جمعه ۲۵ خرداد
|
|
نيناي قلبم
درون شعرهایم
مثل طول خیابانی بلند
|
|
|
|
|
رسید از ره مه خوب خدایی
تو ای صاحب زمان مولا کجایی
|
|
|
|
|
دل زِ من و مَن ز ِ دلم بی خبر
من که دگر هر چه غم است از بـَرَم!
|
|
|
|
|
کسانی که بهشت را
بشارت می دهند
|
|
|
|
|
بیا ای من تو من هستی که به آیینه پیوستی
زلال و صاف همچون
|
|
|
|
|
خیره مانده ام
به آسمانی که
باران را با منت
|
|
|
|
|
كنم قصه ام را كنون بازگو/
كه شايد بداني قدر اين قصه گو
|
|
|
|
|
تو
نباید زمین گیرشوی
بایدزمستان را
پشت سربگذاری
برخیز
مثل درخت ها
بهار
دست هایش را تکان می ده
|
|
|
|
|
از دوستی باید بگویم دشمنی در طالع من نیست
در خون من گل واژه های عشق ورزیدن فراوان است
|
|
|
|
|
خدا عدالتت کجاست عدالتت همش اینه
|
|
|
|
|
چشم فقط
از چار چوب پنجره بیرون می زند
و صورت به روسریم دخیل می بندد
|
|
|
|
|
هنگامِ صیام است و قیام است سحرگاه
افشان نمِ اشکی که شَبَت را سحر آمد
|
|
|
|
|
یالِ ریخته بر گردنِ ستبر...
|
|
|
|
|
یک نفر دارد به عشقـت باز هوهو می کشد
شانه کم آورده... از نازی که گیسو می کشد
|
|
|
|
|
من که خودم نیستم ای جان تویی
|
|
|
|
|
*** در ضریح حرم چشمانت ***
******************************
امشب این چشم بسی توفانی است
در ضریح حر
|
|
|
|
|
به چشمان سحر،باج باید داد
برای لحظه ای لبخند
که بر چشم گُلی کارد
|
|
|
|
|
تو با پرواز می مانی، من از تکرار می پوسم
به خوابت هم نمی آید شبی فریاد ناقوسم
|
|
|
|
|
چون ز غفلت پای مجنون رفت بر سجاده ای
گفتش عابد کوری،ای ژولیده یا دیوانه ای
گفت مجنون گر ندیدم کور
|
|
|
|
|
شعر ،
نگاه توست
که
به چشم برهم زدنی ، مرا عاشق میکند...
|
|
|
|
|
خوب شد ،
پروانه هــای ِ خیال
|
|
|
|
|
کمک آنگاه با ارزش است که به موقع باشد
|
|
|
|
|
عمر ، بیهوده عجب ، در هوس ِ یار گذشت
|
|
|
|
|
من آن تنهاترین مَردم هَـــــــمی دانم نمی دانی
کنار من که پُــــر دردم تــــــــو هم یکــــــدم نمی
|
|
|
|
|
محببتت توی دلم زندونی شده
|
|
|
|
|
به مناسبت ماه مبارک رمضان،
ماه عبادت حقیقی و بندگی،
ماه حضور دل و معرفت
|
|
|
|
|
جایی برای ما که در این داستان نبود
دنیای دیگریست در آن سوی ابرها
|
|
|
|
|
چندین ترش رویی چرا برخیز و نزد ما درا
یک سو بنه اندیشه را بنشین کنار ما هلا
|
|
|
|
|
زیر زمین مرا به سوی خود می کشاند
|
|
|
|
|
هیچ مزدی من ندیدم از وجود کار خویش
چونکه در انجام آن ا
|
|
|
|
|
فیلتر چند سایت مستهجن
کاهش نرخ مرغ ماشینی
کاور آلبوم جدید ابی
سالروز عروج آوینی
|
|
|
|
|
خستــــــــــــــــه از روزمرّگی هایم ، پـــر و بــــال تحولم بدهید
روزگارم چه سخت می گذرد ، شور و
|
|
|
|
|
بي تو باغ دلم شوره زار است ،
با تو صحراي دل لاله زار است...
|
|
|
|
|
دلم خون است
فضااین جا دگرگون است
واشک من روان چون رود جیحون است
حقایق خـــــــــــفته در بستر مثا
|
|
|
|
|
دنیا دیگه بسه گلم
دیگه بهونه هی نیار
این روزگار کوفتی رو
بروی من یکی نیار
|
|
|
|
|
وقتی خروسان بانگ میزدند
چینه دانشان انباشته از ساچمه ها میگشت
وقتی کبوتران به پرواز می آمدند
|
|
|
|
|
چون رود همرازیم با راه تا دریا
|
|
|
|
|
عشق است نژادِ من و یکسر خطِ بطلان
جز عشق، به رویِ همه ،اَنساب گرفتم
|
|
|
|
|
به حجم یک خواستن
میهمان دلم شد...
|
|
|
|
|
اي آنكه بردي از دلم گلواژه ي صبر و قرار
|
|
|
|
|
سوختم تا که از این سوختن آغاز شدم
گوشه ی میکده از عشق تو ابراز شدم
|
|
|
|
|
میرسد ماه خدا ، ما را خدایی می کند
ای عجب آن بنده که از او جدایی می کند
|
|
|
|
|
روزی که خورشید نای طلوع کردن نداشت
ماه چادر خود را به سر کشیده بود
|
|
|
|
|
در جزر و مد دریای بیکران احساسم
|
|
|
|
|
من اهل قمم فاطمه ام دار و ندار است
این درّ گرامی به سرم سایه گذار است
|
|
|
|
|
دختر زیبا
منرا با نگاهت مست کن
منرا غرق عطر تنت کن
دختر زیبا ..
انقدر هوشیار نبودم بینم دو چ
|
|
|
|
|
دلم واسه بهشتت تنگ شده خدا
|
|
|
|
|
گه قسم بر لب زيتونى و گه گندم را
بر لب آدم و حوا و پريشان
|
|
|
|
|
آبها از آسیاب افتاده اند
سالهااماتودرراهی هنوز.
|
|
|
|
|
نصیبم کن در این ماهت شهادت
|
|
|
|
|
باید از صبرت بسازم یک غزل مادر بزرگ
|
|
|
|
|
در
پس
سوسوی هر چراغ
ریسمانی است
رو به اتمام
|
|
|
|
|
آندم که آفتاب عشقم ، بر لب بوم تو نشست
شادمانی از کوی دلم گریخت ...
و آن سان که رمز دلم را بر تو
|
|
|
|
|
به کدامین بند قافیه را بندم؟
|
|
|
|
|
خداوندا ؛ خدایا
یازده ماه ازتودرس آموختیم
آموزش اخلاق آدم را
واینک ماه؛ماه امتحان است و
زمان کسب
|
|
|
|
|
سلام...
روز یکم تیر ماه امسال بود:
نـگاهم سرد و افـکارم پراز طوفــان تلخی بود
کسی در من جنون
|
|
|
|
|
آسمان بار دگر ابری شد(تولد دومین دخترم)
|
|
|
|
|
هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
|
|
|
|
|
مرده این بخت سیاهم نه گمان برخیزد.
|
|
|
|
|
بهت نگفتم که دلم. زنده بخاطرتوبود
دلخوش به خنده های تو همیشه عاشق تو بود
کاش میدونستی که چقدر دلم
|
|
|
|
|
انگار سالهاست ، می گریم
در خیال ِ خزان خورده ام
|
|
|
|
|
جای من نیستی قلبم چقدر گرفته
کاش بودی پیشم تو شبای رفته
پیش من نیا دیگه که این دلم پژمرده
|
|
|
|
|
سرسبز تر از برگ شدم تا که رسیدی
بسیار صدایت زدم اما نشنیدی
برشاخه ی تن
|
|
|
|
|
چو بر سنگ دست می زنم
قلبم به سنگ می شود
|
|
|
|
|
حال با خاطره ات
جنگ که نه...
ولی آواره ترین شهر دلم خوا
|
|
|
مجموع ۱۲۴۷۳۳ پست فعال در ۱۵۶۰ صفحه |