جمعه ۱۹ ارديبهشت
ترس از مرگ شعری از مهديس پورصادق
از دفتر نانوشته ها نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ۲۱:۲۳ شماره ثبت ۱۱۷۶۹۲
بازدید : ۲۰۶ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب مهديس پورصادق
|
در لا به لای کتاب های خوانده نشده
در سطر به سطر داستان های نوشته نشده
در واژه به واژه روزنامه های منتشر نشده
در صفحه به صفحه قصه های اتفاق نیوفتاده
در لایه به لایه خاطرات فراموش شده
در گوشه و کنار فیلم های سانسور شده
اسارتی عمیقی را حس نمودم!
اضطراب عجیبی را تجربه کردم!
بغض سنگینی در گلویم نشست !
میدانم احساس کنجکاویم بیکران است!
به این می اندیشیدم كه؛
صادق چرا خودکشی کرد؟
با آغوش باز مرگ را پذیرا شد؟
زهره چرا با صادق هم صدا شد؟
خودش را به قتل رساند ؛
به زندگیش پایان داد ؟
فروغ چرا درتصادف جان سپرد؟
افشین چرا با فروغ هم نظر شد؟
حین رانندگی جان داد ؟
سهراب چرا تسلیم سرطان شد ؟
علی و مهرداد چرا با سهراب هم آوا شدند؟
اسیر بیماری ناعلاج گردیدند؛
خوابیدند؛
در زیر یک تکه سنگ قبر !
درصورتيكه بودند
قهرمانان ملي سرزمينشان؛
دنيا را بدرود گفتند!
کودکان سوری و ترک چرا زیر آوار جان دادند ؟
مگر غروب آفتاب تمام شدنی است ؟
همه آنها اکنون زیر خروارها خاک آرامیده اند !
آیا درست است که میگویند :
زندگانی دنیا بازیچه ای بیش نیست ؟
گذشته آنها برایم عبرت آمیز نیست !
من درس عبرت گرفتن را بلد نیستم !
اما میترسم
به آنها که مینگرم ؛
مو های تنم سیخ میشود از ترس ؛
باز هم ترسیدم
از آینده
از وهم
از خیال
از گذشته
از فراموشی
از مرگ
از به پایان رسیدن
از هر آنچه که برایم تازگی دارد ؛
میترسم
کاش یک نفر بود که ؛
زمزمه میکرد در گوشم؛
نترس ؛
مرگ وحشت ندارد !
من چندین بار
مرده ام هر روز !
جان دادن
کاری سهل و
راحت
شیرین و
آسان
لذتبخش و
دلپذیر
است !
مرگ احساس سبکی و آسودگی است !
مرگ اتمام درد ها و محنت ها ست!
مرگ شروع آرامش ها و لذت هاست !
مرگ انتهای یکی و ابتدای دیگری است!
مرگ پایان حیات دنیوی؛
سرآغاز زیستن ابدی است!
مرگ تولدي دوباره است!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زندگی با مرگ شیرینتر میشود..
زیبا بود