يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
عاشق جوان نميشود پير ميشود... شعری از مهدي_اکبري_مهديار
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ ۲۰:۳۵ شماره ثبت ۴۱۲۳۰
بازدید : ۳۲۲ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر مهدي_اکبري_مهديار
آخرین اشعار ناب مهدي_اکبري_مهديار
|
هرچند به عشق تو دلم شير ميشود
عاشق جوان نميشود پير ميشود
دستي بجنبانم قطار عشق گذشت
اين لحظه ها يکي يکي دير ميشود
اين پلک هاي خسته وقتي به هم رسيد
آن لحظه از تماشا سير ميشود
آتشفشان قلب من فواره ميزند
از قلب من چيزي سرازير ميشود
سوزي گرفته نقطه ي اوج صداي من
سوزي که آخرش نفس گير ميشود
اميدوارانه تو را ميخواهمت ولي...
هرچه خدا خواست تقدير ميشود
#مهدي_اکبري_مهديار
94/7/15
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.