دوشنبه ۱۵ ارديبهشت
|
دفاتر شعر علیرضا اسحاقی (مسافر)
آخرین اشعار ناب علیرضا اسحاقی (مسافر)
|
مسافری تنها
با قایقی در دریا
پارویی در دست
میتازد.میتازد
کرانه ی دریا
چون همیشه نا پیدا
موج های سهمگین
میرسد زود از راه
دریا طوفانیست,چشم او بارانیست
چشم به ساحل دارد
آنجا مهمانیست
راه دورش نزدیک
اما طولانیست
موجی...
مشتی شد و بر قایق خورد
صدای آهش...
آسمان را یاریست
او میترسد از این تنهایی
ساحلش آرام است
دریا طوفانیست
او دلش پر خون است
ساحلش در دور است
راه بی پایانیست
راه بی پایانیست
مسافر,تنها
باز هم در دریا
راهش را پیمود ...
بس غریب و تنها...
|
نقدها و نظرات
|
متشکرم | |
|
خیلی ممنون | |
|
مرسی دوست عزیز | |
|
متشکرم گرامی | |
|
خیلی ممنون،لطف دارید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام
به جمع ماخوش آمدید