سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 ارديبهشت 1403
    25 شوال 1445
    • شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، 148 هـ ق
    Friday 3 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      جمعه ۱۴ ارديبهشت

      شکست سکوت!

      شعری از

      اندیشه شاهی

      از دفتر اندیشه شاهی نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۳:۳۸ شماره ثبت ۲۷۶۶
        بازدید : ۸۰۹   |    نظرات : ۱۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر اندیشه شاهی


      پدر! صدای از بیرون میاید. ایا میشنوید؟
      شاید دزد باشد. یا بمب. این ملت، هنوز هم خواب اند،
      بیدار شوید
      میرترسم،
      پدر عزیز انگار نه انگار
      باز هم جنگ شروع شده باشد، باز هم لازم باشد به زیرزمین برویم.
      شما هم چیزی درباره اش نمی دانید.
      چند ساعت، چند روز، باید سپری شود در این تاریکی.
      چه اندازه مردمی را از دست خواهیم داد؟
      پدر فکر میکنی که یک آتش سوزی ساده است؟
      پیر مرد مسن همسایه ی مان از تختش پایین افتاده؟
      میرم که کمک اش کنم
      هر چیزی امکان دارد. هنوز هم خوابید، چیزی نمی گویید.
      بیدار شوید، مردم، که من تنها نباشم
      وقتی پایان دنیا از راه می رسد. در همین کپه گوشتی،
      که با هر کسی گشته ای. هیچ چیز برایت مهم نیست.
      حتی نمی دانی چه وقت تنت شروع می کند به گندیدن.
      زیر زمین را چه گندی بردارد
      و من مجبور میشوم که همه این کثافت را جلوی سگ ها بیندازم.
      بعد تمام کافه ها از شرت در امان می مانند، ،
      مردم هیچ نمی گویید. می توانید بشنوید، اصلا گوش می کنید یا خیر؟
      یک صدای دیگر. فکر می کنم جنگی در کار نباشد.
      شاید فقط دنیاست که دارد مت**** می شود در نیمه های شب
      در همین کوچه های تاریک
      وقتی همه خوابند
      آدم های نجیبی مانندی سیاستمداران،
      و جنرال های مان
      خود را از این همه
      ماجرا کنار میزنند
      و من استراق سمع می کنم
      و ترس برم می دارد.
      بیدار شوید... بیدار شوید.



      اندیشه شاهی.

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      Guest

      ،

      میثم الهی خواه(قاصدک باران)

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0