يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
ذکاوت شعری از محمدرضاذکاوتمند
از دفتر قصه دل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۱۱ شماره ثبت ۷۴۳۶۷
بازدید : ۶۱۰ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر محمدرضاذکاوتمند
آخرین اشعار ناب محمدرضاذکاوتمند
|
عمر خود را نذر بودن در کنارت می کنم دیده را قربان چشمان خمارت می کنم
هی غزل می نوشم ازلبهای سرخت چون شراب فارغ از مستی خودم را شرمسارت می کنم
در تصور باغ زیبایی ، پر از آرامشی هر گلی را از نجابت وامدارت می کنم
وای اگر امشب در آغوشم بیایی محشراست چون قمر باشم که گردش در مدارت می کنم
بوسه خواهم زد به لبهایت اگر رخصت دهی چشم و دل راهم به بوسیدن دچارت می کنم
عقل و دل سر داده اند جنگی جهانی سالها من گذشتم از قضاوت جان نثارت می کنم
تا ذکاوت هم بنوشد جرعه ای از بودنهت کوچه را میخانه ای در انتظارت می کنم
محمدرضاذکاوتمند
|
نقدها و نظرات
|
درود برشما استاد چشمه عید برشما هم مبارک سلامت باشیدو شاد | |
|
درود برشما وسپاس عیدشماهم مبارک | |
|
درود و عرض ادب سپاس ازشما عیدبرشما هم مبارک | |
|
درود و عرض ادب و احترام همیشه سلامت و شاد باشید سپاسگذارم بانو 💐💐💐💐💐 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود
عیدتان مبارک