دوشنبه ۲۸ خرداد
|
|
تصویر خواب کوتاهم رامی کشیدم
خوابی به گرمی خدا را نوشیدم
|
|
|
|
|
بر تن عریانِ گیسو دستِ مرهم می کِشی
گوئی بر جغرافیایم رسمِ مبهم می کِشی
.....
|
|
|
|
|
خوابت را دیده ام ،
قبل از اینکه
آفرینشی در کار باشد...
نجوای عاشقانه ات را شنیده ام ،
پی
|
|
|
|
|
صبح
در انتظار خيالي ديگر
طلوع مي كنم
|
|
|
|
|
خیلی ساده
هستی
نه قهر نکن
منظورم این بود که:
زیبایی د
|
|
|
|
|
شب بی مادری....
شب بیمادری را همچو یلدا میكنی یا نه
در عالم بهتر از مادر تو پیدا میكنی
|
|
|
|
|
اى دريغا كز زمان تنها به ما فردا رسيد
كو رسيد اما چه سودى زو شب يلدا رسيد
من همان ميراث فر
|
|
|
|
|
پس از گذشت سالها
فهمیده ام
کهنه فکر کرده ام
|
|
|
|
|
شعر یعنی :
هر قاعده ای را برهم زدند
پا را از خط قرمز ه
|
|
|
|
|
"یوسف گم گشته "ام باش که می آیی.
|
|
|
|
|
تقدیم به تمامی هموطنان بمناسبت شب یلدا
|
|
|
|
|
دانه های برف عریان تر از همیشه می بارد
و از قاب پنجره ها
منظره سفید یک معنی پیداست
|
|
|
|
|
خوش بُود یلدایتان ای دوستان
|
|
|
|
|
بیقرار تو ام وصبر وقرار دگرانی
ای پریچهره که از سوختنم در هیجانی
|
|
|
|
|
سالگرد مرگ پدرم را یاد باد !
که می توانم صدای نی نوای نی زن را بشنوم
|
|
|
|
|
هنوز نمیدانم چرا
آرزوهایم زود مرده اند
|
|
|
|
|
بهش بگین یه جایی کنار دلخوشی هام
نشسته ام منتظر که باز بگیره دستام
بهش بگین که اینجا یکی
|
|
|
|
|
همه جا سایه ست ، نه سایه آسایش
که سایه گرد و غبار نابودی
و باران گلوله می بارد
|
|
|
|
|
در آستانه زندگی ایستاده ام
پریشان و اندیشناک بر عمر بسر آمده در وادی دلتنگی و آه
|
|
|
|
|
سایه ام ماه ی را
مثل تو دیده است
|
|
|
|
|
امپراطوریِ نگاهت را
امپراطوریست
که بو گرفته
|
|
|
|
|
گرچه
زمستان است
کوچه ی ما
روزی دو بار بهار می شود
|
|
|
|
|
پیوند نمی خوری
به تیرگی جمحمه های خاموش
به موهای دراز پوز شب
به لب های کلفت هم سلیه
به
|
|
|
|
|
عزیزان آشیان شعر ناب شب یلدایتان مبارک .
|
|
|
|
|
شیرین است
.................................
|
|
|
|
|
با سلام واحترام به تک تک اعضای مهربان وشعر دوست شعر ناب..
مدتی به دلایل خاص از جمله عمل جراحی ...
|
|
|
|
|
دست ها خالی است اما دل پــر از یاد خداست
هر دلی از یــــاد حق پر شد، پر از داد خداست
|
|
|
|
|
نزدیک شدن کاروان اسرا به کربلا
|
|
|
|
|
داستان انتظار من به وصال تو
همچو داستان انتظار کرم ابریشم به پروانه شدن است
|
|
|
|
|
راستی الان بهونه هات چه رنگیه!
|
|
|
|
|
برای گفتن دوستت دارم
به تو
زبانم نمی چرخد...
|
|
|
|
|
تحقیقات نشان داده
چله زمستان، چاق ترین شب سال است!
|
|
|
|
|
دو تا پرنده بودیم
درون یک ترانه
مانند گل شکفتیم
زدیم هر دو جوانه
|
|
|
|
|
هرشب این ،خواب من انگار
پُرازبیداری ست
|
|
|
|
|
شب یلدایی من همنفس سرما شد
برف وبوران دلم درطلب رویا شد
|
|
|
|
|
با هزاران آرزو رنگین،
به استقبال یلدایی ترین شب،
ارغوان تنپوشِ رویارنگ پوشیده ست
|
|
|
|
|
یاد آن روز که مهمانِ نگاهت بودم/خسته ای مانده به زیر سرپناهت بودم
|
|
|
|
|
باور نكن از عشق ميگويند همه مستند
--------------------------------------
|
|
|
|
|
مي رسد از راه باز زمستان
شب يلدايي دگر همراه با آن
خاطرات شبهاي يلدا گفتني است
بين ايران
|
|
|
|
|
ثانیه می شمارم
و دقیقه به دقیقه
|
|
|
|
|
شوقی بده که بال و پرم را شکسته اند
پاهای لَنگِ در به درم را شکسته اند
رفتی تمامِ
|
|
|
|
|
نیستی اما هستی تقدیم به روح پاک همه کسانی که اهدا عضو کرده اند
روحشان شاد
|
|
|
|
|
در بيابان صفا مروه اى تسبيح من است
هاجرم در بغلم پارهاى از اين بدن است
چشم دارم به سرابى
|
|
|
|
|
قسم بر نگاه اهورایی چشم تو
که چشمی ندیده به گیرایی چشم تو
علاج دل زخمی من نخواهد نمود
مگر آ
|
|
|
|
|
مهر تابان
ای خـدا عبدی گنهکارم ، مرا رسـوا مکن
آتش هجـران دراین، آشفتـه دل برپا مکن
مهر
|
|
|
|
|
دوا و درمونــــــــم بشي
عزيز تر از جونـــم بشي
|
|
|
|
|
رهایم کن
من بازنده دیروزم
|
|
|
|
|
آینه ی ذوق برگردان ِ خورشید
آلبوم براق ِ بهت شده بود
وخاکستران ِ خاک ِ خلوص
|
|
|
|
|
" آرمان گرایانه
فاتح میشوم
بر
حجرالاسود گونه هایت !...
|
|
|
|
|
سلامی کن توهم تنها به حافظ
کتاب فال درهرجا مهیاست
|
|
|
|
|
من بودم و تصویر، لمس نفسم با تو..
|
|
|
|
|
دزدي حلاله.........با دلايل منطقي و در شرايط خاص
اهنگ دزدي حلاله از ناجي رپ فارسي به اجبار بخش مر
|
|
|
|
|
کم کم که گرد غم و غربتت نشست
دیدیم که قد فلک در غمت شکست
|
|
|
|
|
بسيار دلم گرقته به وسعت روياهايم ..
|
|
|
|
|
ديري است كه در كوچه مهرت سفرم نيست
از شور قدم هاي تو در آن خبرم نيست
|
|
|
|
|
ب اینجا ک میرسد
اشک هایم با من همراهی میکند
و می چکد درست روی سطر بعد
فاصله می اندازد تا سط
|
|
|
|
|
يك هفته مي گذرد وباز من زنده ام...
|
|
|
|
|
گلشيفته ها برهنه ات گرداندند؟
|
|
|
|
|
این اولین شعر بنده هست و امیدوارم مورد پسند واقع شود
|
|
|
|
|
نیمه شبها ساقی و پیمانه ای باید ، که نیست
جای امنی گوشه ی میخانه ای باید ، که نیست
|
|
|
|
|
من، سرخی آسمون، یک پنجره انتظار، یک دشت تنهایی، و یک قاصدک همیشه بی خبر؛
|
|
|
|
|
بیا با هم بودن را جشن گیریم
|
|
|
|
|
دیگر یادم نیست ،
چند پاییز را مرده ام ...
چند یلدا را سر بریده ام ...
تو را نفرین بسته ام
|
|
|
مجموع ۱۲۴۸۱۰ پست فعال در ۱۵۶۱ صفحه |