سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 19 ارديبهشت 1404
    13 ذو القعدة 1446
      Friday 9 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بخشندگی را از گل بیاموز؛ زیرا حتی ته كفشی را كه لگدمالش می كند خوشبو می سازد.اونوره دو بالزاك

        جمعه ۱۹ ارديبهشت

        اسید یا گلاب قمصر ؟

        شعری از

        منصور شاهنگیان

        از دفتر گذشت ايام نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۱ شماره ثبت ۳۰۹۹۹
          بازدید : ۵۸۳   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور شاهنگیان
        آخرین اشعار ناب منصور شاهنگیان

                                                         یا هو
        با اتفاقات ناخوشایند اخیر در اصفهان :
        با ناراحتی و نگرانی ، فی البداهه سروده شد ...
        در صورت پسند و صلاحدید ، به اشتراک بگذارید ...
        با سپاس ..
         
        اگر بَـهر تَـبرّک ، آدَمی ، بر چهره های هم
        گلاب قمصر کاشان سرافرازانه می پاشند
        بیا بـنگر ، که اینجا ، نا جوانمردانه و  آسان
        اسید ِلَـعنتی بَـر چهره ی همسایه می پاشند
         
        +++++++++++++++++++++++++++++++++++++
        باز این من و این شبها
        میخانه ، گُزیدن ها
        هم رشته ی غمهارا
        صد بار ، بریدن ها
        شاید که ریاضت شد
        احوال ِ مرا ، چاره
        باید که چهل روزی
        در غار خزیدن ها
        افسوس که شد عادت
        در وقت ِ کم  ِ دیدار
        از تو ، گله و ازمن :
        بسیار ، شنیدن ها
        مارا که گل ِ رویت
        در خاطر و در یاد است
        شِکوه چه کنم ، حاشا
        از خار ، گَزیدن ها
        دیدار چه خوش باشد
        اما نه چنین مشگل
        کز دیدن ِ تو باید
        بسیار دویدن ها
        جام می و روی تو
        با نغمه ی نوشانوش
        این لحن ِ تو را باید
        صد بار ، شنیدن ها
        بر بام فلک ، سر خوش
        سیمرغ وَشان رفتیم
        از بخت ِ بلندم بود
        با یار ، پریدن ها
        تا مرز ِ خدا رفتن
        جایی ست برای عشق
        باید هدفم باشد :
        پندار ، دریدن ها
        این گفته چه خوش آمد
        کز یار شنیدم من :
        بَـر ، کرده ی نا معقول
        اصرار نکردن ها
        "منصورم " و گر منصور
        بَـر دار ، انااّلحق گفت
        نا مَـردم ، اگر تَـرسم
        از دار کشیدن ها ...
        پاییز 93 - اصفهان
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2