سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    پرم از قافیه

    شعری از

    افسانه احمدی ( پونه )

    از دفتر آرامش درون نوع شعر مثنوی

    ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳ ۰۴:۵۱ شماره ثبت ۱۳۵۵۲۴
      بازدید : ۱۴۰   |    نظرات : ۳

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

    پّرم از قافیه اما همه بی نظم و ردیف
    نشدم باز به این قلب بَلادیده حریف


    ننوشتم غزلی بعدِ تو و رفتن تو.....
    دلم از گریه شکست از چمدان بستن تو


    نگرفتم سر راهت که بمانی تو به قهر؛
    که رها باشی و من هم شوم آوارهٔ شهر


    نکند آن همه خوبیِ مرا یاد بری !...
    بفروشی و به جایش دل سنگی بخری


    سرم از پنجره و کوچه جدا نیست عزیز
    هدفت از سفر از فاصله ها چیست عزیز؟


    قد این عشق زمینی نشد اندازه ی تو ؟
    لبم از بردن نامت ، نشد آوازه ی تو ؟


    شِکری بودم و در چای تو حل تا به ابد
    نکند لب نزنی و ، بروی سرد شود


    دو سه خط حرف بزن حرف گله ساز نکن
    فقط از رفتنت این لحظه لبت باز نکن


    وسط کوچه مرا یک تنه نگذار و نرو
    نده آزارم و دست از گله بردار و نرو


    گل باران زده ام را ندهی دست کسی
    نخورد بر تن تُردش ، ز غریبه نفسی !


    بتپد دل به هوایت ، بنشین لال شدم
    فقط این لحظه به دل چنگ زدن را بلدم


    می کشم تیغ به رگ ها اگر از من گذری
    اگر این ساعت از اندیشه و قلبم بپری


    خودم از حال و جهانم به خدا سیر شدم
    سَرِ دل زودتر از سنِ خودم پیر شدم


    نبر از خانهٔ تنهاییِ من دلخوشی ام
    برهانم تو از این زلزله و ناخوشی ام


    نفشار این دل دربند و اسیرم به جگر
    به تماشای شکستم ننشین بار دگر


    اگر از مرگ دلم عشق به خونت بدَود
    حتما این خواسته ات ممکن و آسان بشود


    ترَک شیشه ی احساس مرا دست زدی
    خبرم را سر آن کوچه ی بن بست زدی


    برو دیگر که به اصرار دلم خواندن تو؛
    بیشتر باعث رنجش بشود ماندن تو


    سر دروازه ی آن خانه بچسبان عددی؛
    "پونه" تا داغ دلم تازه بماند ، بلدی !؟



    افسانه_احمدی_پونه

    ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
    ۴
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۱۱
    پر احساس و زیباست خندانک
    ساسان نجفی(سراب)
    چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ۰۶:۱۳
    درود بر استاد بانوی گرانقدر..
    مثل همیشه پر از شهد و شیرینی..
    کامتان شیرین..
    خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    محمد شریف صادقی
    چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ۱۸:۵۷
    درود مثنوی زیبایی بود
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1