومیت در یک کشور با هم زندگی میکنند
    جواب محکم و کاملا بجایی بود 🤍
    علیرضا محمودی
    علیرضا محمودی
    جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۸
    سلام. بانوی گرانقدر . سلامت باشید و برقرار خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    رقیه یاوری زاده(ازل)
    پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۲۷
    سلام و درود

    به اشعار پر‌مغزتان

    مانا باشید

    خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    غلامرضا مهدوی (مهدوی)

    نه در این عالم دنیا که درآن عالم عقبی ااا همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1