به بهانهء جناسِ مکرر!

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شاعر گرانقدر
از گنجینه سخنتان درویش چشم ما امشب این شعر نغز را به یادگار گرفت . دوست عزیز به نظر من شما ذوق و قریحه بسیار در سرودن اشعار طنز دارین ... ولی اشعار طنزی که تنها برای یک حادثه یا یک اتفاق سروده میشن در همون ایام اتفاق جا خوش میکنن و در آینده کمتر از آنها استقبال میشه ... به نظر بنده حقیر شما میتونین از این استعداد و حکمت شعری تون در طنز سرایی در جهت نقد اوضاع مردم و برخی از مشکلات که مثل زالو خون مردم رو میمکن و تا قیام قیامت دست نحضشون تو تن ملت باقی میمونه استفاده کنین . مثل شعر پروین اعتصامی که فرمودند « محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت » که از اوضاع خراب زمانه خودش میگفت شما هم میتونین مشکلات رو در از زبان نقد بیان بفرمایین . اما الحق که این دو بیت :
کاش در اوضاعِ کشور رنگی از بهبود بود
چون ندارد زندگی با جانِ غم فرسود سود
می کند راهِ نفس را در کرج مسدود دود!
کِی شود داروی دردِ مردمِ بیمار مار؟
بسیار زیبا سروده شده اند . همه ی حرفهایم پیشنهادی دوستانه به دوست شاعرم آقایی سلیمانی مقدم است و قصد جسارت ندارم . قلمتان پر شور و جوهر اندیشه تان روان